۱۳۹۰/۰۳/۰۶

نجات دریاچه اورمیه با بارورسازی ابرها؟

نجات اورمیه با بارورسازی ابرها؟
بارورسازی ابرها (cloud seeding) فناوری است که در آن از طریق شلیک و تزریق موادی مانند بلورهای یدید نقره یا یخ خشک به داخل ابرها ساختمان آنها را تغییر داده و بارش ایجاد می‌کنند.
 این مواد را می‌توان از سطح زمین یا سطوح بالاتر توسط هواپیما به درون ابرها تزریق کرد.
 چندی است که مسئولان ایران روش بارورسازی ابرها را برای افزایش بارش‌ و نجات دریاچه‌ی اورمیه در پیش گرفته‌اند.
 در نیمه‌ی اول اردیبهشت‌ماه امسال برخی از مسئولان از افزایش ۴۰ تا ۷۰ سانتی‌متری سطح آب دریاچه‌ی ارومیه خبر دادند.
 از جمله ارسلان هاشمی، مدیر عامل شرکت آب منطقه‌ای آزربایجان شرقی، این افزایش را حدود ۵۰ سانتی‌متر عنوان کرد. محمد‌مهدی جوادیان‌زاده، مدیر مرکز ملی تحقیقات و بارورسازی ابرها، نیز گفت: «عملیات باروری ابرها که بر روی حوضه دریاچه‌ی اورمیه انجام شد بارش‌های این حوضه را بین ۱۵ تا ۲۰ درصد تشدید کرد.»
 اما منتقدان معتقدند که ۱۵ فروردین تا ۱۵ اردیبهشت هر سال اوج بارندگی‌های منطقه‌ی آزربایجان بوده و افزایش سطح آب دریاچه‌ی اورمیه در این محدوده‌ی زمانی امری طبیعی است.
 بارورسازی؛ پروژه‌ای زیر سئوال
 محمد درویش، عضو هيأت علمی مؤسسه‌ی تحقیقات جنگل‌ها و مراتع، در این مورد به دویچه‌وله می‌گوید: «درست است که در اردیبهشت‌ماه‌ سطح آب دریاچه‌ی ارومیه (Lake Urmia) نسبت به ماه فروردین چیزی حدود ۵۰ سانتی‌متر افزایش پیدا کرد ولی اگر ما اردیبهشت ۹۰ را با اردیبهشت ۸۹ مقایسه کنیم می‌بینیم که سطح آب دریاچه حدود ۳۱ سانتی‌متر کاهش پیدا کرده و مساحت آن حدود ۲۴۵ کیلومتر کم شده است. پس نباید بگوییم که چون ابرها را بارور کردیم باعث شدیم که وضعیت دریاچه‌ی اورمیه بهتر شود.»
 او می‌افزاید: «کل این ماجرا از نظر طرفداران محیط زیست مورد سئوال است. یعنی ما با توجه به اینکه می‌دانیم مجموع آب کره‌ی زمین ثابت است اگر با ترفندی کاری کنیم که در یک جا آب بیشتری ببارد به این معنا است که ما حق یک منطقه‌ی دیگر را گرفتیم. اصولا بارورسازی ابرها کاری است بر خلاف قوانین طبیعت.»
 درویش خاطرنشان می‌سازد: « کمترین کشوری در دنیا را می‌توانیم نام ببریم که توانسته باشد از این روش برای مقابله با خشکسالی و افزایش بارش استفاده کرده باشد، حتی کشورهای ثروتمندی مثل عربستان سعودی یا بخش‌های مرکزی کالیفرنیا در آمریکا که الان به شدت با کمبود بارندگی و خشکسالی و افت سطح آب زیرزمینی مواجه هستند و بخش‌هایی از کشور چین. هیچ کدام از این کشورها که از نظر تکنولوژیکی وضعیت بهتری از ما دارند نتوانستند از این تکنیک استفاده کنند برای اینکه بارندگی بیشتری در سرزمینشان داشته باشند و به نظر می‌رسد که این موضوع بیشتر از اینکه بتواند مشکل خشکسالی را در کشور ما حل کند مشکل برخی از عزیزانی که این وسایل را وارد کردند و می‌خواستند به سودی برسند را حل می‌کند.»
 علی اکبر رسولی، کارشناس آب دانشگاه تبریز و از دیگر منتقدان این طرح، روش بارورسازی را دور از توانمندی‌های منطقه می‌داند. وی در اردیبهشت‌ماه در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر «افراد متولی اجرای این روش» در ایران را «فاقد دانش کافی» خواند.
 رسولی به کاستی‌های تکنولوژی بارورسازی ابرها در ایران اشاره کرد و گفت: «پیش از این نیز در کویرهای یزد و استان‌های شمالی این روش آزمایش شده ولی موفق نبوده است.»
 کارشناسان معتقدند که بارورسازی ابرها در شرایط خاصی جواب می‌دهد و نوع ابرهای منطقه‌ی آزربایجان یعنی ابرهای پنبه‌ای برای این کار مطلوب نیست.
 دریاچه اورمیه رو به نابودی است
 در همین حال روند نابودی دریاچه‌ی اورمیه همچنان ادامه دارد. دریاچه‌ی اورمیه در شمال غربی ایران (آزربایجان) و در بین دو استان آزربایجان شرقی و آزربایجان غربی واقع شده است. این دریاچه بزرگ‌ترین دریاچه‌ی ایران و سومین دریاچه‌ی بزرگ آب شور دنیا است.
