اومود اورمولو: بنا به آمار دولتی تنها 5% از مساحت آبی دریاچه اورمیه باقی مانده و بیش از 95% آن خشک گردیده است، گرچه دولت ایران تغییرات اقلیمی و دستهای پنهان را مسبب خشک شدن دریاچه اورمیه معرفی می کند ولی کارشناسان بیطرف منطقهای و جهانی سیاستهای سدسازی دولت ایران در آزربایجان جنوبی و الخصوص حوزه آبی دریاچه اورمیه را مهمترین علت خشکاندن دریاچه اورمیه معرفی می نمایند. آمار رسمی دولت ایران حاکی از وجود 73 سد بزرگ و کوچک بر روی دریاچه اورمیه می باشد که لیست تمامی سدهای ساخته شده قبلا در نوشتهای در وبلاگ اخبار دریاچه اورمیه منتشر گردیده، اکنون در این مقاله به تجربه برچیدن سدها در دنیا خواهیم پرداخت تا بلکه مسئولین ایران اقدامات عملی برای احیاء دریاچه اورمیه را در پیش گیرند.
نویسنده: حمید پشتوان
منبع:
ماهنامه تخصصی بازار کشاورزی – سال چهارم – شماره 52
پس از چندین دهه تحسین سدها به عنوان شاهکارهای مهندسی، اکنون نگاه انتقادآمیزتری نسبت به این سازه ها ظهور کرده است.
سدها زیست بوم های رودخانه ای را از بین می برند و حقوق و معیشت جوامع وابسته به آنها را تضعیف می کنند. افزایش آگاهی در سطح جهان نسبت به هزینه های هنگفت زیست محیطی و اجتماعی سدها، در کنار موفقیت های فراوان طرح های احیای رودخانه، انگیزه و تلا ش برای برچیدن سدها را دامن می زنند.
امروزه سدهای زیادی برای برچیده شدن پیشنهاد می شوند. برخی سدها به پایان عمر مفید خود رسیده اند و بدون استفاده رها شده اند که خود مخاطراتی را متوجه ایمنی مردم می کند. دیگر سدها همچنان بهره برداری می شوند، گو اینکه پیامدهای زیست محیطی و اجتماعی آنها همچنان پابرجاست. در طول عمر سد، هزینه هایی که بر زیست بوم ها و جوامع آسیب دیده تحمیل می شود ممکن است بر دیگر فایده های طرح برتری پیدا کند. امروزه در کشورهایی مثل آمریکا، برچیدن سدها اولویت زیادى یافته است و گزینه برچیدن سد، جایگاه پراهمیتی را در مدیریت زیست محیطی پیدا کرده است.
شرایط مختلفی مبنای تصمیم گیری برای برچیدن سدها قرار می گیرند. شناخت مستندی از روند برچیدن و تخریب سدها، به ویژه قبل از دهة 1990 وجود ندارد. اما در سال های اخیر، گرایش رو به رشدی در سازمان های دولتی، مجامع دانشگاهی و سازمان های غیردولتی برای مستندسازی تجارب برچیدن سدها در جهان بوجود آمده است. تا پیش از دهة 1990 ، علت اصلی برچیدن سدها، نگرانی از امنیت عمومی بود. پایش و کنترل سدها در برخی کشورها در قالب برنامه های بازرسی منظم ایمنی سدها صورت می گیرد.
متوسط عمر یک سد تقریباً پنجاه سال است و در سال 2000 ، بیش از 30 درصد سدها در بیشتر کشورها، بیش از 50 سال عمر داشته اند. میزان سدهایی که تا سال 2020 ، بیش از 50 سال عمر خواهند داشت تا 85 درصد افزایش خواهد یافت. در چنین وضعیتی سازمان ها و نهادهای مربوط احتمالاً با افزایش شمار سدهای نیازمند به تصمیم گیری برای برچیدن و انهدام روبه رو خواهند شد.
نگرانی های زیست محیطی
در حالی که در گذشته مسائل ایمنی و هزینه های مربوط به آن، دلیل اصلی برچیدن سدها بوده است، در دهة 1990 تعداد روبه افزایشی از سدها در جهان بنا به دلایل زیست محیطی برچیده شده اند. امروزه آگاهی بیشتری نسبت به هزینه های زیست محیطی سدها وجود دارد. سدها به شکل چشمگیری زیست بوم های رودخانه ای را با کاهش تراز آب، تغییر زمان بندی جریانات، ممانعت از جابه جایی گونه های مهاجر و یا تغییر دمای آب و سطح اکسیژن، تحت تأثیر قرار می دهند. علاوه بر این، سدها مانع جریان مواد مغذی، سیلت ها و آوارها می شوند. شمار زیادی از سدها، به سبب ضرورت انجام طرح های احیای رودخانه برچیده شده اند. علاوه بر بهبود زیست بوم، برچیدن برخی سدها می تواند منافع اجتماعی دیگری نیز داشته باشد، مثل فرصت های تفریحی و ارتقای کیفیت آب، ارتقای زیباشناختی و رونق اقتصادی.
