سدسازی یکی از مهمترین علل تخریب اکوسیستم آزربایجان جنوبی می باشد که بقایای این تخریب را به وضوح در خشکانیدن دریاچه اورمیه مشاهده می کنیم، در دیگر گوشه وطنمان آزربایجان سد حاجیلار در ورزقان واقع شده است که این سد نیز رفته رفته به حیات جانداران منطقه پایان می دهد و سبب بروز مشکلات عدیده زیست محیطی برای منطقه قاراداغ گشته است. علارغم اینکه سدسازی در دنیا از دهه 70 میلادی به سبب آثار مخرب و زیانباری که برای محیط زیست داشت در کشورهای توسعه یافته به عنوان آخرین انتخاب برای انبار آب بکار می رود و دیگر کشورهای مذکور تا جائیکه امکان داشته طرح های احداث سد را کنار گذاشته و به دیگر گزینه ها روی آورده اند در این اثنا ایران به عنوا ن3 مین کشور سدساز دنیا در کنار چین مطرح شده است، خشک شدن تالاب های متعدید در ایران بدون تردید یکی از آثار میان مدت سدسازی های صورت گرفته می باشد، بنا به تخمین دوست داران محیط زیست سدسازی های دولت ایران در بلند مدت سبب بروز آثار برگشت ناپذیر در محیط زیست این جغرافیا خواهد شد و به علت تعدد سدسازی های صورت گرفته در آزربایجان جنوبی و دیگر مناطق ترک نشین بدون تردید این مناطق به عنوان یکی از کاندید ها مطرح خواهند شد.
سدی که به جای حیات، ممات آورد
آببند کانال کشاورزی لیلاب و نقش آن در نابودی اکوسیستم رودخانهی حاجیلار
احمد حسننژاد ارزیل: شکی نیست دگرگونی و تغییرات ایجاد شده توسط بشر در طبیعت به منظور بهرهگیری بیشتر از منابع طبیعی، پیامدهای سوئی بر محیطزیست در پی خواهد داشت. پیامدهایی که برای کاهش و به حداقل رساندن دامنهی آنها بایستی به موقع چارهاندیشی کرد وگرنه با به هم خوردن اکوسیستم طبیعی منطقه، نه تنها انسانها متضرر خواهند شد، بلکه محیطزیست و پوشش گیاهی و جانوری منطقه به نابودی کشیده خواهد شد.
ساخت سدها و کانالها یکی از بزرگترین دخالتها و دستاندازیهای بشر در محیط زیست به حساب میآید. دخالتی که در کنار مزایا و منافع بیشمارش، آثار زیانبار و تخریبی زیادی بر جای میگذارد. یکی از آثار زیانبار سدها در چرخهی حیات را میتوان به عینه در روند زندگی آبزیان مشاهده کرد. آبزیان در رودخانهها دارای تنوع گوناگونی هستند، تنوعی که با ساخت سد و بسته شدن جریان مستقیم آب، سیر نزولی به خود میگیرد. تغییر شرایط رودخانهای به دریاچهای باعث خنک شدن آب خروجی سدها نسبت به آب سطحی دریاچهی پشت سد و رودخانههای بالادست آن خواهد شد. اتفاقی که بر زندگی، تراکم، تنوع گونهای و غیره موجودات پاییندست سد تاثیر خواهد گذاشت.
اکوسیستم و محیطزیست بالادست سدها نیز از تاثیرات سوء احداث سدها و آببندها بینصیب نیستند. کاهش سرعت جریان آب در بالادست سد و دریاچهی آن، باعث انباشته شدن لای و سیلت میشود. این امر در حیات جلبکها اعم از چسبنده و رشتهای غیرمنشعب تاثیر منفی گذاشته و آنها را نابود میکند. و چه بسا با نابود شدن یک حلقه از اکوسیستم، نابودی حلقههای دیگر زنجیرهی اکوسیستم سرعت یابند. به عنوان مثال این مساله سبب میشود گونههای جانوری که خود را با جریان پیشین آب سازگار کرده بودند، نابود شده و گونههایی که با شرایط فعلی سازگاری بیشتری دارند، جایگزین آنها شوند.