 به گفته‌ی منابع رسمی، تا کنون ۶۰ درصد از دریاچه‌ی اورمیه خشک شده است. مسئولان تبخیر بسیار بالای آب، کاهش شدید آب ورودی به دریاچه، شرایط اقلیمی منطقه و کاهش ریزش‌های آسمانی را از جمله دلایل خشک شدن دریاچه اورمیه می‌دانند.
 اما محمد درویش از جمله منتقدانی است که سدسازی را از عوامل اصلی خشکی این دریاچه عنوان می‌کند. وی در توضیح می‌گوید: «اخیرا مرکز علوم دریایی سازمان زمین‌شناسی با سرپرستی دکتر راضیه ‌لک تحقیق بسیار جامعی انجام داده. آنها رسوبات کف دریاچه‌ی ارومیه را تا سن ۲۰ هزار سال بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که دست کم در طول ۲۰ هزار سال گذشته هیچ رخداد خشکسالی در دریاچه‌ی اورمیه (Lake Orumiyeh) اتفاق نیافتده است.»
 وی در ادامه می‌افزاید: «یعنی ادعایی که برخی از مدیران وزارت نیرو می‌کنند و می‌گویند، پدیده‌ی خشکسالی در ارومیه طبیعی است، ۱۰۰ سال پیش از این اتفاق افتاده، زمان شاه‌عباس هم این اتفاق افتاده و مردم از وسط دریاچه رد می‌شدند، کاملا دروغ بودنش ثابت می‌شود. سازمان زمین‌شناسی با این بررسی ثابت کرده که دست کم ما در طول ۲۰ هزار سال گذشته با پدیده‌ی خشکسالی روبرو نبودیم. پس اگر الان با این پدیده روبرو هستیم متأثر از فرایند سدسازی بی‌رویه است که تمامی حقابه‌ی دریاچه‌ی اورمیه را از آن خود کرده است.»
 افزایش سطح زیر کشت محصولات کشاورزی، حفر چاه‌های عمیق و نیمه‌عمیق غیر مجاز، تغییر ساختار الگوی مصرف آب و کاهش سطح آب‌های زیرزمینی از دیگر دلایلی است که به خشکی وسیع دریاچه‌ی اورمیه منجر شده است.
 انتقال آب، ناجی اورمیه؟
 برخی طرح انتقال آب از رودخانه‌ی ارس و دریاچه‌ی خزر را به عنوان راه حل بحران دریاچه‌ی اورمیه مطرح کرده‌اند. اما محمد درویش، عضو هیأت علمی مؤسسه‌ی تحقیقات جنگل‌ها و مراتع، این راه حل را کارساز نمی‌داند: «ارتفاع رودخانه‌ی ارس از دریاچه‌ی ارومیه کم‌تر است، یعنی اگر ما بخواهیم آب را از ارس به دریاچه‌ی اورمیه انتقال بدهیم باید آن را بر خلاف نیروی ثقل زمین پمپاژ کنیم که این عملیات بسیار پرخرج و طولانی خواهد بود. در صورتی که مشکل دریاچه‌ی ارومیه (Urmiye Gölü) بسیار حاد و عاجل است و باید به سرعت آن را حل کرد.»
 وی می‌افزاید: «از طرف دیگر چون ارس رودخانه‌ا‌ی مرزی است، برداشت آب از آن مشکلاتی حقوقی دارد. در مورد دریای خزر هم ما همین مشکل را داریم. دریای خزر فقط متعلق به ایران نیست که بتوان هر دخل و تصرفی در ‌آب آن کرد. افزون بر این اگر قرار باشد چنین طرحی اجرا شود دست کم ۱۰ سال وقت لازم دارد که در این مدت دریاچه‌ی ارومیه عملا به کویر ارومیه بدل شده و این طرح نمی‌تواند مشکل سونامی نمک ۸ میلیارد تنی را حل کند.»
 برخی از کارشناسان محیط زیست ایران پیش‌بینی‌کرد‌ه‌اند که تنها ۵ سال تا نابودی کامل دریاچه‌ی اورمیه باقی است. بعضی نیز نابودی اورمیه را نابودی کل استان آزربایجان ارزیابی کرده‌اند.
 نابودی دریاچه‌ی اورمیه (Lake Urmia) موجب مهاجرت‌های وسیع خواهد شد. برخی کارشناسان نابودی این دریاچه را برابر با نابودی کامل کشاورزی منطقه می‌دانند، با وجود این دولت تا کنون برای نجات این دریاچه به هیچ اقدام جدی و موثری دست نزده است.
 فریبا والیات
تحریریه: مصطفی ملکان
منبع:
http://tinyurl.com/3e6psdt
نکته قابل تاملی که در گزارش فوقی که دست اندرکاران سایت دویچه‌وله تهیه کرده اند به چشم می خورد استفاده از اسم جعلی مازندران به جای دریای خزر می باشد، و باز همان داستان دو روی یک سکه خلیخ عربی معروف.  در حالیکه چه اعراب ساکن ایران و یا کشورهایی که از خلیج عربی سهم آبی دارند نام خلیج عربی را بر این دریا استفاده می کنند و باور دارند که نام این خلیج به نا به هزاران دلیل خلیج عربی می باشد. آیا دست اندرکاران سایت دویچه‌وله هنگام نامیدن خلیج ف-ا-ر-س در داخل پرانتز نام خلیج عربی را ذکر میکنند؟یا خلیج عربی ارجحتر از نام ترکی دریای خزر، نام ترکی جزایر دریاچه اورمیه، نام های ملی ترکی آزربایجان و ... می باشد؟ این رفتار هیستریک مابانه و راسیستی ائتنیک فارس می باشد که نشان از اوج عقب ماندگی و درجه راسیستی این ائتنیک می باشد.

