۱۳۹۲/۰۷/۱۳

تصاویر آغاز طوفان‌های نمکی در دریاچه اورمیه

به علت بی مسئولیتی و تعلل به عمد دولت در ایران در قبال دریاچه اورمیه که به گواه کارشناسان خود با سدسازی های بی حساب و کتاب سبب خشکاندن 75% آن شده اینبار دوربین های عکاسان نشانه های دیگری از شروع طوفان های نمکی در اطراق دریاچه اورمیه را ثبت نموده اند. 
طی چند روز گذشته طوفان های نمکی وسیعی در آزربایجان جنوبی شروع به وزیدن نموده است که این طوفان های نمکی در زمین های اطراف دریاچه اورمیه نمود بیشتری داشته است. متاسفانه علارغم خشک شدن بیش از 75% دریاچه اورمیه دولت ایران کوچکترین قدمی در راه احیاء این نگین آزربایجان امتناع نموده و به غیر از پروپاگاندای دولتی هیچ اقدامی را از سوی دولت شاهد نبوده ایم. بن به نظر کارشناسان بی طرف داخلی و  خارجی مهمترین عامل در خشک شدن بیش از 75% دریاچه اورمیه سیاست سدسازی دولت ایران در آزربایجان جنوبی، مدیریت غلط منابع آبی، افزایش سطح زیر کشت، سیستم قدیمی آبیاری و کشاورزی و ... بیان می گردد. 
تصاویر شروع طوفان های نمکی دریاچه اورمیه خود گواه سرآغاز کوچ اجباری میلیونها انسان از آزربایجان جنوبی به سبب فاجعه زیست محیطی دریاچه اورمیه می باشد که بی تردید کوچ اجباری قرن نام خواهد گرفت.


