در مجموع تا دهة اخیر، متداول ترین علت برچیدن سدها، نگرانی های ایمنی و هزینه های زیاد تعمیر و نگهدارىِ سدهای ناایمن بوده است. امروزه شمار رو به رشدی از برنامه های برچیدن و حذف سد، به عنوان روشی برای احیای زیست بوم دنبال می شود.
یافتن گزینه های جایگزین براى سد جنبه بسیار مهم در برنامه ریزی برچیدن سد، شناسایی گزینه های جانشین برق آبی، آبیاری و آب رسانی، یا دیگر کارکردهای سد، در مراحل آغازین است. برچیدن سد غالباً مستلزم برقراری توازن میان کارکردهای مختلف رودخانه است؛ با این حال، تجارب آمریکا در برچیدن سدها نشان می دهد که جایگزینی می تواند غالباً با حداقل دشواری انجام شود. برای نمونه، یک سد برق آبی ممکن است تنها بخشی از کل برق یک منطقه را تامین کند؛ منابع جایگزین غالباً وجود دارند و تدابیر اصلاح الگوى مصرف می تواند تقاضای انرژی را پاسخگو باشد. تدوین برنامة جامع مدیریت و گنجاندن جایگزین های تامین کننده اهداف سد، اثرات منفی برچیدن سد را به حداقل می رساند. مواقعی که تغییرات یا اثرات اجتناب ناپذیرند، جامعه ممکن است آنها را به عنوان هزینة احیای درازمدت رودخانه بپذیرد.
روش های برچیدن
روش های مناسب برچیدن سد، به ویژگی های سد (مثل اندازه، نوع و موقعیت)، خصوصیات رودخانه و اهداف منظور شده (مثل احیای شیلات، احیای اراضی و تفریح) بستگی دارد؛ بنابراین برچیدن سد، تابع شرایط خاص هر موقعیت است. با برنامه ریزی دقیق می توان مخاطرات سلامت عمومی و خطرهاىِ ایمنی ساکنان پایین دست را به حداقل رساند.
- خراب کردن کامل سد غالباً با انحراف موقتی رودخانه و سپس استفاده از تجهیزات سنگین انجام می شود (مثل بیل مکانیکی و چکش هیدرولیکی)؛
- شکافتن سدها این امکان را به وجود می آورد که رودخانه در اطراف سازة سد جریان پیدا کند. از ماشین آلات سنگین معمولاً برای شکافتن بخش های خاکی سدهایی که در نقاط عریض رودخانه واقع هستند استفاده می شود. شکافتن برای حذف بخشی از سد توصیه می شود و در صورت عملی بودن، گزینه ای نسبتاً کم هزینه برای سازه های بزرگ است.
- در مورد سدهای بتونی، از انفجارهای کنترل شده برای تخریب استفاده می شود.
- ترکیبی از انفجار و ماشین آلات سنگین ممکن است لازم باشد؛ به ویژه در طرح های بزرگ.
تجارب جهانی
در سطح جهان، تلاش های مردمی برای برچیدن سدها، با هدف احیای رودخانه ها و احقاق حقوق جوامع متأثر رو به فزونی است. فعالان این عرصه، سدهایی را هدف می گیرند که اثرات منفی اجتماعی و زیست محیطی آنها همچنان تداوم دارد و نتوانسته اند وعده های اقتصادی خود را عملی کنند. البته در کشورهای صنعتى، شرایط متفاوت تری حاکم است .
آمریکا:
پس از گذشت چندین دهه تمرکز انحصاری سیاستگذاری با رویکردِ ساخت سدها، اینک در آمریکا نگاه ها به سمت برچیدن برخی سازه ها و از جمله سدها تغییر کرده است. در چند دهة اخیر، نگرانی فزاینده دربارة اثرات سدها بر محیط زیست چهرة بارزتری در گفتمان های ملی پیدا کرده است. در برخی موارد نیز، اینگونه تأکیدها، بخشی از سیاست های ملی، منطقه ای و محلی را تشکیل داده اند. در آمریکا تاکنون حدود 500 سد برچیده شده است. تخریب سدها در آمریکا روند پرشتاب و جاافتاده ای دارد. بیشتر سدهای برچیده شده، به دو دهه 1980 و 1990 تعلق دارند. بلندترین و کوتاه ترین سدهای برچیده شده (ارتفاع سد)، به ترتیب 84 و 6 متر بوده است.