آسوشيتدپرس :دریاچه اورميه، سومين درياچه بزرگ آب شور جهان را دريابيد

آسوشيتدپرس : اورميه، سومين درياچه بزرگ آب شور جهان را دريابيد
آسوشيتدپرس در گزارشي تفصيلی به بررسی نقش مهم درياچه اورميه (Lake Urmia) در اقتصاد محلی شمال غرب ايران (آزربایجان) پرداخت و نوشت سومين درياچه بزرگ آب شور جهان در حال تبديل شدن به شوره‌زار است .
آسوشيتدپرس با اشاره به اين كه درياچه اورميه سومين درياچه بزرگ آب شور جهان به شمار مي رود نوشت: افراد محلی كه مسافران را با قايق بر روی اين درياچه مي چرخانند مي دانند كه امسال ديگر نمی توانند صدها گردشگر و مسافر را با قايق براي لذت بردن از جاذبه هاي گردشگري درياچه اروميه در اين درياچه حركت دهند .
يك فرد محلي در اين باره گفت: نگاه كنيد قايق گير كرده است . قايق ديگر بيشتر از اين نمی تواند حركت كند .
وي در عين حال به كف درياچه اورميه اشاره می كند كه مملو از نمك و شوره زار شده است .
درياچه اورميه زيستگاه انواع جانوران آبزي طي سالهاي اخير بيش از 60 درصد منابع آبي خود را از دست داده است و به شوره زار تبديل شده است . به اعتقاد كارشناسان محيط زيست اين درياچه طي سالهاي آينده به طور كامل خشك خواهد شد . آن ها سوء مديريت در زمينه سياستهاي آبرساني و تخريب رودخانه هاي بالا دست را از مهمترين علل كاهش شديد منابع آبي درياچه اروميه می دانند .
بر اساس اين گزارش دو سال پيش برخي مردم محلي بخش مهمی از درامد خود را از راه تور هاي مسافرتي براي گردشگران درياچه اورميه به دست می آوردند . ولي از زماني كه خشكسالي درياچه اروميه (Lake Urmia) تشديد شده و شوري آب اين درياچه به شدت افزايش يافته است قايق ها تنها 10 دقيقه قادر به حركت در درياچه اورمیه هستند و بنا براين آن ها اين شغل را به زودي از دست خواهند داد.
يك فرد محلي گفت: مسافران و گردشگران از اين سفر و تور خسته كننده لذت نمی برند . مسافران بايد صدها متر را از كف شوره زار درياچه بگذرند تا به قايق برسند .بسياري از قايق رانان قايق هاي خود را پارك كرده و در خانه هاي خود هستند .
در ماه آوربل مقامهاي اورميه فعاليت اسكله گلمانخانه را به علت كمبود شديد آب متوقف كردند. عمق آب در عميق ترين مناطق اين اسكله به كمتر از 2 متر رسيده بود . وضعيت در اسكله هاي شرفخانه و اسلامی نيز به همين ترتيب بوده است .
خشكسالي درياچه اورميه همچنين تاثير منفي شديدي بر فعاليت هتلها و ساير فعاليتهاي مربوط به گردشگري داشته است . از زماني كه مسافران و گردشگران داخلي و خارجي تمايل چنداني براي سفر به درياچه اورميه ندارند پروژه هاي ساخت هتل در اروميه متوقف شده است .
علاوه بر بخش گردشگري گسترش خشكسالي درياچه اورميه تهديد جدي عليه كشاورزي مناطق شمال غرب ايران (آزربایجان) به شمار می رود . وزش توفان و بادهاي شديد موجب انتقال نمك به مزارع كشاورزي منطقه می شود . بسياري از كشاورزان اكنون به شدت نگران آينده زمينهاي خود هستند . اين زمينها طي قرن هاي گذشته به لحاظ توليد سيب درختي، انگور، بادام، پياز و سيب زميني شهرت زيادي داشته است .
مسعود محمديان كارشناس كشاورزي در اين باره گفت وزش اين بادها نه تنها تاثيرات منفي زيادي بر مناطق اطراف درياچه اورميه خواهد داشت بلكه به كشاورزي مناطق دور تر نيز آسيبهاي جدي وارد خواهد كرد .
سلمان ذاكر نماينده اروميه در مجلس نيز هشدار داد با ادامه روند كنوني خطر سونامی شوره زار در درياچه اورميه به شدت رو به افزايش است .
وي افزود با خشك شدن درياچه اروميه در دو تا پنج سال آينده بيش از هشت تا ده ميليارد تن نمك زندگي مردم منطقه را به شدت تهديد خواهد كرد .
مسعود پزشكيان عضو شوراي شهر تبريز نيز تاكيد كرد درياچه اورميه (Lake Urmia) در حال خشك شدن است ولي نه مقامهاي دولتي و نه مقامهاي محلي كار خاصي انحام نمی دهند .
اكنون سوال اين است كه اين فاجعه زيست محيطي چگونه توسعه می يابد و در شرايط كنوني چه بايد كرد ؟ گزارشهاي رسمی نشان می دهد عوامل اصلي خشكي درياچه اورميه خشكسالي ده سال گذشته و افزايش بيش از حد از منابع آبي رودخانه هاي بالا دست درياچه اروميه براي مصارف كشاورزي است .
نخستين هشدارها در خصوص خشك شدن درياچه اورميه اواخر دهه 1990 ميلادي مطرح شده است . علي رغم اين هشدارها دولت به ساخت 35 سد بر رودخانه هاي بالا دست درياچه اورميه ادامه داد . احداث جاده بين اورميه تبريز از روي درياچه اورميه نيز در اين مساله بي تاثير نبوده است . هيچ گونه مطالعات زيست محيطي در خصوص اجراي اين پروژه انجام نشده و كارشناسان محيط زيست بر اين باورند كه احداث اين جاده موجب اختلال در روند گردش منابع آبي درياچه اورميه شده است .
ناصر عاق استاد دانشگاه سهند تبريز در اين باره گفت كارشناسان بر اين باور بودند كه دوره خشكسالي ده ساله درياچه اروميه فرا رسيده است ولي پس از گذشت اين ده سال خشكسالي همچنان ادامه يافته است .
اوايل دهه 2000 ميلادي تحقيقات دانشگاهي نشان داد درياچه اروميه با سرنوشت مشابه درياچه آرال در قزاقستان و ازبكستان روبرو شده است. شوروي سابق در دهه 1960 ميلادي با اجراي پروژه هاي آبرساني موجب كاهش شديد منابع آبي درياچه آرال شد و حجم اين درياچه اكنون به كمتر از يك دهم دهه 1960 رسيده است .
دولت ايران در ماه آوريل برنامه سه مرحله اي را براي نجات درياچه اورميه اعلام كرد كه شامل باروري ابرها براي افزايش بارش باران در منطقه، كاهش مصرف آب و سيستم آبياري و افزايش عرضه آب به درياچه اروميه بوده است .
برخي كارشناسان اين گونه اقدامات دولت ايران را تنها نوعي اقدام سمبليك می دانند و بر اين باورند كه بهترين راهكار براي نجات درياچه اورميه (Lake Urmia) در شرايط كنوني استفاده از آبهاي ذخيره شده در پشت سدها است . منابع آبي رودخانه هاي بالا دست درياچه اورميه مهمترين نقش را در ادامه حيات اين درياچه خواهد داشت .
اسماعيل كهرم استاد دانشگاه آزاد تهران در اين باره گفت احداث سد ها طي سالهاي گذشته تاثير منفي زيادي بر درياچه اورميه داشته است . سه پنجم منابع آبي درياچه اروميه خشك شده است و ميزان شوري آب درياچه اورميه به 350 ميلي گرم در هر ليتر رسيده است . اين رقم در دهه 1970 به 80 ميلي گرم رسيده بود .
وي افزود دولت بايد اجازه دهد تا 20 درصد آب سدها به درياچه اورميه سرازير شود . مصطفي قنبري دبير شوراي حفاظت از درياچه اورميه تاكيد كرد انتقال آب از درياي خزر تنها راه نجات درياچه اروميه (Urmiye Gölü) خواهد بود . ولي با توجه به بعد مسافت اجراي اين پروژه مستلزم هزينه هاي بسيار زيادي خواهد بود .
يك راننده تاكسي در اورميه از طرح دولت براي باروري ابرها ابراز رضايت مي كند و می گويد اين تصميم خوبي است . هر شب به ابرهاي تيره اي كه می آيد نگاه می كنم و به خانواده ام می گويم به زودي باران خواهد باريد . البته يك روزنامه نگار بر اين باور است كه طرح باروري ابرها كه از سوي دولت مطرح شده بيشتر شبيه يك نمايش است و بارش بارانهاي اخير نيز بيشتر فصلي و موسمی بوده است .
منبع مقاله:
http://tinyurl.com/3eh2ql3

