۱۳۹۲/۰۷/۰۸

30 سال پیش در مورد خشک شدن دریاچه اورمیه هشدار داده بودند

اومود اورمولو
مدیر کل محیط زیست آزربایجان غربی در مصاحبه ای که با سایت دولتی ایسنا داشته مسئله مهمی را ابراز نموده که به وضوح بیانگر نگرش و به قولی بی‌تفاوتی دولت ایران به مسئله دریاچه اورمیه و محیط زیست آزربایجان جنوبی می باشد. وی در سخنانش از هشدار 30 سال پیش در مورد تسریع روند خشک شدن دریاچه اورمیه پرده برداشته است.
بنا به سخنان حسن عباس‌نژاد محیط زیست کشور و اداره کل حفاظت محیط زیست آزربایجان غربی از 30 سال پیش در خصوص خشک شدن تدریجی دریاچه اورمیه هشدار داده بودند؛ وی علاوه بر عوامل طبیعی فعالیتهای انسانی را نیز مزید تغییر اقلیم در منطقه برشمرده و شرایط حاضر را برای دریاچه اورمیه به وجود آورده است. 
آقای عباس نژاد از عوامل به اصطلاح طبیعی و فعالیت های انسانی که سبب خشک شدن دریاچه اورمیه بوده به هیچ موردی اشاره نکرده اند که آیا سدسازی های دولت ایران در آزربایجان جنوبی و الخصوص ساخت 72 سد بر روی شریان های آبی دریاچه اورمیه که جزء عوامل انسانی اند در خشکاندن دریاچه اورمیه تاثیرگذار بوده اند یا تغییرات اقلیمی که دولت ایران به اصرار مسئله خشک شدن دریاچه اورمیه را طی 17 سال به  تغییرات اقلیمی نسبت می دهد. فقط هیچ موردی از تغییرات اقلیمی در دنیا که طی 17 سال سبب خشک شدن 75% دریاچه و تالابی شود را نیز مثال نمی آورند، چون تغییرات اقلیمی حداقل طی پروسه های 100 ساله سبب ببار آوردن چنین فجایع زیست محیطی می شوند. در عین حال ارگانی به مانند وزارت نیرو که مسئول اصلی سدسازی ها می باشد چرا بدون بررسی نتایج سدسازی در منطقه و تنها به صرف مافیای عظیم سدسازی اقدام به تائید مجوز لازم برای سدسازی در منظقه نموده اند؟ 
وی در قسمت دیگری از سخنانش با شمردن عواملی احداث جاده شهید کلانتری، توسعه کشاورزی به بیش از 2.5 برابر سالیان قبل و تبدیل زمین‌های دیم به آبی، استفاده از صنایع آب بر تغییر نوع کشت سازگار با محیط از جمله عوامل خشک شدن تدریجی دریاچه اورمیه یاد کرده است در حالیکه هیچ گونه اشاره به سدسازی های دولت ایران در آزربایجان جنوبی که سبب تخریب عمده محیط زیست که خشک شدن 75% دریاچه اورمیه تنها یکی از آثار قابل مشاهده آن می باشد اشاره ای نداشته است.

۱۳۹۲/۰۷/۰۲

Urmiye Gölünün 80% qurumuşdur

Umud Urmulu
Güney Azərbaycan, Urmiye: bugünlər iran devlətinin Urmiye Gölü qonusunda yürütdüyü propagandaya qarşı gündəmi dəyişdirən ən önəmli xəbər iranın çevre örgütü danışmanı və uzmanı tərəfindən dilləndirildi, o da Urmiye Gölünün 80% quruduğudur. Mənsur Baqırzadənin dediyinə Görə Urmiye Gölünün 80% təmamən qurumuşdur.
Urmiye Gölündən yanlız 20% qalması yanı sıra indiyədək iran devləti Urmiye Gölünü qoruyacaq və yenidən canlandırmaya dönük heç bir addım atmamaqda israrlidir, eləcə 15 il bundan öncədə Urmiye Gölü quruma sürəci gözlə görünür halə gəlmişdi ancaq iran devləti Güney Azərbaycan’da Baraj tikmə siyasətlərini bütün sürətlə yürütməktəydi və bugün bilə neçə gün bundan öncə Həsən Ruhani tərəfindən yayınlanan bildiriyə görə Urmiye Gölü üzərinə Baraj tikmək sözdə durdurulmuşdur, ancaq bu olay eynən 2 il bundan öncə Mahmid Əhmədinejad tərəfindən də gündəmə gəlmiş ancaq gərçəkləşməmişdir. Tuğralı bilgilərə görə Urmiye Gölü su hövzəsində 73 Baraj bulunmaqdadır. Iran devlətinin bölgədə Baraj tikmə siyasətləri yanı sıra Urmiye Gölünə axan sularda büyük ölçüdə azalmış durumda, Gölə tökülən suların büyük bölümü bölgədə əkinçilik və tarım alanlarında qullanılmaqdadır ancaq iran devlətinin bir çox Tuğralı (rəsmi)verisinə görə  bölgədə əkinçilik və tarım ekonomik olaraq yararlı dəyildir. Son 34 il içində Urmiye Gölü su hövzəsində Əkinçilk alanları 2 qat artmışdır və doğal olaraq bunları bəsləyən su ölçüsüdə qat qat artmış durumda.  
Baqırzadənin söyləşisinin başqa bir bölümündə Urmiye Gölü qurumasından dolayı bölgədə hava istiliyi artmasıda gündəmə gəlmişdir, onun dediklərinə dayanaraq bölgədə son illərdə 1 dərəcə hava istilşmiş durumdadır, bunun nədənı Günəş enerjisinin Urmiye Gölündə bulunan duzlara çarpmasından qaynaqlandığı önə sürülməktədir.