فرانسه:
سازمان مردم نهاد SOS Loire Vivante که یک سازمان غیردولتی است برای برچیدن و حذف سدهای قدیمی و احیای تنها رودخانة باقیمانده فرانسه که زیستگاه ماهی آزاد بومی است، تلاش گسترده ای داشته و دارد. در سال 1998 ، دو سد واقع در شاخ آبه های لوار علیا ،(Loire) برای کمک به حفاظت از آخرین نسل ماهی آزاد این رودخانه تخریب شدند. نخست سد 12 متری سن آتین در آلیرعلیا حذف شد. حذف این سد نخستین موردی بود که شرکت دولتی تامین برق فرانسه، سدی را برای احیای زیستگاه ماهی آزاد تخریب کرد. رودخانه وین، دومین شاخآبة بزرگ لوار نیز اکنون پس از تخریب سد 4 متری میسو ن روگز، آزادانه جریان دارد. سد کرناسکوئیلک نیز در رودخانه لگوئر در سال 1996 تخریب شد؛ البته پس از آنکه رسوب گذاری سریع، ظرفیت مخزن را تا 50 درصد کاهش داد.
کانادا:
در کانادا نیز گرایش رو به رشدی برای برچیدن سدها و احیای رودخانه وجود دارد. سامانه قوانین کانادا با ایالات متحده متفاوت است. به ویژه در این زمینه که مجوز بهره برداری سد، به صورت دائمی صادر می شود. از میان 2000 سد موجود در بریتیش کلمبیا، 400 سد به پایان عمر مفید خود رسیده اند و منافع چندانی عرضه نمی کنند، یا به شدت به شیلات ساحلی آسیب زده اند. با حذف 12 سد کوچک در این استان، حمایت فزاینده ای در پیشنهاد برچیدن دیگر سدها وجود دارد.
تایلند:
در تایلند، تلاش برای برچیدن برخی سدها، در نتیجة اختلالات اجتماعی و اکولوژیک ناشی از سدسازی روی رودخانة مان، بزرگترین شاخابة مکونگ آغاز شده است. سد 135 مگاواتی پاک مون با تامین مالی بانک جهانی در سال 1994 ساخته شد. پیامد مستقیم ساخت این سد این بود که بیش از 20 هزار نفر به سبب کاهش شدید جمعیت ماهی در بالادست محل سد تحت تأثیر قرار گرفتند. در اعتراض به ساخت سد، روستائیان محل سد را تصرف کردند و خواهان آن شدند که دریاچه های سد به طور دائمی برای مهاجرت ماهیان باز گذاشته شود. سد راسی سالای، نخستین طرحی که بایستی در قالب طرح عظیم ساخت 13 سد آبیاری روی رودخانه های چای و مون ساخته شود، همچنان بی استفاده باقی مانده است. مخزن این سد روی گنبدی نمکی قرار دارد و اکنون آب آن برای آبیاری خیلی شور است.
همچنین بزرگترین جنگل باتلاقی آب شیرین در حوضه رودخانة مون، منبع غذایی و درمان سنتی روستائیان را زیر آب می برد. بیش از 15 هزار نفر زمین های کشاورزی خود را که در داخل مخزن قرار می گرفته به سبب ساخت سد از دست داده اند که خسارت 50 درصد آنها هنوز جبران نشده است. پس از ماه ها تصرف محل سد راسی سالای برای نشان دادن مخالفت با ساخت این سد و درخواست برچیدن، اعتراضات به نتیجه رسید و در جولای سال 2000 ، وزیر علوم دستور داد دریچه های این سد برای مدت دو سال برای احیای زمین ها و انجام بررسی های دقیق تر اثرات زیست محیطی باز گذاشته شود. در مقابل نیز روستائیان با ترک محل سد موافقت کردند. دولت تایلند هنوز به درخواست های مخالفان پاسخ نداده است.
توصیه ها و جمع بندی
امروزه برچیدن سدها، برای مدیریت پایدار رودخانه و حفاظت از زیست بوم های رودخانه ای اهمیت فراوانی یافته است. تنها پس از سپری شدن عمر یک سد است که مسئولان به برچیدن آن سد فکر می کنند و تا فرارسیدن این زمان، ممکن است خسارات اجتماعی و زیست محیطی بیشتری پدید آمده باشد. هزینه های اقتصادی خسارات اجتماعی و زیست محیطی تنها در دراز مدت آشکار خواهد شد. برچیدن سد توازنی است میان منافع و هزینه های سد (اجتماعی و زیست محیطی) که کمّی کردن شان دشوار است. تنها قضاوت هوشمندانه و خردمندانة سیاستگذاران و برنامه ریزان و ذی نفعان است که می تواند برچیدن سد را به ابزاری مهم برای توسعه پایدار تبدیل کند.
منبع:
ماهنامه تخصصی بازار کشاورزی – سال چهارم – شماره 52