۱۳۹۰/۰۳/۰۵

گزارش روزنامه ی حريت تركيه از خشك شدن درياچه اورميه: درياچه ی نمك، بيابان نمك شد

گزارش روزنامه ی حريت توركيه از خشك شدن درياچه اورميه: درياچه ی نمك، بيابان نمك شد
روزنامه حریت در مقاله ای فاجعه ی نابودی سومين درياچه ی بزرگ شور جهان را مطرح مي كند: اين درياچه كه بستری برای پرندگانی همچون فلامينگو و پليكان بود 60 درصد از آبش را از دست داده است. بر اساس گفته ی متخصصان درياچه اورمیه در طی چند سال آتی به كلي خشك خواهد شد. علت اين فاجعه ی زيست محيطي، سياست هاي غلط آبياري، سدسازي و بستن راه نهرهايي كه به درياچه اورمیه (Lake Urmia) مي ريزند ذكر شده است.
اين مقاله همچنين افزوده است كه درياچه ي اروميه يكي از مهمترين مكان هاي توريستي ايران بوده كه با اين روند خشك شدن، جذابيت توريستي خود را از دست خواهد داد و اين مسئله بي شك براي ساكنين آن منطقه مشكلات بسياري را به بار خواهد آورد. هم اكنون بسياري از هتل داران متضرر شده و عده اي نيز پروژه ي هتل سازي خود را متوقف كرده اند. مهمترين قشري كه حيات اقتصاديشان با خطر مواجه شده، كشاورزان هستند. طوفان هاي نمكي كه از سمت درياچه اورمیه به طرف زمين هاي كشاورزي مي وزد، با انتقال نمك به زمين هاي كشاورزي مانع رشد محصولات شده اند.
اين مقاله تاكيد مي كند هرچند سياست هاي نادرست حكومت در امر آبياري و سدسازي موجب اين فاجعه شده است، ليكن پروژه ي ساخت 35 سد جديد بر روي اين درياچه در دست اقدام مي باشد. با اين توصيف، اين درياچه ی عظيم شور جهان ظرف سه سال آينده خشك خواهد شد.
گروه ترجمه ي سايت اؤيرنجی
مقاله اصلی در سایت روزنامه حریت ترکیه:

۱۳۹۰/۰۳/۰۴

گزارشی از نمایشگاه عکس « نابودی دریاچه اورمیه» در دانشگاه هنر اسلامی تبریز

گزارشی از نمایشگاه عکس « نابودی دریاچه اورمیه» در دانشگاه هنر اسلامی تبریز
نام دومین دریاچه شور جهان این روزها بسیار به گوش می رسد. به گزارش ارک قالاسی از نصر، این روزها نجات دریاچه اورمیه به موضوعی فراتر از نجات یک دریاچه تبدیل شده است، امروز تامین آب دریاچه ارومیه صرفا به خاطر پرآب شدن آن و جلب توریست و بازی های کودکانه در ساحل آن نیست بلکه به گفته کارشناسان با تداوم روند فعلی باید چاره ای اندیشید تا شهرها و روستاهای حاشیه دریاچه اورمیه (Lake Urmia) از طوفان نمک که به راه خواهد افتاد در امان مانند.
امروز هر کسی در هر پست و مقام و جایگاهی که است تلاش دارد تا توجه ها را به سوی نجات این دریاچه جلب کند، نماینده مجلس، مدیر کل، استاندار، فرماندار، دانشجو، شهروند، هنرمند و همه همه از ضرورت نجات دریاچه اورمیه سخن می گویند، یکی بارور سازی ابرها را چاره کار می داند، دیگری انتقال آب ارس را، یکی تغییر شیوه آبیاری زمین های کشاورزی را، آن دیگری بازگردانی اکوسیستم این دریاچه به حالت اول.
ولی آنچه بسیار روشن است، اینکه دریاچه ارومیه یکی از منحصربفردترین سرمایه های طبیعی آزربایجان و ایران باید حفظ شود و این موضوع نیاز به عزم ملی و توجه ویژه دولتمردان دارد چرا که تعلل در این امر مصادف خواهد شد با آئین تشییع پیکر این دریاچه زیبا...
 خانم بهناز فولاد پنجه، دانشجوی کارشناسی طراحی صنعتی دانشگاه هنر اسلامی تبریز نیز که به عکاسی علاقه ای فراوان دارد، با برپایی نمایشگاهی تلاش کرد تا نشان دهد که دریاچه ارومیه آنچنان سخاوتمند است که با وجود خشک شدن ولی زیبایی های منحصر بفرد خود را دوچندان نمایان کرده است.
وی نام نمایشگاه خود را بوی بیابان می شنوم انتخاب کرده است و در اقدامی ابتکاری نمک های دریاچه اورمیه را پای تصاویر خود آورد تا صحنه هایی واقعی مقابل بیننده ترسیم کند.
فولاد پنجه دلیل برگزاری این نمایشگاه را چنین بیان می کند: من اهل شهر اورمیه هستم و از همان دوران کودکی اغلب ایام تعطیل را در ساحل زیبای دریاچه ارومیه (Lake Urmia) به همراه خانواده می گذراندیم و اینک این دریاچه در حال خشک شدن است و از آن روزهای کودکی فقط خاطره ها مانده است و بس. این نمایشگاه را بر پا کردم تا شاید این حس غریبی که نسبت به خشک شدن دریاچه زیبای اورمیه داشتم به هم دانشگاهی ها و مخاطبان خود نشان دهم. 
وی می افزاید: خشک شدن دریاچه اورمیه برابر است با تخلیه تمام شهرها و روستاهای اطراف آن چرا که طوفان های نمکی مجالی برای زیستن نخواهد داد و این امر مشکلات عدیده ای را به بار خواهد آورد، پوشش گیاهی اطراف خود را تغییر خواهد داد و زمینه بروز چالش های فراوانی از جمله اشتغال، مسکن و سایر نیازهای زندگی مردم شهرها و روستاهای اطراف را فراهم خواهد آورد.
فولاد پنجه می افزاید: عکس هایی که گرفته ام در عین حال که تکان دهنده اند ولی زیبایی های منحصر بفردی دارند.
این گزارش می افزاید، نمایشگاه بوی بیابان می شنوم  از 27 لغایت 29 اردیبهشت ماه امسال در دانشگاه هنر اسلامی تبریز برپا شد.
منبع: ارك قالاسی
http://tinyurl.com/4ycgs7z