۱۳۹۲/۰۶/۳۱

خشكیدگی یك مناظره بی‌حاصل

اومود اورمولو: مناظره ای که روز جمعه از شبکه یک سیما در مورد خشکاندین دریاچه اورمیه پخش خود به بهترین شکل ممکن وضعیت دریاچه اورمیه و به اصطلاح قدم های پیش رو را مشخص می ساخت، جاییکه مسببین اصلی خشک شدن دریاچه اورمیه حول یک میز نشسته بودند. در مناظره که هیچ یک از متدهای علمی یک بحث زیست محیطی بی طرف را نداشت سخنان و ادعاهای متعددی در مورد علل خشک شدن دریاچه اورمیه و قدم های احتمای احیاء دریاچه بیان گردید بدون اینکه به مهمترین عامل خشک شدن دریاچه اورمیه یعنی سدسازی دولت ایران در آزربایجان جنوبی که توسط وزارت نیرو طی ده های گذشته صورت گرفته و می گیرد پرداخته شود. علارغم گذشت 15 سال از شروع پروسه خشک شدن دریاچه اورمیه هنوز هم که عامل اصلی خشک شدن دریاچه اورمیه با استفاده از شیوه های علمی و نظرات کارشناسان منطقه و جهان مشخص نگردیده خود نشان از نوع نگرش امنیتی دولت ایران به مسئله دریاچه اورمیه و عدم تغییرش می باشد. مسئله ای که می باید با استفاده از نظرات کارشناسان و سازمانهای جهانی و شیوه های علمی بررسی شده و راه حل های منطقی و قابل اجرائی برای آن ارائه گردد از سوی سازمانهائی که خود عامل اصلی خشکیدن دریاچه اورمیه می باشند و اشخاصی که خود نه نماینده مردم منطقه بلکه برآمد باندبازی های متعددی هستند بی شک نمی توانند دردی از دردهای دریاچه اورمیه را دوا کنند، چون مسئله دریاچه اورمیه سالهاست که از محدوده یک مسئله ملی خارج شده و به موضوعی بین المللی و جهانی مبدل گردیده است.
آقای ناصر کرمی در صفحه فیسبوک شخصی اش به موضوع مناظره پرداخته و مسائلی درخور را در همین مورد ابراز داشته که جای تامل می باشد.         
نویسنده:ناصر کرمی
مناظره روز جمعه شبكه یك سیما درباره خشكیدگی دریاچه اورمیه توجه گسترده دلمشغولان این موضوع را جلب كرد. با این وجود محتوای مباحث مطرح شده چندان امیدی را برنینگیخت.
نه فقط امید احیای دریاچه اورمیه بلكه حتی این امید را كه با این مایه از سطح تخصص و انگیزه و اراده كه در میان نهادهای مرتبط وجود دارد، بتوان كاری جدی در این زمینه انجام داد. حرف‌های مطلقاً غیركارشناسی، تصورات غلط و غیرعلمی و ادعاهای نه‌چندان صادقانه متأسفانه این نگرانی را برمی‌تابد كه با وجود وعده‌های رئیس‌جمهوری، برای نگین شمال غرب ایران چندان روزنه امیدی گشوده نیست. در این باره می‌توان به نكات زیر اشاره كرد:
1- نظرسنجی پیامكی برنامه، خود بیانگر نگاه غلط و غیركارشناسی طراحان مناظره نسبت به موضوع بود. از مردم خواسته بودند بگویند برای نجات دریاچه اورمیه موافق كاهش میزان آب تخصیصی به بخش كشاورزی هستند یا نه؟ انتظار دارید یك معلم در اراك یا یك كارمند ثبت احوال در اصفهان به این سوال چه جوابی بدهند؟ طبیعی است كه بگویند آری! همچنان كه نتیجه نظرسنجی هم همین بود. نكته این است كه آیا مردم محلی آمادگی مشاركت مسئولانه برای نجات دریاچه و پرداخت هزینه در این باره را دارند یا نه؟ آنها هستند كه جوابشان به این سوال مهم و اثرگذار است، نه كسانی كه در این باره چندان ذینفع نیستند.
2- هر 6 فرد حاضر در مناظره تأكید داشتند كه تغییر اقلیم یكی از دلایل خشكیدگی دریاچه اورمیه است. مهم‌ترین غلط علمی مصطلح در مناظره نیز همین بود. كدام تغییر اقلیم؟ بر مبنای كدام تغییر معنادار روندهای اقلیمی؟ جالب است كه فقط معاون وزیر نیرو در این باره به یك آمار مشخص اشاره كرد؛ اینكه این منطقه در 5 سال اخیر با كاهش بارش روبه‌رو بوده است. جالب‌تر این است كه خود او 30 ثانیه قبل (بله، واقعا 30‌ثانیه قبل!) اشاره كرده بود كه روند واپس‌نشینی دریاچه از 15 سال پیش آغاز شده است. مضاف برآنكه در این 5 ‌سال، اساساً تمام ایران با كاهش بارندگی روبه‌رو بوده است و نه فقط حوزه شمال غرب. از سوی دیگر، اگر بنابر آمار 5 ساله باشد، بلااستثنا تمام نقاط جهان در این 5 سال دچار تغییر اقلیم شده‌اند. چون قطعاً میانگین بارش و دمای این 5 سال هر جا در جهان با 5 سال قبل از آن , و همچنین به طور كلی با میانگین 100 ساله تفاوت دارد، قدری بیشتر یا كمتر. اما اینها نوسان معمول اقلیمی است و نه تغییر اقلیم. در 40 هزار سال گذشته دریاچه اورمیه خشكسالی‌های خیلی وخیم‌تر و ترسالی‌های خیلی پربارش‌تر را از سر گذرانده است، اما وضعیت كنونی آن در همه 40 هزار سال گذشته بی‌سابقه است. پس، تأكید بر تغییر اقلیم (كه بسیار از نظر اقلیمی بحث بی‌پایه و غلطی است) فقط برای فرار از مسئولیت‌ها انجام می‌شود.
نكته نگران‌كننده در این‌باره، سطح دانش وزارت نیرو درباره موضوعی مثل اقلیم است. آیا این وزارتخانه واقعا گمان می‌كند با آمار 5‌ ساله می‌توان مدعی تغییر اقلیم بود؟ با همین سطح دانش كارشناسی این همه سد را ساخته و این همه راه بر رودخانه‌ها بسته‌اند؟
3- یك نكته جالب تصور استاندار آذربایجان غربی درباره دلیل تغییر شرایط اقلیمی است. او می‌گوید دام‌ها اضافه بر ظرفیت مراتع هستند و نابودی پوشش گیاهی باعث كاهش رطوبت و در نتیجه كاهش بارندگی منطقه شده است. نكته این است كه تقریبا منشأ حتی یك قطره از بارانی كه در ایران می‌بارد، خود سرزمین ما نیست. آبی كه در ایران بخار می‌شود، احتمالاً هزاران كیلومتر دورتر بر فراز هیمالیا تراكم یافته و می‌بارد. آنچه استاندار می‌گوید، آیا بیانگر سطح گزارش‌های كارشناسی است كه در اختیار او قرار گرفته‌اند تا ماجرا را مدیریت كند؟
4- معاون وزیر نیرو مشتاقانه از آمادگی این وزارتخانه برای انتقال آب بین حوضه‌ای گفت. جایی دیگر را بدبخت كنند تا شاید زخم اورمیه كمی التیام پیدا كند. به نظر می‌رسد این وزارتخانه فقط توسط گروهی از مهندسان سیویل كاسبكار اداره می‌شود. شاید لازم باشد چندنفری كارشناس محیط‌زیست چشم و دل‌سیر هم استخدام وزارت نیرو شوند.
5- نماینده اورمیه علناً می‌گوید كه از جای دیگر آب بیاورید و كاری به كار سدها و كشتزارهای آذربایجان غربی نداشته باشید. خیلی هم بر این تصور پامی‌فشارد. اگر او را نماینده افكار عمومی منطقه و اذهان مردم محلی بدانیم، باید بگوییم نجات اورمیه تقریباً ناممكن است! 6- نماینده سازمان حفاظت محیط‌زیست در دفاع از سازمان متبوعش می‌گوید كه 10 سال پیش ما نامه داده‌ایم و خطر در پیش‌رو را گوشزد كرده‌ایم. بله، زحمت كشیده و 10 سال پیش یك نامه داده بودند (همان زمان هم روزنامه‌ها پر بود از اخبار و گزارش‌هایی مبنی بر آغاز روند عقب‌نشینی دریاچه اورمیه) اما بعد چه كار كرده بودید؟ با وجدان راحت رفته بودید پی‌ كارتان؟
7- جالب است كه همه از ساخت بدون ضابطه 70 سد و حفر غیرمجاز 30 هزار چاه سخن می‌گویند و هیچكس نمی‌گوید كه این سدها قارچ خودرو نیستند كه یك شبه و خود‌به‌خود سبز شده باشند و چاه عمیق هم توالت انفرادی نیست كه بشود یواشكی گوشه حیاط آن را ساخت.
وزارت نیرو چرا بدون ارزیابی فنی و دقیق این سدها را می‌ساخته، محیط‌زیست چرا به ساخت این سدها مجوز می‌داده و اگر بدون مجوز او می‌ساخته‌اند چرا مانع‌شان نمی‌شده و چه كسی باید جلوی حفر چاه‌های غیرمجاز را می‌گرفته؟ چرا نگرفته؟ و چرا حالا رسماً قصورش را نمی‌پذیرد؟
8- متأسفانه هیچكدام از طرف‌های مناظره حتی یك بار به دلیل اصلی خشك‌شدن دریاچه، ‌یعنی رویكرد به كشاورزی ناپایدار به طور اعم و تغییر الگوی كشت از انگور به سیب، به طور اخص، اشاره نمی‌كند.
9- درباره نقش میانگذر خیلی گذرا صحبت شد، در حالی كه قطعاً میانگذر (با توجه به تأثیر آن در تالابی‌شدن دریاچه و افزایش تبخیر) حدود 20 درصد در كاهش سطح آب مؤثر بوده است.
10- متأسفانه مناظره با جمع‌بندی‌های پادرهوای غلطی به اتمام رسید، اینكه همه مشكل زیر سر راندمان پایین مصرف آب در حوزه پیرامونی دریاچه است و با چه بهبود این مؤلفه مشكل دریاچه تقریباً حل خواهد شد. تقلیل ماجرا به چنین موضوع تكنیكی كاملاً در دسترس و امیدبخشی، شاید ناشی از مهارت مدیران دولتی در تقلیل ماجراهای بحرانی و حاد به نكات بدیهی و پیش‌پا افتاده است. دامی كه متأسفانه نماینده افكار عمومی هم در آن گرفتار شد و اجازه داد مناظره با این خوش‌بینی به اتمام برسد كه با افزایش راندمان مصرف آب (كه ادعا شد كار كم‌هزینه و راحتی است و وزارت نیرو هم طرحش را آماده كرده) دوباره دریاچه اورمیه به پهنابی خروشان و پرآب تبدیل می‌شود.
سرانجام بحث: برخلاف تصور مدیران دولتی حاضر در مناظره، احیای دریاچه اورمیه كار بسیار دشوار و پرهزینه‌‌ای است. دست‌كم  نیمی از سدهای موجود باید برچیده شوند، این یعنی خارج‌شدن هزاران هكتار از اراضی منطقه از سطح زیركشت و تعطیلی ده‌ها هزار فرصت شغلی. دست‌كم 20 ‌هزار حلقه چاه باید كور شوند. هر چاه منبع معیشت یك یا چند خانواده است. این هم یعنی دست‌كم 100هزار دهان باز كه گرسنه می‌مانند و دولت باید سیرشان كند. الگوی كشت باید از سیب و دیگر محصولات پرمصرف به محصولات خشكی‌پسند تغییر كند. این یعنی دگرگونی كامل اقتصاد محلی منطقه. میانگذر باید به طور كامل برچیده شود. این یعنی یا میلیاردها دلار هزینه برای احداث میانگذری منطبق با اقتضائات اكولوژیكی دریاچه و یا مجاب‌شدن مردم محلی برای تردد خیلی طولانی‌تر.
اجرای این طرح‌ها یعنی برقراری یك دوره ریاضت اقتصادی در منطقه؛ یعنی تخصیص حجم عظیمی از منابع ملی برای كاهش اثرات این ریاضت بر مردم محلی. یعنی آمادگی دولت برای تعامل با صدها هزار مردم معترض محلی. متأسفانه در مناظره شفاف و صریح به این موارد اشاره نشد و فرصت مناظره از دست رفت؛ امیدواریم خود دریاچه از دست نرود. 