وزیر نیرو: وضعیت بحرانی دریاچه اورمیه حاصل عملکرد مردم منطقه است

اومود اورمولو
دولت حسن روحانی که با شعار پرهیز از دروغ گوئی به سمت ریاست جمهوری منصوب گردیده متاسفانه با رفتارها و گفتارهائی که طی روزهای پس از انتخابات از سوی وزرای وی از جمله وزیر نیروی دولت مذکور حول مسائل دریاچه اورمیه بیان گردیده شده نشان از عدم تغییر رفتار و روال دروغ گوئی مابین دولت ایران را به تصویر کشیده است. حمید چیت‌چیان وزیر نیروی دولت حسن روحانی در تازه ترین مصاحبه اش که با سایت دولتی مهر داشته اصلی ترین مقصر در مسئله خشکاندن دریاچه اورمیه را نه سیاست ها و مدیریت غلط منابع آبی توسط دولت ایران در آزربایجان جنوبی و سدسازی های مستمر آن بلکه اهالی منطقه را اصلی ترین مقصر در خشک شدن دریاچه اورمیه معرفی کرده است. وی در ادامه سخنانش در کنار مقصره جلوه دادن مردم منطقه صنعتگران و مدیران را نیز جزء رده های بعدی معرفی کرده است، او در گفته هایش تصور اینکه دولت ایران روشی را ارائه کند که به یکباره دریاچه اورمیه را نجات دهد را نیز نادرست خوانده است. چیت چیان در مصاحبه اش با سایت مهر وضعیت دریاچه اورمیه را هر روز بدتر از دیروز توصیف کرده و اقدامات دولت را در احیاء دریاچه اورمیه ناکافی خوانده است. 
شیوه برخورد دولت حسن روحانی پس از برگزیده شدن به منصب ریاست جمهوری که در شعارهای انتخاباتی‌اش در شهر اورمیه سخن از نجات دریاچه اورمیه را به میان آورده بود نشان از عدم تغییر نگرش دولت ایران به مسئله دریاچه اورمیه و تداوم سیاست زمین سوخته در مناطق ترک نشین می باشد. برای مثال وزیر نیروی حسن روحانی بدون ارائه هیچ گونه سند، منبع و آمار علمی که نشان دهنده عوامل موثر در خشکاندن دریاچه اورمیه باشد سرراست مردم منطقه را عامل اصلی خشکاندن دریاچه اورمیه معرفی کرده و دولت ایران را بری از این مسئله معرفی می کند این رفتار نشان از عدم تغییر و تکرار طرز نگاهی که در دولت گذشته نیز حول مسئله دریاچه اورمیه را شاهد بودیم می باشد. در کجای دنیا بدون بررسی علمی و بی طرف می توان چنین سخنانی را در مورد دریاچه ای که در هیچ برهه ای از زمان دچار کمبود آبی بدین سطح نگردیده بیان نمود، آیا مردم منطقه بوده اند که 73 سد بر روی حوضه دریاچه اورمیه ساخته اند یا وزارت نیرو که با مافیای سدسازی میلیاردها دلار بودجه ملی را هزینه بی جا نموده است. سوالی که می باید از وزیر نیرو پرسید این هست که آیا وزارت نیرو طی 34 سال گذشته از افزایش سطح زیر کشت در حوضه دریاچه اورمیه خبر نداشت، یا از محصولات و میزان آب مصرفی در حوضه خبر نداشت؟ چرا دولت ایران سیاست های ترویج و توسعه کشاورزی در آزربایجان جنوبی و کاشت بعضی از محصولات که به هیچ وجه صرفه اقتصادی نداشت را در پیش گرفت به طوری که امروز شاهد عدم وجود صنایع مادر در آزربایجان جنوبی و در عوض ترویج کشاورزی به روش سنتی می باشیم. آیا دولت ایران و الخصوص وزارت نیرو و سازمان جهاد کشاورزی طی 34 سال گذشته برای ارتقاء بخش نرم افزاری و سخت افزاری کشاورزی در آزربایجان جنوبی و گذر از روش های سنتی به مدرن قدمی برداشته اند؟
مسئله دیگر عدم مشخص کردن عامل اصلی در خشکاندن دریاچه اورمیه با متدهای علمی و از سوی کارشناسان بی طرف می باشد، علارغم اینکه پروسه خشک شدن دریاچه اورمیه از 15 سال پیش تابه اکنون روندی سریع و قابل مشاهده داشته دولت ایران نیز  در عین دریافت میلیاردها دلار منابع مالی کمکی از سوی ارگانهای محیط زیستی جهانی برای احیاء دریاچه اورمیه چرا تاکنون با دعوت از صاحبنظران بی طرف جهانی و منطقه ای کنفرانسی علمی برای جستجوی علت خشکاندن دریاچه اورمیه و ارائه راه حلی برای احیاء این نگین ملت ترک عرضه ننموده است. آیا بدون دانستن علت خشک کردن دریاچه اورمیه می توان راه حلی را برای آن ترویج نمود؟ 
بنا به آمارهای غیرموثق دولت ایران اکنون بیش از 80% دریاچه اورمیه خشکانده شده است و دولت ایران تاکنون نتوانسته علت خشک شدن دریاچه اورمیه مشخص سازد، بنا به نظر کارشناسان بی طرف منطقه ای و جهانی مهمترین علل خشک شدن دریاچه اورمیه به ترتیب : سدسازی های دولت ایران در آزربایجان جنوبی، مدیریت غلط منابع آبی، افزایش سطح زیر کشت طی 34 سال گذشته به دو برابر، راندمان پائین آبیاری، تغییرات اقلیمی و ... بیان می گردد. سوالی که به ذهن می رسد این هست که آیا دولت ایران با پروپاگاندا سعی در اتلاف وقت برای خشک شدن 20% باقی مانده دریاچه اورمیه می باشد و یا احیاء دریاچه ای که خود اصلی ترین مسبب خشک شدن بوده؟ روزها و ماه های اتی بی تردید با پاسخ این سوال آشنا خواهیم شد... 