۱۳۹۰/۰۳/۰۲

خطر آب گرفتگی شهر اورمیه

خطر آب گرفتگی شهر اورمیه
آنقدر که من باخبرم در بیست روز اخیر چهار نفر گفته اند که ارتفاع سطح آب دریاچه ی اورمیه افزایش یافته است.  این چهار نفر عبارتند از (البته ممکن است خبر با یکی دو روز اختلاف توسط منابع مختلف منتشر شده باشد اما تقریبا ترتیب به همین صورت است):
سوم اردیبهشت: معاون مدیر کل حفاظت از محیط زیست آزربایجان غربی: افزايش 40 سانتي متری ارتفاع آب درياچه اورميه،
ششم اردیبهشت: مدير عامل آب منطقه‌ای آزربايجان شرقی:  سطح آب درياچه اورميه نيم متر افزايش يافت،
دوازدهم اردیبهشت: رییس سازمان حفاظت از محیط زیست: ارتفاع دریاچه اورمیه 40 سانتی‌متر بالا آمد،
بیستم و یکم اردیبهشت: رییس مرکز تحقیقات آرتمیای کشور: 70 سانتی متر به آب دریاچه اورمیه اضافه شد،
راستش خبرها به قدری خوب و ارتفاع سطح آب چنان با سرعت در حال افزایش است که در نهایتش آدم نگران می شود که نکند اگر همینطور پیش برویم تا پایان سال شهر ارومیه با خطر آب گرفتگی مواجه بشود. برای اینکه  خودمان را برای این آب گرفتگی احتمالی آماده کنیم نیاز به کمی بررسی بیشتر است.
من مطلبی نوشتم چند روز پیش که "تغییرات ارتفاع سطح آب در این فصل کاملا قابل پیش بینی است و در بلندمدت سطح آب در حال کاهش است". گفتم شاید بد نباشد اگر مقایسه ی دقیق تری انجام بدهم. تصویر زیر (بالایی) مربوط به دو روز پیش است، یعنی صبح بیستم اردیبهشت 1390. تصویر دوم مربوط به صبح بیست و چهارم اردیبهشت 1389 است. یعنی تقریبا یک سال پیش در همین روزها. البته قصد داشتم تصویر بیستم سال گذشته را استفاده کنم اما پوشش ابر بر فراز دریاچه اورمیه مانع شد.
 برای دیدن تصاویر بزرگ تر روی هر تصویر کلیک کنید.

خب، به نظرم بدون اینکه من بگویم با کمی دقت می شود دید ارتفاع سطح آب دریاچه اورمیه کاهش پیدا کرده است. شاید شما بگویید نه، خیلی مشخص نیست. راستش من در زمینه ی مسائل نقشه برداری نه تخصص دارم و نه نرم افزار. این دو تصویر را وارد نتلوگو (NetLogo) (نرم افزار مدلسازی خودم) کردم تا بتوانم اختلاف مساحت دو دریاچه را سنجش کنم. کدی را که استفاده کردم در انتهای مطلب درج کرده ام. خروجی به صورت زیر است. تصویر خیلی دقیق نیست اما نواحی سفید مناطقی را نشان می دهند که در 24 اردیبهشت 1389 آب داشته اند و 20 اردیبهشت امسال آب نداشته اند. تفاوت دو تصویر حدود 4800 پتچ (Patch) است. برای چشم پوشی از خطاها عدد را 4000 در نظر می گیرم و در نهایت به این می رسم که باید از اردیبهشت سال گذشته تا کنون حدود 250 کیلومتر مربع از مساحت دریاچه کاسته شده باشد. اگر مساحت دریاچه را حدود 5000 کیلومتر مربع در نظر بگیریم، این یعنی پنج درصد کاهش.
بر اساس روشی که رفته ام احتمال خطا را در کاهش بسیار کم می دانم اما روی مقدار چندان مطمئن نیستم چون از ابزارهای ساده ای استفاده کرده ام. "در نهایت به ساکنان شهر اورمیه آرامش خاطر می دهم که خطر آب گرفتگی بسیار کم است و فعلا نگران پیامدهای خشک شدن دریاچه اورمیه باشند". 
منبع مقاله: http://tinyurl.com/3lpebzq
کد استفاده شده:
patches-own
[
 A10
 A11
]
to Setup
   import-pcolors "A10.jpg"
  ask patches with [pcolor < 100 or pcolor > 105] [set pcolor white]
   ask patches with [pcolor != 9.9] [set A10 1]
   import-pcolors "A11.jpg"
  ask patches with [pcolor < 100 or pcolor > 105] [set pcolor white]
  ask patches with [pcolor != 9.9] [set A11 1]
   ask patches [set pcolor (A11 - A10)]
 end