۱۳۹۲/۰۶/۲۹

آیا تخریب سدها برای نجات دریاچه اورمیه امکانپذیر می باشد؟

اومود اورمولو
وزیر نیروی دولت حسن روحانی در نشست خبری سخن از تخریب برخی از سدهای حوضه آبخیز دریاچه اورمیه به میان آورده و پس از این سخن بود که معاون دفتر محیط زیستگاه ها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست نیز در سخنانی از این سخن چپ‌چیان استقبال نموده و خراب کردن سدها برای نجات تالاب ها در تمام دنیا را امری رایج معرفی نموده و در عین حال خراب کردن سدها را تحت اصول و چهارچوب مخصوص به خود دانسته و به لحاظ فنی به هیچ وجه تخریب سدها برای نجات محیط زیست را کار غیرکارشناسی ندانسته است. 
بی تردید سدسازی های دولت ایران در آزربایجان جنوبی یکی از مهمترین و شاید اصلی ترین عامل در پروسه خشکانیدن دریاچه اورمیه می باشد، در کنار خشک شدن دریاچه اورمیه سدسازی ها سبب تخریب عمده محیط زیست آزربایجان جنوبی گردیده است. با روی کارآمدن دولت جدید در ایران که یکی از وعده هایش احیاء دوباره دریاچه اورمیه بوده پروپاگاندای وسیعی در مدیای دولتی  ومرکزگرا در مورد دریاچه اورمیه بکارگرفته شده که تخریب سدهای ساخته شده بر روی حوضه آبخیز دریاچه اورمیه نیز یکی از این موج های رسانه ای می باشد. اینکه دولت ایران چقدر در تخریب سدها مصمم باشد یا نه ماه های پیش رو مشخص خواهد شد، گرچه که راقم این سطور به سبب تجربه ای که از طرز نگرش دولت ایران بر محیط زیست و الخصوص مسئله دریاچه اورمیه داشته امیدی به تحقق این امر ندارد و بیشتر مسئله را پروپاگاندای رسانه ای ارزیابی می کند. 
همانطور که معاون دفتر محیط زیستگاه ها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست نیز در مصاحبه ای بیان داشته تخریب سدهای ساخته شده برای نجات محیط زیست در کشورهای دمکراتیکی که به محیط زیست ارج می نهند امری بسیار عادی می باشد که در این نوشته برای روشن تر شدن موضوع به مثال آمریکا خواهیم پرداخت.
دولت ایالات متحده آمریکا طی 4 سال 250 سد را تخریب نمود 
در اواخر سال های 1800 اکثر قریب به اتفاق مسئولین دولت آمریکا تقریبا طرز نگرش مشابهی نسبت به ساخت سدهای بزرگ داشتند، به نظر آنان طبیعت وحشی را می بایست انسان با ساخت سد به کنترل خود در می آورد. جان وسلی پاول رئیس دفتر سازمان زمین شناسی ایالات متحده آمریکا در سالهای 1881 - 1889 شعاری با این مضمون داشت که رودخانه ها دریاهائی هستند که اصراف می گردند و این شعار بی تردید در تصمیم گیریهای روزولت در سال 1902 برای ساخت سدهای بسیار بزرگ بی تاثیر نبود. بر اساس اطلاعات کتاب "جنگ های آب" اثر نویسنده هندی واندانا شیوا در آن سالها از ارتش ایالات متحده آمریکا نیز هزاران نیرو چه به صورت نیروی مهندسی و چه به صورت نظامی در ساخت سدهای بزرگ ایفای نقش داشته اند وی تعداد پرسنل سدسازی آن زمان آمریکا را حدود 32 هزار غیرنظامی و 300 نظامی معرفی می کند. حتی این تعدا از پرسنل ها تحت ارگانی با شعار "انقلاب سبز" در اقصی نقاط دنیا به سدسازی مشغول بودند. 
دولت آمریکا که در آن سالها به سدسازی های وسیع روی آورده بود امروز با هزاران سد قدیمی که میلیاردها دلار هزینه داشته و دیگر کاربردی ندارند مواجه شده و سالهاست که نهضتی نیز برای تخریب سدهای ساخته شده سده های 1380 شکل گرفته است. بر اساس مقاله ای که به قلم ژولیت ایلپرین در روزنامه واشنگتن پست منتشر شده دولت آمریکا طی سالهای 2006 تا 2010 بیش از 241 سد بزرگ را تخرب نموده، بیشتر سدهای تخریب شده در شرق و غرب آمریکا بوده اند. هدف دولت آمریکا از تخریب سدها گسترش آزاد آب ها، کاهش شدید آبزیان، تخرب عمده محیط زیست از سوی سدها، تهدید حیات انسانی و حیوانی، فعالیت های اقتصادی و ... معرفی شده است. بر اساس آمار رسمی در آمریکا 80 هزار سد بالای 50 سال عمر نموده اند.   
در صورت وجود اراده لازم در دولت ایران در جهت تخریب سدها برای احیاء دریاچه اورمیه به نظر راقم این سطور در کنار این حرکت می باید رفرم های وسیعی در بخش کشاورزی منطقه نیز صورت گیرد و تا حد امکان بهره برداری از آب کاهش یابد، در عین با پرداخت وام های بند مدت به کشاورزان از افزایش سطح زیست کشت خودداری گردد.

۱۳۹۲/۰۶/۲۴

تنها 20% از دریاچه اورمیه باقی مانده است

اورمولو
در حالیکه این روزها پروپاگاندای دولتی در مورد مسائل دریاچه اورمیه بیداد می کند مشاور و کارشناس دفتر تالاب های محیط زیست ایران مهمترین خبر و واقعیت تلخ این روزهای دریاچه اورمیه را منتشر نموده است، بنا به گفته های منصور باقرزاد کریمی 80% حجم آب دریاچه اورمیه خشک گردیده است.
متاسفانه علارغم خشک شدن 80% دریاچه اورمیه تاکنون کوچکترین قدمی در راه احیاء این دریاچه برداشته نشده و از 15 سال پیش که اولین نشانه های آغاز پروسه خشک شدن دریاچه اورمیه هویدا گشت تاکنون در کنار اینکه سیاست های سدسازی دولت ایران در آزربایجان جنوبی را شاهد بودیم حجم آب ورودی به دریاچه نیز با کاهش عمده ای مواجه شد. بنا به نظر بسیاری از کارشناسان بی طرف عاقبت دریاچه اورمیه شباهت های زیاد به دریاچه آرال دارد که به سبب سیاست های غلط دولت شوروی در جهت افزایش تولید و کشت پنبه تمامی آب های ورودی به دریاچه آرال به مزارع پنبه منتقل گشت و سرانجام دریاچه آرال به کویری مبدل شد عینا همین سیاست ها در آزربایجان جنوبی در حال پیگیری می باشد، بسیاری از کارشناسان دولتی حتی کشت سنتی در آزربایجان جنوبی و حتی کشاورزی را با توجه به کم آبی و هزینه محصول مقرون به صرفه نمی دانند. طی 34 سال گذشته سطح زیر کشت در حوزه دریاچه اورمیه به 2 برابر افزایش یافته است.
باقرزاده درعین حال از تغییر اقلیم نیم تا یک درجه سانتی گرادی دمای منطقه دریاچه اورمیه خبر داده است، بنا به گفته های وی کاهش بارش برف و باران در منطقه می باشیم و اقلیم نیز تحت تاثیر این وضعی قرار گرفته، آب ظرفيت گرمايی ويژه‌ای دارد و وقتی خشک می‌شود با تشعشعات نمکی اقليم منطقه سريعتر گرم و سرد میشود و می‌تواند بر افزايش دمای منطقه تأثيرگذار باشد.
آقای باقرزاده نیز از عدم تحقق اعتبارات مرتبط با دریاچه اورمیه سخن گفته است، به نظر وی دریاچه اورمیه اکنون در بدترین وضعیت ممکن خود می باشد. مشاور و کارشناس دفتر تالاب‌های محيط زيست با بيان اينکه توليد محصولاتمان نيز تنها 20 درصد به مردم تعلق دارد، گفت: جالب است سيبی را که به زحمت توليد می‌شود در جاده‌ها می‌بينيم که انباشته شده است و نصيب اکناف و حيوانات مي‌شود و مردم سهم ناچيزی دارند. برای نمونه بايد بگويم که استفاده ما از ذخيره آب نادرست است و به درستی از آب موجود در هيچ عرصه‌ای استفاده نمی‌کنيم چرا غرب از يک مترمکعب سه کيلو محصول برداشت می‌کند اما ما از همين ميزان آب يک چهارم توليد را نداريم.