ماهیان به عنوان فراوانترین جانوران آبزی رودخانهها، بیشترین صدمه را از سدسازی متحمل میشوند. آنها همچون ماهیان دریاهای آزاد، مدام در حال مهاجرت هستند و هر کدام از مراحل تغذیه، رشد و تخمگذاریشان نیازمند شرایطی متفاوت است. برخی از آنها در فصول گرم سال برای تخمریزی، در خلاف جریان آب حرکت میکنند تا خود را به بالادست رودخانهها که جریان آب بسیار آرام است، برسانند. با احداث سدها و آببندها بر روی یک رودخانه این مسیر قطع میشود. قطع شدن این مسیر، تخمریزی و تغذیهی ماهیان را دچار اختلال کرده و زمینهی نابودی گونههای نایاب ماهیها و کاهش جمعیت آنها را فراهم میسازد.
با گسترش صنعت سدسازی در کشور، متاسفانه این اتفاق نامیمون بیولوژیکی در اغلب رودخانهها حادث شد. این در حالیست که بیشتر این سدها و آببندها، اندکی پس از افتتاح به دلیل انباشته شدن تلی از گل و لای در پشتشان، تعطیل شده و بلااستفاده رها شدهاند و نه تنها هیچ نفعی غیر از بیآبی رودخانهها و انقراض گونههای جانوری ندارند، بلکه هر ساله هزینههای گزافی برای بازسازی و نگهداری آنها صرف میشود.
رودخانهی «حاجیلار چایی» یکی از همین صدها رودخانهی کشور است که از چند سال پیش به دلیل ساخت آببند کانال کشاورزی روستای لیلاب، اغلب گونههای جانوری خود را از دست داده است. تا چند سال پیش گونههای مختلفی از ماهیان در این رودخانه زندگی میکردند که اینک هیچ اثری از آنها در بالادست آببند نیست. زمانی در فاصلهی زمانی اواخر بهار و اوایل شهریور ماه، قسمتهای کم عمق رودخانههای «دوگیجان»، «طرزم»، «ایری» و «اندریان» پر بود از بچهماهیهایی که در هم میلولیدند. کودکان و نوجوانان بخشی از اوقات فراغت خود را صرف صید ماهی از رودخانه میکردند و پرندگان مختلفی برای تغذیه از ماهیان و آبزیان دیگر در حاشیهی رودخانه فرود میآمدند. اینک نه از آن ماهیها خبری هست و نه از آن پرندگان سیاهرنگ سینه سفیدی که به محض نزدیک شدن به انسان، در داخل آب رودخانه فرو رفته و دهها متر بالاتر، از آب بیرون میآمدند.
کانال کشاورزی لیلاب که به دلیل اشتباهات صورت گرفته در محاسبهی شیب لازم و ایرادات فنی دیگر، به محض بهرهبرداری دچار آسیب اساسی شده و از گردونه بهرهبرداری خارج گردید، اینک به نیزاری انبوه مبدل گشته است. این کانال علیرغم صرف هزینههای میلیاردی، نه تنها اراضی زراعی پایین دست لیلاب را مشروب نکرد، بلکه اندک امید اهالی آن را به یاس بدل کرده و آنها را آوارهی شهرها و روستاهای حاشیهی پایتخت کرد.
آثار زیانبار این کانال بر محیطزیست و اکوسیستم رودخانهی حاجیلار، سالهاست اهالی منطقه و دوستداران محیطزیست را رنج میدهد. متاسفانه پیگیریهای مکرر اهالی منطقه مبنی بر تخریب و از میان برداشتن این آببند، با بیتوجهی مسئولین ذیربط بویژه مسئولین سازمان محیطزیست استان روبرو شده است. بنابراین جا دارد متولیان امر پاسخگوی افکار عمومی در این رابطه شده و بگویند، تا چه زمانی، اهالی منطقه شاهد نابودی محیطزیست و اکوسیستم رودخانهی حاجیلار خواهند شد؟ و طبیعت زیبای خداوندی و ماهیان و آبزیان این رودخانه تا کی چوب ندانمکاری و قصور و کوتاهی مسئولان بیمسئولیت را خواهند خورد؟