معرفی پارك ملی درياچه اورميه یا اورمو گولو

معرفی پارك ملی درياچه اورميه یا اورمو گولو
پارك ملی درياچه اورميه بين استانهای آزربايجان شرقی و آزربايجان غربی و در موقعيت جغرافيايی 37 تا 30/38 عرض شمالی و 45 تا 46 طول شرقی واقع شده است. مساحت پارك 464056 است. درياچه اورمیه جمعا دارای 102 جزيره بزرگ و كوچك به مساحت 33486 هكتار است.
پوشش گياهی: سرو كوهی ، پسته وحشی ، داغداغان ، ‌زالزالك ، بادام كوهی ، ‌شيرخشت ، ‌ديو آلبالو ، گندميان ، ‌فرفيون ، ‌آويشن ، ‌درمنه ، ‌علف شور ، ‌كاكوتی ، ‌زنبق ، ‌يولاف ، ‌شنگ و‌ شقايق.
پستانداران : قوچ و ميش و گوزن زرد .
پرندگان: فلامينگو ، پليكان ، ‌كاكايی و تنجه.
خزندگان : انواع مارهای سمی و نيمه سمی ، مارمولك و آفتاب پرست.
پارک ملی دریاچه اورمیه در آزربایجان  قرار دارد و در میان دو استان آزربایجان شرقی و آزربایجان غربی بخش شده است. دریاچه اورمیه بزرگترین دریاچه درون سرزمینی آزربایجان و ایران است. عمیق ترین نقطه دریاچه ۱۵ متر و عمق میانگین آن ۵ متر؟ می باشد. دریاچه اورمیه با میانگین بارندگی سالانه ۴۰۰ تا ۶۰۰ میلیمتر و درجه حرارت متغیر از ۱۷ـ تا ۳۶ درجه سانتیگراد از سطح آزاد ۱۲۷۴ متر ارتفاع دارد. آب دریاچه اورمیه بسیار شور بوده و عمدتآ از رودخانه‌های جیغاتی (زرینه‌رود)، تاتائو (سیمینه‌رود) ، گدار ، باراندوز ، شهرچای ، نازلو و زولا تغذیه می‌شود. حوضه آبریز دریاچه اورمیه ۵۰۸۹۲ کیلومتر مربع است که پیرامون ۳٪ مساحت کل کشور را دربر می‌گیرد. این حوضه با داشتن دشت‌هایی مانند دشت خانا (پیرانشهر) ، سلماس ، اورمیه (اورمو) ، تبریز ، آذرشهر ، مراغه ، قوشاچای (میاندوآب)، ساووجبولاق (مهاباد) ، سولدوز (نقده) و اشنویه یکی از کانون‌های ارزشمند فعالیت کشاورزی و دامداری بشمار می‌رود. پارک ملی دریاچه اوذمیه پس از مرداب انزلی از جالب‌ترین و نغزترین زیستگاه‌های طبیعی جانوران در ایران بشمار می‌رود. تا کنون بیش از ۱۸۶ گونه از پرندگان آبزی و کرانه‌ای و ده‌ها پرنده خشکی‌زی در استان آزربایجان غربی شناسایی شده اند. دریاچه اورمیه دارای ۱۰۲ جزیره است که همه آنها از سوی سازمان یونسکو به عنوان اندوخته طبیعی جهان به ثبت رسیده است. جزیره اِشک زیستگاه پرندگان زیبای کوچگر از جمله مرغ آتش و تنجه و نیز گوزن است. گِل کرانه دریاچه خاصیت درمان برای دردهای بندگاهی (مفصلی) و بیماری‌های زنان را دارد. برای گشت و گذار در دریاچه اورمیه و جزیره‌های آن می‌توان از دو کشتی سهند و نوح یا قایق‌های گوناگون در بندر گلمانخانه بهره گرفت.
جزاير دریاچه اورميه
درياچه‌ اورميه‌ جزاير و شبه‌ جزيره‌های‌ متعدديی دارد كه‌ از اهميت‌ توريستی‌، اکولوژیکی قابل‌ توجهی‌ برخوردارند. اين‌ درياچه‌ دارای‌ 102 جزيره‌ كوچك‌ و بزرگ‌ است‌ كه‌ اهم‌ آن‌ها عبارتند از: قویون داغی (كبودان) ، اشك‌ ، اسپير و آرزو.
جزيره‌ قویون داغی‌: يكی‌ از بزرگترين‌ جزاير درياچه‌ اورميه‌ ، جزيره‌ قویون داغی (اسم جعلی تغییر یافته کبودان)‌ است‌ كه‌ يك‌ چشمه‌ و يك‌ قنات‌ كوچك ‌دارد. قسمت‌ اعظم‌ پوشش‌ گياهی‌ آن را علف‌های‌ كوتاه‌ ، درختان‌ پسته‌ وحشی‌ ، سرو كوهی ، بادام‌ وحشی‌ ، شيرخشت‌ و گوجه‌ فرنگی‌ تشكيل‌ می‌دهد. اين‌ جزيره‌ در شرق‌ اورميه‌ با وسعت‌ 3175 هكتار و در ارتفاع‌ 1521متري‌ قرار دارد. نوع‌ ساحل‌ آن‌ سنگی‌ و ماسه‌ای‌ است‌ و برای‌ شنا و ورزش‌های آبی‌ امكانات‌ مناسبی‌ دارد. درجزيره‌ قویون داغی‌ هزاران‌ حيوان‌ از انواع‌ مختلف‌ زيست‌ میكنند كه‌ عمده‌ترين‌ آنها قوچ‌ و ميش‌ ميیباشد.
در سال ۱۳۴۶ قویون داغی از طرف سازمان حفاظت محیط زیست حفاظت شده اعلام گشت. در سال ۱۳۵۴ بود که این جزیره و سایر جزایر موجود در این منطقه بجز شاهی – شاها (اسلامی) منطقه حفاظت شده دریاچه اورمیه اعلام و بعدا به پارک ملی تبدیل شد. پارک ۳۲۰۰ هکتاری جزیره قویون داغی ، غیر مسکونی و زیستگاه انواع پستانداران وحشی مثل موش صحرایی ، قوچ و میش و پلنگ است.