۱۳۹۲/۰۶/۲۰

بخش جنوبی دریاچه اورمیه طی سال پیش رو تماما خشک خواهد شد

بالاخره رفته رفته زوایای دیگری از فاجعه زیست محیطی قرن که همانا خشک شدن دریاچه اورمیه می باشد روشنتر می گردد، بررسی های کارشناسی نشان می دهد که دریاچه اورمیه تا وقوع فاجعه فاصله ای ندارد. برآوردها حاکی از آن است که تا پایان تابستان سال آینده، بخش جنوبی دریاچه اورمیه به جز در محدوده پل میانگذر، به طور کامل خشک خواهد شد. همانطور که ناصر آق نیز در این گفتگو به عدم تاثیر و یا شاید بتوان تاثیر کم پل میانگذر دریاچه اورمیه در روند خشکانیدن دریاچه اورمیه اشاره می کند ولی متاسفانه از سیاست سدسازی دولت ایران در آزربایجان جنوبی سخنی به میان نمی آورد، مسئله دیگر قابل توجه در سخنان این کارشناس همانطور که بارها در وبلاگ اخبار دریاچه اورمیه ذکر گردیده عدم تاثیر انتقال آب آراز به دریاچه اورمیه می باشد که بیشتر به مانند دیگر طرح های دولت ایران بدون کارشناسی صورت پذیرفته است. 
بررسی های اخیر از میزان آب در نیمه جنوبی دریاچه اورمیه شدت بحران را پیش از پیش آشکار می کند. در حال حاضر حداکثر 250 میلیون مترمکعب آب در نیمه جنوبی دریاچه وجود دارد که کمی بیشتر از میزان آب در دریاچه پشت سد شهرچائی است. این میزان آب در پهنه ای به وسعت حدودا 240 کیلومتر مربع با عمق بسیار کم پخش شده، لذا با سرعت تبخیر می شود و با ادامه روند کنونی تا پایان تابستان 1393 بخش جنوبی دریاچه اورمیه بجز در محدوده بسیار کوچکی در زیر پل میانگذر به طور کامل خشک خواهد شد.
 ناصر آق، بنیانگذار پژوهشکده آرتمیا در گفت و گو با CHN با اعلام این خبر گفت: «این اتفاق چیزی فراتر از یک فاجعه و بسیار متفاوت تر از آمار و ارقامی که توسط برخی از رسانه ها یا سازمان ها اعلام می شود.»
او اضافه کرد: «فرصت های طلایی برای احیای دریاچه اورمیه با هزینه کمتر از بین رفته است اما هنوز هم روزنه های امید به طور کامل بسته نشده و اگر فرصت های باقیمانده را از دست ندهیم و واقع بینانه تر و علمی تر به قضیه نگاه بکنیم هنوز هم می توان دریاچه اورمیه را بصورت فاز بندی شده احیا کرد.»
او تاکید کرد که حل مشکل دریاچه اورمیه آنقدرها هم که مطرح می شود پیچیده و سخت نیست و قطعا می توان دریاچه اورمیه را نجات داد، اما به گفته آق، تنها محدوده ای که از خطر خشکی قریب الوقوع درامان خواهد ماند، محدوده زیر میانگذر است. او در پاسخ به این پرسش که این پل چه تاثیری بر خشکی دریاچه اورمیه داشته است، گفت: «میانگذر شهید کلانتری هیچ تاثیری بر خشک شدن دریاچه اورمیه ندارد. دریاچه اورمیه با مشکل کم آبی مواجه است نه با مشکل گردش آب. دوستانی که این موضوع را مطرح می کنند شاید متوجه نیستند که در حال حاضر حدود 90 درصد از محدوده دو طرف جاده میانگذر خشک شده است و دو طرف دریاچه اورمیه فقط در ناحیه زیر پل بخاطر عمق بیشتر به هم متصل هستند.»
به گفته او، بنابراین وجود یا عدم وجود میانگدر نمی تواند هیچ تاثیر منفی بر خشک شدن دریاچه اورمیه داشته باشد. گردش آب با هدف تعادل یونی و اکولوژیک دو طرف میانگذر زمانی مهم هست که طرفین جاده پر از آب باشد. اگر مشکل خشکسالی پیش نمی آمد و دریاچه اورمیه با ایجاد یک جاده در طول کل عرض دریاچه به دو نیم کامل تقسیم می شد آیا باز هم باعث خشک شدن دریاچه می شد؟ به هیچ وجه، ولی این عمل باعث شکل گیری دو اکوسیستم کاملا متفاوت می شد که می توانست از نظر اقتصادی حتی بنفع منطقه باشد.
او با اشاره به یک مثال تاریخی در این مورد گفت: «دریاچه بزرگ نمک در ایالت یوتای آمریکا مشابهت زیادی به دریاچه اورمیه دارد. بیش از 6 دهه از دو نیم شدن کامل این دریاچه توسط یک میانگذر برای عبور قطار می گذرد ولی آن دریاچه نه تنها خشک نشد بلکه با ایجاد دو اکوسیستم متفاوت با شوری بالا در شمال و با شوری پایینتر در جنوب به بزرگترین تالاب تولید آرتمیا در دنیا تبدیل شد بطوریکه آمریکا سالانه بیش از 2 هزار تن آرتمیا از آن دریاچه تولید و بیش از 70 درصد بازار جهانی به این محصول با ارزش را تامین می کند. بنده طرحی را 7 سال پیش برای دو نیم کردن کامل دریاچه اورمیه مطرح کرده بودم که درصورت اجرا می توانست از خشک شدن بخش جنوبی دریاچه اورمیه آنطور که امروز شاهد آن هستیم جلوگیری کند.»
اما موضوع انتقال آب از سایر حوزه ها به دریاچه اورمیه هنوز هم مطرح می شود. آق در پاسخ به این پرسش که این انتقال تا چه حد می تواند اجرایی و موثر باشد، گفت: «این مورد را معمولا کسانی مطرح می کنند که در منطقه مستقر نیستند و از کم و کیف مسائل، میزان آب های موجود در منطقه و از نحوه مدیریت این آب ها اطلاع کافی ندارند. درواقع ارائه دهندگان این طرح ها ساده ترین و پر هزینه ترین روش را برای تامین آب دریاچه اورمیه مطرح می کنند اینگونه طرحها چندین برابر سایر طرحها هزینه و زمان نیاز دارد و حتی درصورت موفقیت نوشداری پس از مرگ دریاچه خواهد بود.»
به گفته او، انتقال آب از ارس یا هر حوزه دیگر نه تنها اتلاف وقت و بودجه های کلان است بلکه نشان دهنده ناتوانی مسئولان در مدیریت بهینه آب های منطقه نیز هست. متاسفانه مسئولان به جای اینکه برای استفاده بهینه از آبهای موجود به روش های علمی برنامه ریزی کنند و با بالا بردن راندمان آبیاری کشاورزی، اصلاح الگوی کشت، مدیریت بهینه آب های سطحی و زیر زمینی، جلوگیری از هدر رفتن سالانه دو میلیارد مترمکعب آب در بخش کشاورزی و صرفه جویی در مصارف صنعتی و شهری مشکل را در حداقل زمان و با حداقل بودجه حل کنند، از طرح های انتقال آب از سایر حوزه ها دیگر با بودجه های نجومی حمایت می کنند که حتی درصورت موفقیت حداکثر معادل همانقدر آبی که امروزه در بخش کشاورزی هدر می رود به دریاچه انتقال خواهد داد (یعنی حدود دو میلیارد مترمکعب).
او تاکید کرد: «بنابراین برنامه انتقال آب از ارس یا دریای خزر آن هم در این شرایط سخت و در ابتدای فعالیت دولت آقای دکتر روحانی امری غیر منطقی و غیر ضروری است که باید از آن اجتناب شود. بهترین، عاقلانه ترین، علمی ترین و کم هزینه ترین روش برای تامین آب مورد نیاز دریاچه اورمیه مدیریت بهینه آبهای موجود در منطقه است.»
منبع:
http://tinyurl.com/podz5t6

۱۳۹۲/۰۶/۱۹

آیا توقف سدسازی می تواند دریاچه اورمیه را نجات دهد؟

اومود اورمولو
بنا به گفته چپ‌چیان وزیر نیروی دولت حسن روحانی وی خواستار توقف سدسازی های جدید در حوزه دریاچه اورمیه شده است. 
اولین سوالی که به ذهن می رسد این هست که آیا این اولین باری هست که مسئولین دولت ایران سخن از توقف سدسازی در حوزه دریاچه اورمیه می زنند یا طی چند سال گذشته الخصوص در دولت احمدی نژاد نیز طی مصوبه ای مطالعات سدسازی های جدید در حوزه دریاچه اورمیه به جزء پروژه های سدسازی در حال اجراء به تصویب رسیده بود؟ 
محمود احمدی نژاد در تاریخ 17 / 2/1392 طی دستور ویژه ای که به وزارت نیروی وقت فرستاده بود خواستار توقف کامل مطالعات سدسازی در حوزه دریاچه اورمیه شده بود (1)، در دستور ویژه احمدی نژاد چنین ذکر شده بود:
تا زمان مشخص شدن تکلیف دریاچه اورمیه هرگونه مطالعات سدسازی در حوزه دریاچه اورمیه متوقف خواهد شد، اما پروژه های سدسازی در حال اجرا امکان توقف را ندارند.   
همانطور که مشاهده می شود مسئله توقف سدسازی از سوی دولت محمود احمدی نژاد صادر شده و مسئله جدیدی نیست و ابراز این مسئله از سوی دولت روحانی تنها به عنوان ابزار پروپاگاندای دولتی برای عوام فریبی می باشد که مدیای فارس زبان و مرکزگرا که اخبار مرتبط با دریاچه اورمیه را سانسور می کند به طور وسیع دست به نشر این خبر نموده است. 
مسئله دوم تاثیر توقف پروژه های سدسازی در حوزه دریاچه اورمیه بر نجات دریاچه اورمیه می باشد
گرچه که دولت ایران نقش سدسازی ها را در خشکانیدن دریاچه اورمیه 10% اعلام می کند بنا به گفته کارشناسان بی طرف داخلی و خارجی سدسازی های بی حساب و کتاب دولت ایران در آزربایجان جنوبی و مدیریت غلط منابع آبی جزء مهمترین علت های خشکانیدن دریاچه اورمیه می باشد. بنا به اطلاعات شرکت مدیریت منابع آب ایران معاونت طرح و توسعه دفتر طرح های توسعه منابع آب (2) بر روی حوزه آبخیز دریاچه اورمیه 72 سد بزرگ و کوچک ساخته شده است، بی تردید توقف سدسازی دولت ایران در آزربایجان جنوبی می باید از 15 سال پیش که در دریاچه اورمیه اولین آثار شروع پروسه خشک شدن به وضوح قابل مشاهده بود صورت می پذیرفت نه اکنون که بنا به منابع دولتی 75% دریاچه اورمیه خشک شده است. در عین حال توقف سدسازی دولت ایران تاثیری در حقآبه ورودی به دریاچه اورمیه ندارد و مهمترین مسئله دریاچه اورمیه تامین حقابه ورودی به آن می باشد که بنا به منابع دولتی این حقابه طی امسال نیز کاهش داشته است. در عین حالی که مسئله توقف سدسازی در حوزه دریاچه اورمیه مطرح شده است گروهی از کارشناسان نیز سخن از تخریب پل میانگذر اورمیه برای نجات دریاچه اورمیه داده اند (3). طبیعتا پل میانگذر دریاچه اورمیه در خشک شدن دریاچه بی تاثیر نبوده ولی بنا به گفته کارشناسان بی طرف داخلی و خارجی یکی از عوامل فرعی در خشک شدن دریاچه اورمیه می باشد و مهمترین علل خشک شدن دریاچه اورمیه سدسازی های دولت ایران در آزربایجان جنوبی، مدیریت غلط منابع آبی ، افزایش سطح زیرکشت، راندمان پائین آبیاری، سیستم قدیمی کشاورزی و ... می باشد. تخریب پلی میانگذر اورمیه که میلیاردها تومان هزینه داشته کارغی غیرمنطقی و کم یا حتی بی تاثیر در احیاء دریاچه اورمیه می باشد. 
بنا به گفته‌ی مدیرعامل شرکت آب منطقه ای آزربایجان غربی دریاچه اورمیه با کمبود 20 میلیارد مترمکعبی آب مواجه هست و اولین اولویت دولت ایران می باید تامین این مقدار از حق آب برای توقف پروسه خشک شدن دریاچه اورمیه و بازگشت به حالت طبیعی باشد که تامین این مقدار از کمبود آب نیز می باید طی پروسه مشخصی از طریق 72 سد موجود بر روی دریاچه اورمیه صورت پذیرد. 
بنا به تحقیقی که از سوی دکتر مرتضی جمالی محقق مرکز ملی پژوهشهای علمی فرانسه و آرش شریفی و علی پورمند از دانشگاه میامی آمریکا که بر روی تغییرات سطح آب دریاچه ی اورمیه صورت گرفته نشان می دهد که در دوره ی بین یخبندان پیشین (١٣٠٠٠٠ تا ١١٥٠٠٠ سال پیش) و نیز دوره ی بین یخبندان امروزی موسوم به هولوسن که در حدود ١١٠٠٠ سال پیش آغاز شده است و تا به امروز ادامه دارد، سطح آب دریاچه اورمیه نوسانات اندکی داشته است. در واقع، بر پایه ی داده های به دست آمده تا امروز، به نظر نمی رسد که دریاچه ی اورمیه در دوره ی هولوسن دچار خشک شدگی کامل شده باشد. نتایج این تحقیق ناشی از بی کفایتی کامل دولت ایران در قبال محیط زیست آزربایجان جنوبی می باشد که آثار و نتایجی همچون خشک شدن 75% دریاچه اورمیه را به ارمغان آورده است.  
منابع:
1- http://www.mehrnews.com/detail/News/2048819 
2- http://daminfo.wrm.ir/fa/dam 
3- http://www.tehrooz.com/1392/6/19/TehranEmrooz/1264/Page/10/?NewsID=138175
4- http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910406000649

۱۳۹۲/۰۶/۱۵

Hacılar Barajı Qaradağ Çevre ve Doğasını Yox Etmektedir


Umud Urmulu
Güney Azərbaycan, Qaradağ: iran devlətinin Güney Azərbaycan’da gərçəkləştirdiği Baraj Tikmək siyasətiləri zaman keçdikcə Öz olumsuz etgilərini göstərməktədir, ilk olaraq Urmiye Gölünün Quruması və artı Güney Azərbaycanin hər bir bölgəsində gərçəkləşən sayısızca çevre ve Doğa sorunlarını sayıa bilərik.
Iran devlətinin Güney Azərbaycan’da Baraj tikmək poletikalarının olumsuz etgilərını bir yenisi əklənərək durum daha ortaya çıxmaqdadır, alınan bilgilərə Görə Hacılar Barajı Güney Azərbaycanın Qaradağ bölgəsində büyük olumsuz çevre və Doğa sorunlarına yol açmışdır.
Hacılar Barajı Güney Azərbaycanin Qaradağ bölgəsində bulunmaqdadır və Hacılar Çayı üzərinə tikilmişdir ancaq bu Baraj tikildikdən sonra Çayın aşağı bölgələrındəkı bütün Balıq və Canlı türlərı yox olmuş və olmaqdadır. Hacıları Barajını tikmədən bu çayda neçə tür Balıq və başqa çeşid Canlı türlərı yaşamaqdaydı ancaq Hacılar Barajı tikildiğindən sonra Çayın Aşağı bölgələrındə bir Doğa və Çevre Soyqırımı Yaşanmış və Yaşanmaqdadır. Çayda var olan Balıq türlərının bir çoxu bugün kökdən yox olmuş. 
Çaydakı Balıqlar dışında Başqa Canlı türlərındən Bəslənən köçər quşlardan da bugün Xəbər yoxdur və Quşlar Bəslənmək üçün daha başqa bölgələrı seçməktədirlər.   
Baraj yanında Baraj suyundan Tarım alanlarının yararlanması üçün Çəkilən Kanallar bugün Əyimi (Yamac) yanlış hesablama nədən ilə işləv dışı bıraxılmışdır və bölgədə yeni sorunlara yol açmaqdadır. Baraj tikmənin Amacı iran devləti tətərindən Əkinçilik alanlarınıa Su gətirlənmək söylənmişdir ancaq bugün bu olay bilə gərçəkləşməmiş və hər il milyardla metr kub su Barajın Arxasından Buxarlanmaqdadır, artı olaraq Barajın bölgəyə gətirdiği sayısızca olumsuz etgini gözdən qaçırmamaq gərək.  
Hacılar Barajının yüksəkliği 71 Metr söylənməktədir ancaq önümüzdəki illərdə bu hündürlük 91 metr çatdırılacağı söylənilməktədir.