سیمای جزیره قویون داغی استپی و بخش هایی از این جزیره نیمه جنگلی بیشتر پسته وحشی همراه با درختچه های دیگر از جمله بادام وحشی ـ ارس کوهی ـ بادام کوهی ـ خوشک و گوجه وحشی و گیاهان گوناگونی چون دم اسبی ـ مرغ علف گوسفندی و جو وحشی از جمله گیاهان و درختان این جزیره است.
پرواز دسته جمعی فلامینگوها ، پلیکان ها ، تنجه ها و کاکایی ها در دریاچه اورمیه مناظر بدیعی در بهار و تابستان پدید می آورد.البت هبه علت خشک شدن دریاچه اورمیه چند سالی هست که چنین منظره ای را نمی توان دید.
جزيره‌ ائششك‌: اين‌ جزيره‌ با 2115 هكتار وسعت‌ در قسمت‌ جنوبی قویون داغی‌ و در 40 كيلومتري‌ بندر گلمانخانه‌ قراردارد. اين‌ جزيره‌ يك‌ چشمه‌ آب‌ شيرين‌ دارد و يكي‌ از زيستگاههاي‌ پرندگان‌ بومي‌ و مهاجر از جمله‌ فلامينگو وتنجه‌ به‌ حساب‌ مي‌آيد. جزيره‌ اشك‌ از نظر پوشش‌ گياهي‌ شبيه‌ جزيره‌ قویون داغی است‌ و گوزن‌ زرد كه‌ يكي‌ از نادرترين‌ گوزن‌های‌ جهان‌ است‌ در آن‌ زندگی‌ مي‌كند.
جزاير اسپير: اين‌ جزيره‌ با 1151 هكتار وسعت‌ در غرب‌ قویون داغی و در 27 كيلومتری‌ بندر گلمخانه‌ واقع‌ شده‌است‌. اين‌ جزيره‌ همه‌ ساله‌ پذيراي‌ پرندگاني‌ همچون‌ فلامينگو ، پليكان‌ها ، كاكايي‌ها و غازهاست‌. امكانات‌ وتاسيسات‌ جزيره‌ محدود به‌ يك‌ اسكله‌ مي‌باشد. جزاير قویون داغی‌ ، ائششك‌ ، اسپير ، آرزو و جزاير نه‌گانه‌ از امكانات‌مناسب‌ براي‌ شنا و ورزش‌هاي‌ آبي‌ برخوردار است‌.
ویژگیهای زیستی پارك ملی دریاچه اورمیه
در حوضه اكولوژيكی درياچه اورميه 546 گونه گياهی به ثبت رسيده است.
جوامع گياهی اصلی عبارتند از :
گياهان شور پسند ( Halophytic )
گياهان شن پسند ( pseammaphytic )
گياهان خشكي زی ( Xerophytic )
گياهان آب پسند ( Hydrophtic )
درياچه اورميه شامل انبوه فراوانی از جلبك های سبز – آبی می باشد. توليد بالای اين جلبكها اساس زنجيره غذايی را ايجاد مينمايد.
در حوزه اكولوژيكی درياچه اورميه ،27 گونه پستاندار ، 212 گونه پرنده ، 41 گونه خزنده ، 7 گونه دوزيست و 26 گونه ماهی وجود دارد.
درياچه اورميه زيستگاه زمستان گذرانی گروههای بزرگی از مرغان آبزی ( بويژه اردكها و مرغان دراز پا Waders ) می باشد. علاوه بر اين بزرگترين كلنيهای توليد مثلی فلامينگو در ايران و همچنين پليكان سفيد را پذيرا می شود.
دو نوع از پستانداران در معرض نابودی به جزاير پارك ملی درياچه اورميه معرفی و در آنجا جمعيت آنها افزايش يافت. اين دو نوع پستاندار گوزن زرد Dama mesopotamica و قوچ و ميش Ovis orientalis gimelini مي باشد.
مهمترين بی مهره آبزی درياچه اورميه Artemia urmiana می باشد كه يك گونه ميگوی بومی آب شور است. اين جانور از رده سخت پوستان بوده و تامين كننده غذای بسياری از گونه های مهم پرندگان ( فلامينگو ) مي باشد در درياچه اورميه تعداد زيادی زيستگاه های آبی و خشكی وجود دارد. 17 سايت بحرانی شامل خود درياچه بعضی زيستگاه های خشكی مهم و تالابهای اطراف درياچه اورمیه به عنوان مهمترين نواحی جهت مديريت حفاظتی و حمايتی مطرح شده اند.
گونه های در معرض تهديد پرندگان ثبت شده در حوزه اكولوژيكی پارک ملی درياچه اورميه ( سال 1379 IUCN ) با كلان كوچك ، اردك بلوطی ، غاز پيشانی سفيد كوچك ، خروس كولی دشتی ، عروس غاز ، ميش مرغ ، اردك مرمری ، متای پاسرخ ، اردك سرسفيد ، دليجه كوچك مي باشد.
اهميت و ارزش پارك ملی دریاچه اورمیه :
- ارزش حفاظتی به جهت داشتن انواع گونه های حيات وحش
- ارزش حفاظتی به جهت داشتن انواع گونه های پوشش گياهي در سطح جزاير
- ايجاد تعادل طبيعی در منطقه آزربايجان
- ارزش توريستی ، تفريحی و اجتماعي
- داشتن عناوينی بمانند : پارك ملی ، اندو ختگاه زيست سپهر و تالاب بين المللی
- ارزش طبی ( لجن درمانی )
- ذخيره گاه زيست سپهر
- تالاب بين المللی ( ثبت شده در كنوانسيون رامسر )