۱۳۹۲/۰۶/۱۴

اشتباه تاریخی دولت ایران در مورد دریاچه اورمیه

دولت ایران به نیات سیاسی – ائتنیکی یا به سبب عدم درک فاجعه زیست محیطی دریاچه اورمیه طی 15 سال گذشته با برداشتن قدمهای اشتباه تاریخی متعددی همچون سدسازی های بی حساب و کتاب و .. سبب خشک شدن 75% دریاچه اورمیه گردیده است. طی این مدت صدها کارگروه به اصطلاح ویژه نیز از سوی دولت های نهم و دهم نیز شکل گرفت ولی هیچکدام از این پروپاگانداها و اعمال تبیغاتی تاثیری در جلوگیری از روند خشک شدن دریاچه اورمیه نداشت و بلکه سبب تسریع خشک شدن دریاچه گردید. دولت یازدهم نیز که یکی از شعارهای انتخاباتی اش احیاء دوباره دریاچه بود به غیر از یک حرکت تبلیغاتی جلسه اول دولت تاکنون کوچکترین قدم و سخنی در جهت احیاء دریاچه اورمیه یا حداقل نقشه راه احتمالی به میان نیاورده است و بی شک این سکوت نشانه تداوم روند خشک شدن دریاچه اورمیه و نگاه امنیتی به فاجعه زیست محیطی قرن می باشد.   
 "سکینه اسمی" گزارشگر سایت دولتی مهر طی مقاله ای به اشتباهات متعدد دولت ایران که منجربه خشک شدن بیش از 70% دریاچه اورمیه گردیده پرداخته است، مقاله ایشان در اینجا درج می گردد. مقاله خانم اسمی دارای نکات قابل تاملی همچون عدم تخصیص بودجه از سوی دولت ایران برای انتقال آب از طریق زاب به دریاچه اورمیه که بنا به گفته ی ایشان تنها 10%بودجه 600 – 700 میلیارد تومانی تخصیص یافته در حالی که ماه هاست دولت ایران در پی سخن انتقال آب آراز به دریاچه اورمیه به بودجه دو هزار میلیارد ریالی می باشد و بدون تردید این حرکت تبلیغاتی و غیرکارشناسانه نیز به مانند قدم های گذشته محکوم به شکست می باشد. در عین حال نویسنده به قصد مسئله سد نمودن احیاء دریاچه اورمیه را به نماینده گان آزربایجان شرقی نسبت داده، گوئی نماینده گان دولت ایران در مجلس بوده اند که دریاچه اورمیه را خشک کرده اند. بحران آب در آزربایجان جنوبی و مدیریت غلط منابع آبی دولت ایران یکی از اصلی ترین علل خشک شدن دریاچه اورمیه و انتقال بین حوضه ای آب در آزربایجان جنوبی می باشد.   
هشت سال پیش که دولت های نهم و دهم روی کار آمد و کارگروه ویژه ای به ریاست معاون اول رئیس جمهوری وقت تشکیل شد انتظار می رفت گام های اساسی برای احیای دریاچه اورمیه برداشته شود اما متاسفانه هیچ کدام از طرح های علاج بخشی دولت نتیجه نداد و امروز وضعیت بحرانی تر از هشت سال قبل به نظر می رسد.
خطر سونامی نمک، اجبار به کوچ اهالی آزربایجان در صورت ادامه روند فعلی، خشک شدن بیش از 70 درصد از مساحت دریاچه اورمیه در حالی مطرح می شود که معاون امور عمرانی استاندار آزربایجان غربی در نشست خبری اخیر خود با صراحت کامل اعلام کرد: هیچ کدام از اقدامات و طرح های علاج بخشی در طول هشت سال اخیر منتج به نتیجه نشد و دریاچه اورمیه را نتوانستیم نجات دهیم.
این اظهار نظر در حالی به تایید استاندار آزربایجان غربی رسید که طی ماه های اخیر عده ای از نمایندگان مجلس و نیز مسئولان به دنبال استفاده های سیاسی و تبلیغاتی از این بحران زیست محیطی بوده و عده ای از نمایندگان منطقه نیز به اسم دریاچه اورمیه طرح هایی برای توسعه صنعت و آب شرب استان خود در مجلس به تصویب می رسانند.
17 سال از اولین هشدارهای زیست محیطی مبنی بر خشک شدن دریاچه اورمیه می گذرد طرح ها و اعتبارات متعددی از جمله بارورسازی ابرها، اصلاح الگوی کشت، توقف سد سازی در منطقه، انتقال آب بین حوضه ای و... مطرح و هزینه شده اما جای تاسف است با گذشت این همه سال امروز از شکست این طرح ها سخن به میان آوریم.
جای تاسف است به نقطه اول هشت سال گذشته برگردیم و بگوییم طرح های علاج بخشی مصوب دولت های نهم و دهم نتیجه نداده و باید کلیه طرح ها بازنگری شود، جای تاسف است بگویم دچار اشتباه تاریخی شده ایم جای تاسف است اعتراف کنیم آزربایجان غربی جلوی برخی از نمایندگان مجلس منطقه که از دریاچه استفاده سیاسی و تبلیغاتی می کنند کم آورده است. 
در مورد دریاچه اورمیه دچار اشتباه استراتژیک و تاریخی شدیم
معاون امور عمرانی استاندار آزربایجان غربی در خصوص اقدامات صورت گرفته برای احیای دریاچه اورمیه در نشست خبری اخیر خود گفت: در طول سالهای گذشته اقدامات متعددی از جمله انتقال بین حوضه ای، اصلاح الگوی کشت و... در مورد احیای دریاچه ارومیه انجام گرفته اما این اقدامات با وجود همه امکانات صرف شده منتج به نتیجه و نجات دریاچه نشد.
سید جواد محمودی ادامه داد: فکر می کردیم با بارورسازی ابرها به روش یونزاسیون با هواپیما 15 الی 20 درصد در منطقه افزایش بارش خواهیم داشت هر چند شاهد افزایش میزان بارش ها بودیم اما متخصصان امر هرگز نتوانستند با قطعیت اعلام کنند که این امر در پی بارور سازی ابرها بود یا نه.
وی در ادامه از کاهش میزان حق آبه ورودی به دریاچه اورمیه طی سالجاری خبر داد و اعلام کرد: میزان ورودی آب در سال گذشته به این دریاچه یك میلیارد و 670 میلیون متر مكعب بود متاسفانه در سال جاری این میزان به یك میلیارد و 200 میلیون متر مكعب كاهش یافته است.
محمودی با بیان اینکه در مورد دریاچه اورمیه دچار اشتباه استراتژیک شدیم گفت: بحث انتقال آب از ارس به دریاچه توسط نمایندگان مجلس زمانی مطرح و در لایحه بودجه آمد که ما هنوز نتوانسته ایم با اعتبارات کم طرح انتقال آب از رودخانه زاب که نیازمند 600 الی 700 میلیار تومان اعتبار نیاز داشت و تا 600 میلیون مترمکعب آب به دریاچه منتقل می شد اما 10 درصد اعتبارات آن تخصیص یافت را اجرا کنیم چطور می توانیم پروژه ای به مبلغ دو هزار میلیارد ریال را اجراکنیم.
معاون امور عمرانی استاندار آزربایجان غربی افزود: در حالی که پروژه دو هزار میلیارد ریالی احیای دریاچه اورمیه معلوم نشد با لابی سنگین نمایندگان در مجلس به کجا رسید، استان آزربایجان شرقی توانست در قالب این طرح انتقال 150 میلیون مترمکعب از ارس را به اسم دریاچه اورمیه برای شرب و صنعت خود بگیرد.
وی اضافه کرد: برای جبران این اشتباه های تاریخی معتقدم باید عزم ملی و توجه ویژه مسئولان طرح های احیای دریاچه اورمیه جمع بندی و بازنگری شود.    
دریاچه اورمیه باید فاز بندی بعد احیا شود
معاون امور عمرانی استاندار آزربایجان غربی در ادامه با تاکید بر اینکه معتقد به احیای دریاچه اورمیه به شکل فاز بندی هستم گفت: اگر دریاچه اورمیه فاز بندی نشود نمی توان همه دریاچه را احیا کرد.
محمودی ادامه داد: احیاء فاز بندی شده دریاچه اورمیه می تواند گره گشای مسئله این دریاچه باشد. در زمینه نجات دریاچه اورمیه میزان 4 هزار میلیارد تومان پروژه برای این دریاچه احصا شده است.
استاندار آزربایجان غربی با اشاره به اولویت دولت یازدهم در خصوص احیای دریاچه اورمیه گفت: این جای امیدواری و قدردانی دارد كه دكتر روحانی، رئیس محترم جمهوری در اولین جلسه هیئت دولت، بحث نجات دریاچه اورمیه را مطرح کرد و برای احیای آن، دستور به ایجاد یك كارگروه ویژه داده‌اند.
وحید جلال زاده در نشست خبری اخیر خود افزود: طی نامه ای خواستار تشكیل جلسه شورای عالی آب به ریاست شخص رئیس جمهور و بحث و تصمیم گیری در خصوص دریاچه اورمیه شدم كه امیدواریم رئیس جمهور شخصا این موضوع را پیگیری کنند تا وزارتخانه ها و دستگاه های مربوطه برای حل معضل دریاچه اورمیه عزم جدی تری داشته باشند.
وی خطاب به رسانه ها نیز گفت: از رسانه های استان انتظار می‌رود كه در راستای تمركز اراده و یكپارچه کردن مدیریت برای حل معضل دریاچه اورمیه توسط شخص رئیس جمهور كمك کنند تا شاهد یك اتفاق خوب در این زمینه باشیم.
استاندار آزربایجان غربی با اشاره به اجرای طرح انتقال بین حوضه ای گفت: انتقال آب از جنوب استان به دریاچه اورمیه از 70 درصد پیشرفت فیزیکی برخوردار است.
دریاچه اورمیه نباید به یک موضوع سیاسی تبدیل شود
نماینده مردم اورمیه در مجلس شورای اسلامی نیز در نشست خبری با انتقاد از بی توجهی مسئولان به ویژه آزربایجان غربی به طرح های احیای دریاچه  اورمیه گفت : موضوع دریاچه اورمیه یک مسئله اجتماعی و زیست محیطی است ، نباید به یک موضوع سیاسی تبدیل شود .
نادر قاضی پور با اشاره به عواقب زیست محیطی خشک شدن کامل دریاچه اورمیه برای منطقه اظهارداشت: خشك شدن دریاچه اورمیه به معنی اتفاق افتادن سه میلیون نفر کوچ اجباری است كه هزینه های چندین هزار میلیارد تومانی را برای كشور در پی خواهد داشت.
وی ابعاد فاجعه بار خشک شدن دریاچه اورمیه را نه برای ایران بلکه برای منطقه بسیار وسیع، خطرناک و غیر قابل جبران دانست و افزود: نجات دریاچه تنها وظیفه مسئولان استان های آزربایجان و ایران نیست بلکه استان های هم جوار، کشورهای همسایه و سازمان های بین المللی نیز باید در احیای دریاچه اورمیه دولت ایران را یاری دهند.
نماینده مردم اورمیه در مجلس شورای اسلامی در عین حال از ناقص خریداری شدن دستگاه های مرتبط با بارور سازی ابرها نیز خبر داد و گفت: اداره محیط زیست در این باره مسئولیت دارد اما گویا جسارت بیان این حقیقت را ندارد كه دستگاه ها را ناقص خریده است.
گزارش: سکینه اسمی

شور شدن آب چاه های کشاورزی بناب / وجود 4 هزار حلقه چاه غیرمجاز

اورمولو
آثار پسروی آب دریاچه اورمیه با گذر زمان بارزتر می گردد و در جدیدترین سلسله این آثارها "سعید برقی" فرماندار بناب خبر از افزایش شوری آب چاه های کشاورزی داده است. البته شوری آب چاه های کشاورزی تنها گوشه ای از آثار اولیه خشک شدن دریاچه اورمیه می باشد و مهمترین اثر خشک شدن دریاچه اورمیه مهاجرت اجباری میلیونها انسان ساکن آزربایجان جنوبی با ادامه روند تسریع خشک شدن دریاچه اورمیه طی سالهای پیش رو خواهد بود. علارغم اینکه بنا به گفته کارشناسان امور اقتصادی و کشاورزی توسعه سطح زیر کشت در آزربایجان جنوبی مقرون به صرفه نیست دولت ایران بنا به سیاست های کلان 34 سال گذشته مصر به تداوم توسعه کشاورزی در آزربایجان جنوبی می باشد که یکی از علایم توسعه کشاورزی نیز خشک شدن دریاچه ها و تالاب های آزربایجان جنوبی و وارد ساختن ضربات مهلکی بر محیط زیست آزربایجان جنوبی می باشد. برای آبیاری زمین های زیرکشت دولت ملزم به سدسازی می باشد و سدسازی مترادف با تامین آب بیشتر برای سیرابی مضارعی که محصولاتش صرفه اقتصادی ندارند نشان از چرخه ای قابل پیش بینی می باشد که نتیجه ای به جزء قتل عام طبیعت آزربایجان جنوبی را در پی نخواهد داشت. سرنوشت دریاچه آرال که با سیاست های توسعه کشاورزی و کاشت پنبه دولت شوری محکوم به فنا شد امروز دقیقا با تکرار همان سیاست های بر روی دریاچه اورمیه مواجه ایم.  
در دیگر سو بنا به آمارهای رسمی دولت ایران حدود 4.000 حلقه چاه غیرمجاز در شهرستان بناب وجود دارند که وجود این تعداد از چاه های غیرمجاز آب نشان از توسعه کشاورزی به قیمت بهره برداری بیش از حد از منابع آبی را نشان می دهد. مدیر جهاد کشاورزی بناب نیز در سخنرانی که در جمع کشاورزان آزربایجان شرقی داشته سطح زیر کشت محصولات زراعی بناب را بالغ بر 6 هزار و 300 هکتار به صورت باغات و 3 هزار و 850 هکتار به صورت صیفی جات و سبزیجات معرفی نموده است.

۱۳۹۲/۰۶/۱۲

بحران جدی آب در قروه آزربایجان

اورمولو
پس از آنکه سازمان جهانی ناسا در گزارشی خبر از افزایش بحران آب در خاورمیانه را منتشر نمود متاسفانه در این گزارش بخش های متعددی از آزربایجان جنوبی و مناطق ترک نشین ایران نیز قرار گرفته بودند، تعدد اخبار روزانه ای که در مدیای دولت ایران مرتبط با بحران های آبی در آزربایجان جنوبی طی ماههای گذشته منتشر شده و می شود خود نشان از عمق بحران آب در آزربایجان جنوبی می باشد. در جدیدترین این خبرها فرماندار قروه آزربایجان خبر از بحران جدی آب و معضل افت آب های زیرزمینی را طی مصاحبه ای که با سایت دولتی فارس نیوز داشته ابراز نموده است. بر اساس گفته های وی در بعضی نقاط قروه آزربایجان طی 24 ساعت تنها 2 ساعت آب آشامیدنی قابل دسترس می باشد.   
بنا به گفته محمد رسول فرماندار قروه آزربایجان به زودی و در آینده نزدیک قروه با کمبود شدید آب آشامیدنی مواجه خواهد بود. وی در کنار بحران آب در قروه به مسئله کشاورزی و مشکلات ناشی از کم آبی نیز پرداخته است. متاسفانه فرماندار قروه نیز از سدسازی در روستای حسن آباد و عدم ساخت سد را به عنوان مشکل کمبود آب بیان نموده است که بدون تردید پایه علمی ندارد و سدسازی های متعدد در آزربایجان جنوبی و مناطق ترک نشین اثراتش را در خشک شدن دریاچه اورمیه به خوبی نشان داده است.
مسئله بحران آب ناشی از مدیریت غلط منابع آب می باشد نه عدم سدسازی. 
یکی از مهمترین مناطق ترک نشینی که اکنون به استان کردستان تقدیم شده شهرهای بیجار ،قروه،قسمت کوچکی از شهرستانهای سقز و دیواندره می باشند. تمامی این نواحی به هم پیوسته ترک نشین از دیرباز جزء مناطق ملی ترک بوده که به سبب تغییرات و تقسیمات اداری – سیاسی دولت ایران به استان کردستان فعلی تقدیم شده است.

۱۳۹۲/۰۶/۱۱

بحران شدید آب در 23 روستای بخش مرکزی كوره‌نگ همدان آزربایجان

بحران آب در آزربایجان جنوبی بدون تردید یکی از مهمترین مباحث ملی جامعه ترک می باشد که طی سالهای پیش رو بیشتر در این حوضه خبرهائی را خواهیم شنید و آخرین خبر از این حوضه از همدان آزربایجان بخش کوره‌نگ می باشد.  
بنا به خبر بخشدار مرکزی كوره‌نگ (نام جعلی کبودراهنگ) همدان آزربایجان 23 روستای این بخش با بحران شدید آب مواجه می باشد.
آقای یدالله ابراهیم خانی طی گزارشی که با خبرگزاری دولتی فارس داشته علت بروز بحران شدید آب در کوره‌نگ همدان آزربایجان را کاهش سطح سفره های زیرزمینی،عدم بارندگی های کافی و خشکسالی بیان نموده که این عوامل دست در دست هم سبب بروز بحران شدید آب در 23 روستا گردیده است.
در ادامه مصاحبه ابراهیم خانی از تامین آب 12 روستا به صورت ضربتی خبر داده و تامین آب برای 11 روستای باقی مانده نیز برای بلند مدت طرح هائی اندیشیده شده است. وی در سخنانش به تامین بحران آب برای 11 روستای باقی مانده تا زمان تحقق طرح های بلند مدت هیچ اشاره ای نکرده است(1). 
در مورد ریشه شناسی و وجه تسمیه کوره‌نگ می توان به مطلب زیر اشاره نمود(2):
نام شهر و شهرستانی در شمال غربی استان همدان آزربایجان. در لغتنامه دهخدا گفته می شود: "کبودرآهنگ نام یکی از قرای همدان است و طائفه جلیله حاجیلر قراقوزلو [قاراگؤزلو] در آن متمکن و متوطن اند". شهرستان كبودر آهنگ از طرف شمال به شهرستان خدابنده (از استان آزربایجانی زنجان) از مغرب با شهرستانهای آزربایجانی بیجار و قروه (از استان كردستان)، از سمت مشرق با شهرستان آزربایجانی رزن و از جنوب با شهرستان آزربایجانی همدان همسایه می باشد. این شهرستان به صورت دشت وسیعی است كه بعد از همدان از نظر وسعت دومین شهرستان استان همدان بوده و از بخشهای شیرین سو، مركزی و گل تپه تشكیل شده است. كوههای بقاطی، قاراداغ (قره داغ)، قولو اوبا (قلی آباد)، ساری قایا (ساری قیه) و سوباشی از ارتفاعات عمده این شهرستان به حساب می آیند. آب و هوای این شهرستان عموما" سرد و خشك است و نسبت به آب و هوای سایر شهرستانهای استان در تابستان گرمترین نقطه و در زمستان سردترین منطقه استان را به خود اختصاص داده است.
ریشه شناسی 
كوره‌ن و یا كوره‌نگ در زبان تركی به معنی قهوه ای، قهوه ای تند، خرمائی؛ و یا راسو و دله قهوه ای رنگ است. از فرمهای گوناگون آن كوره نگ Küreñ (تركی قدیم، مغولی كلاسیك)، كورؤنگ Küröñ (قرقیزی)، كوره‌ن Küren (مغولی قدیم)، هوره‌ن Hüren (مغولی مدرن) را می توان بر شمرد. عده ای كلمه كوره‌نگ را كلمه ای اصلا مغولی (كورینگ در اوردوس، كورنگ در قالموقی) دانسته اند كه بعدها به زبان تركی نیز وارد شده است. 
1- آلتائیستیك و توركی شناس مشهور دوئرفر، كلمه كوره‌نگ به معنی قهوه ای و خرمائی در زبان مغولی را برگرفته شده از كلمه بسیار قدیمی كوزه‌ن در زبان تركی (كوزئن Küzen در تووینی، كوزه‌ن Küzän در قیرقیزی، كؤذئن Köðen در باشقوردی) كه به معانی سمور (كلمه ای تركی)، راسو (داغ گلینجییی)، دله (كلمه ای تركی) و موش خرمائی وحشی می باشد دانسته است. بنا به وی این كلمه كه فرم اولیه آن Kürän بوده، از طریق تركی چوواشی به شكل كوره‌نه Kürene به زبان مغولی كلاسیك، كوره‌نه Kurene به زبان مانچو و گؤرئنی Görény و Görny به زبان مجاری داخل شده است. وی كلمه كوره‌نگ به معنی قهوه ای در زبان مغولی را برگرفته شده از رنگ این حیوان كه دارای نام تركی است می داند. 
2- گروهی دیگر از آلتائیستها این كلمه را از كلمات پایه ای زبانهای آلتائی شمرده اند كه ریشه اولیه "كورKür " آن در كلمات گوزGüz ، كوزKüz ، كوس Küs در زبانهای گوناگون تركی و كئرKer (چوواشی) همه به معنی پائیز (كوهون Kühün در یاقوتی و دولقان) نیز دیده می شود. بنابه این عده كلمه "كوره‌نگ" از تركیب "كورKür " به علاوه پسوند باستانی اسم ساز از اسم "-نگñ " حاصل شده است. مانند "اودونگ Oduñ –اودون Odun " از "اود"، "اؤله نگ Ölәñ " از "اؤل" به معنی خیس، "كؤودونگ Kövdüñ " از "كؤودو" به معنی بدن، "قان Qañ " از "قا" به معنی پدر، "ترینگ Tәriñ –درین Dәrin " از "ترمه‌ك" به معنی عمیق، "یئلینگ Yeliñ –یئلین Yelin " از "یئل" به معنای باددار، "قالینگ Qalıñ –قالین Qalın "از "قالماق" به معنی بها و بدل، "یالینگ Yalıñ –یالین Yalın " (لخت)، "توزه‌نگ Tüzәñ –دوزه‌ن Düzәn " (نظم)، ... . پسوند "-نگñ " بعدها به "-نn " تبدیل شده است. 
وجه تسمیه:
نام این شهر آزربایجانی در زبان تركی و از سوی مردم ناحیه به صورت "كوره‌نگ" تلفظ می شود. "كوره‌ن" و یا "كوره‌نگ" در زبان تركی به معنی راسو و دله قهوه ای رنگ، قهوه ای تند، خرمائی، رنگ قهوه ای برگهای پائیزی است. بر طبق این ریشه شناسی، نامگذاری كوره‌نگ به سبب وجود سمور و یا راسوی قهوه ای رنگ در این منطقه و یا به دلیل قهوه ای رنگ شدن طبیعت و برگ درختان در فصل پائیز به این شهر داده شده است. 
ریشه شناسیهای عامیانه و نادرست:
شهر و شهرستان آزربایجانی "كوره‌نگ" در منابع رسمی و دولتی و زبان فارسی با نام "كبودرآهنگ" خوانده می شوند كه اسمی تماما بی پایه و ساختگی است. كبودرآهنگ ظاهرا به منظور دادن رنگی فارسی به این نام تركی و منطقه كوره‌نگ آزربایجان ایجاد شده است. برای معنی دار كردن نام فارسی كبودرآهنگ، ادعا شده كه:
1- "در گذشته در این منطقه از آزربایجان رودهای متعدد و بركه‌هایی وجود داشته است كه كبوتران از هر سو به آن می شتافتند و از این رو آن منطقه ‌را كبوتر آهنگ نامیده اند". این ریشه شناسی همانند خود نام كبودرآهنگ بی پایه و ساختگی است. اساسا به این دلیل كه هرگز هیچ مردمی (در این مورد تركان آزربایجان)، نام شهرها و روستاهای خود را به زبانی بیگانه (در این مورد فارسی) نمی خوانند. دوما به این دلیل كه اساسا اگر مردم ترك منطقه، به هر دلیل نام فارسی كبوترآهنگ را برای نامیدن شهر خود انتخاب كرده اند، چرا پس از آن، نامی را كه خود انتخاب كرده اند بكار نبرده و به جای آن نام تركی كوره‌نگ را بكار برده اند؟ آشكار است كه این تفسیر در صدد القا این نظر به خواننده ناآشنا است كه لابد مردمان این منطقه آزربایجان در گذشته فارس بوده اند و طبیعتا محل زندگیشان را هم به فارسی نامگذاری كرده اند. اما بعدها افراد مختلفی از تركان جای آنها را گرفته و "كبوترآهنگ" اولیه فارسی را تصحیف و به مرور زمان تبدیل به "كوره‌نگ" تركی كرده اند. ولی این با واقعیتها و تاریخ و گذشته این منطقه سازگاری ندارد. در بهترین حالت، با خواندن این وجه تسمیه، خواننده ناچار به این نتیجه می رسد كه ملت ترک كه سابقه سكونتش در این مناطق به قبل از میلاد می رسد و به گواهی تاریخ صاحب فرهنگ و تمدنی غنی و با سابقه است، از نامگذاری شهرها و روستاهای خود عاجز بوده و یا زبان تركی قابلیت كاربرد بدین منظور را نداشته و این مهم را اقوام دیگر از جمله فارسها، آنهم به زبان فارسی برایشان انجام می داده اند. تازه پس از آن، این مردم عاجز و الكن ترك، قدرت نگهداری این نامها را هم نداشته و آنها را تحریف و تصحیف می كردند. 
2- عده ای ادعا نموده اند كه در زبان تركی كورنگ به معنی رودهای آب است. این ریشه شناسی هرچند به تركی بودن این نام معترف است، با اینهمه مقبول نیست. زیرا در هیچ منبع تركی كلمه ای به شكل كورنگ و به معنای رودهای آب نیامده است.
نتیجه
كوره‌نگ Kürәñ نام شهر و شهرستانی به همین نام در استان آزربایجانی همدان، كلمه ای تركی-آلتائی به معنی رنگ قهوه ای پائیزی و خرمائی و سمور و دله قهوه ای رنگ و خرمائی است. این كلمه با كلمه "كورKür " در تركی قدیم، ریشه اولیه كلمه "گوزGüz " تركی مدرن به معنی پائیز و یا كلمه كوزه‌ن Küzәn به معنی راسو هم ریشه است. 
منابع:
1- http://tinyurl.com/kqprnvx
2- http://tinyurl.com/mzgcgr9

۱۳۹۲/۰۶/۱۰

فلامینگوهای دریاچه اورمیه در دریاچه وان ترکیه

اومود اورمولو
همه ساله دریاچه اورمیه میزبان هزاران فلامینگوی مهاجر از اقصی نقاط دنیا برای تخم گذاری و گذراندن فصل کوچ بود تا اینکه پروسه خشک شدن دریاچه اورمیه از 15 سال پیش شدت گرفت و دیگر فلامینگوهای مهاجر در دریاچه اورمیه مشاهده نشدند، فلامینگوهای مهاجر پس از خشک شدن دریاچه اورمیه نزدیک ترین جغرافیائی را که انتخاب نمودند دریاچه وان ترکیه بود و از آن پس همه ساله هزاران فلامینگو در دریاچه وان ترکیه مشاهده گردید. روزنامه زمان چاپ ترکیه امروز در گزارشی به فلامینگوهای مهاجر در دریاچه وان ترکیه پرداخته و گزارشگر نیز از کوچ اجباری فلامینگوها به دریاچه وان ترکیه پس از خشکانیده شدن دریاچه اورمیه خبر داده است. متاسفانه اکنون بنا به آمار غیرموثق دولتی حدود 70% دریاچه اورمیه تماماً خشک گردیده و پیامدهای زیست محیطی خشک شدن دریاچه اورمیه با تخلیه صدها روستا، خشک شدن زمین های کشاورزی، بروز طوفان های نمکی و ... رفته رفته آشکارتر می گردد. کارشناسان بی طرف محیط زیستی منطقه و جهان مهمترین علت خشک شدن دریاچه اورمیه را سدسازی های دولت ایران در آزربایجان جنوبی، مدیریت غلط منابع آبی، افزایش سطح زیر کشت به 2 برابر طی 34 سال گذشته، سیستم آبیاری قدیمی، تغییرات اقلیمی و ... بیان می کنند.    
ترجمه آزادی از این گزارش را در زیر می خوانید:
هزاران فلامینگو از دریاچه اورمیه گذر نموده و به دریاچه وان ترکیه و منطقه اؤزالپ هجرت نموده اند، بیشتر فلامینگوها در مناطق "آک گؤل" و "ارجک" وان سکنی گزیده اند. فلامینگوها که در رنگ های سفید و نارنجی می باشند زیبائی بی نظیری از رنگ ها را در دریاچه وان ترکیه پدید آورده اند. فلامینگوها پس از گذراندن 3 ماه به سمت کشورهای آفریقائی کوچ خواهند نمود. دکتر لقمان آصلان رئیس مرکز حمایت از حیوانات وحشی (YYÜ) علت افزایش مهاجرت فلامینگوها به دریاچه وان را وجود مواد غذائی کافی برای تغذیه فلامینگوها و منطقه وسیع مساعد برای زیست چندین ماهه را از جمله علل افزایش تعدد فلامینگوها ذکر می کند. بنا به گفته وی امسال فلامینگوها 2 هفته زودتر به سمت دریاچه وان ترکیه سرازیر شده اند و بر اساس آماری که وی ارائه می دهد حدود 5 هزار فلامینگو اکنون در دریاچه وان ترکیه تثبیت شده اند و امسال ما به ثبت رکورد جدیدی در میزبانی فلامینگوهای مهاجر در وان ترکیه امیدواریم.
منبع ترجمه خبر:
http://tinyurl.com/k3jmpzt