۱۳۹۲/۰۷/۱۰

برای نجات دریاچه اورمیه باید سدها کمی باز شود

سایت رادیو کوچه و شخص "بهروز کاظمی" مصاحبه ای با "شیوا شفاهی" که تحصیل کرده رشته حقوق محیط زیست در آلمان هست انجام داده که بخش های مهم این مصاحبه در زیر آورده میشود. 
تاکید ها و سخنان داخل پرانتز از سوی نویسنده وبلاگ اضافی شده است. 
سوال: خانم شفاهی سوال خیلی کلی و مهم این است که آیا باید با دریاچه اورمیه وداع کنیم؟
جواب: من فکر می‌کنم وداع کردن با دریاچه اورمیه به عنوان بزرگترین آبگیر دائمی آسیای غربی کمی زود باشد هر چند که با این روندی که پیش می‌رویم کمی جبران کردنش سخت است. مثالی هست که می گوید "ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است" یعنی باید از همین امروز شروع کنیم که راهی برای جلوگیری از بین رفتن این دریاچه پیدا کنیم و این لحظه را غنیمت بدانیم و برای فردا نگذاریم.
سوال: با این همه تاکیدی که در مورد نجات دریاچه اورمیه می شود و از آقای روحانی به عنوان رییس جمهوری ایران که چه در سازمان ملل و چه در ایران تاکید ویژه بر روی نجات این دریاچه داشتند تا آقای چیت چیان به عنوان وزیر نیرو و مسئولین سازمان محیط زیست و کارشناسان بر روی آن تاکید دارند، واقعا مشکل و گیر قضیه کجاست که گره این مساله همچنان کور مانده است؟
جواب: شما درست می‎فرمایید. بسیار سمینار و کنفرانس و نشست و فریاد در مورد محیط زیست این قسمت از کشورمان وجود داشته است و البته این طبیعی است. چون آنجا یکی از جالب‎ترین زیست گاه‎های طبیعی جانوران در جهان به حساب می‎آید. خب باید هم حرف زده بشود اما مهم این است که چه زمانی این حرفها به عمل می‎رسد؟(بنا به گفته رئیس سازمان محیط زیست آزربایجان غربی 30 سال پیش وضعیت کنونی دریاچه اورمیه پیش بینی شده بوده و از 15 – 17 سال پیش نیز روند خشک شدن دریاچه اورمیه تسریع گردیده، تاکنون چرا پروپاگاندای دولتی به عمل نیانجامیده خود گویای حال فرداست) بگذارید من فقط گوشه‎ای از مسائل این دریاچه را بگویم. دریاچه ای که همچنان در کنار آن چاه عمیق حفر می‎شود. همچنان سدهایی بر روی رودهایی که به سمت جنوب این دریاچه می‌آید زده می‎شود و هنوز کار علمی در این مورد انجام نمی‎شود. کار علمی به معنای اینکه سدی که زده می‎شود باید پشتوانه علمی داشته باشد، باید بررسی علمی شده باشد که به طور مثال چگونه باید بر روی آبی که به حوزه‌ای ریخته می شود سد بزنیم؟ این آب سرمنشأیی دارد و به یک حوزه‌ای ریخته می‎شده است که آن حوزه دریاچه اورمیه بوده است. زرینه رود(جیغاتی)، تلخه رود (آجی‌چای) و … رودهایی هستند که به این دریاچه سرازیر می‎شدند و الان سد زده شده و اگر دقت کنیم خیلی کارها به وجود آمده است و کشاورزی ایجاد شده و افراد بسیاری به عنوان کشاورز و تولیدکننده محصولات کشاورزی  کار پیدا کرده‎اند که برای کشور لازم است . اجازه بدهید من اینجا به نکته دیگری اشاره کنم: باید ببینیم آیا از چاهی که زده شده و از آن آب برداشته می‎شده است امروز هم آب شیرین برداشت می‎شود یا اینکه ما یواش یواش به حوزه‎های آب شور می‎رسیم؟ یا به طور مثال نکته دیگر این است که آب و فاضلاب چندین کارخانه‎ای که مستقیم وارد این دریاچه می‎شود و همکاران متخصص این همه در موردش از بعد قانونی و محیط زیستی صحبت کرده‎اند؛ واقعا آیا قدمی در این مورد برداشته شده است؟ حرف خیلی زیاد زده می‎شود. الان آقای روحانی کار گروهی که بسیار به جا است وشاید اولین قدمی باشد که در این زمینه برداشته‎اند تشکیل داده‎اند اما آیا این کارگروه راه درست می رود یا قرار است دوباره در ادامه روش‌های گذشته بنشینیم و با هم حرف بزنیم و دعوا کنیم و در آخر از هم جدا شویم و تمام بشود؟(تمامی اعضای این کارگره از جمله وزارت نیرو در ساخت 73 سد بر روی شریانهای آبی دریاچه اورمیه مسئول مستقیم اند که تاکنون از مسئولیت خشکاندن دریاچه اورمیه سرباززده اند) این مسایل هست که باعث حل نشدن این مشکل شده است. اجازه بدهید من از نظر حقوقی هم نگاه کوچکی به این مساله بکنم. با این روند اصل 45 و 50 قانون‎اساسی هم زیر پا گذاشته شده است.
قوانین توزیع عادلانه آب به درستی اجرا نشده است؛ قوانین و مقررات حفاظت محیط زیست زیر پا گذاشته شده است. مدیریت تامین نیروی آب و برق و افزایش تولیدات کشاورزی که شاید از نظر مدیریت تولید برای وزارت کار و امور اجتماعی، برای وزارت اقتصاد و دارای و وزارت نیرودر کشور خوب باشد از این مساله نفع می‎برند ولی از نظر سازمان محیط زیست این اصلا چیز جالبی نیست. چون قوانین محیط زیست زیر پا گذاشته شده است.
سوال: در بحث دریاچه اورمیه به نظر می‌رسد سه گروه خیلی تاثیرگذار هستند: دولت، مردم و نهادهای بین‎المللی. ما راجع به دولت و مردم صحبت زیاد شنیده ایم ولی واقعا نهادهای بین المللی، گروه‎ها، کارشناسان و تیم‎های متخصص چقدر می‎توانند برای حل این بحران تاثیرگذار باشند؟
جواب: ما یک پیمان بین‎المللی به نام "معاهده رامسر" داریم که در سال 1970 به امضای ایران و 160 کشور دیگر دنیا رسیده است که جا دارد اینجا اشاره‌ای هم به نام "اسکندر فیروز" که یکی از بزرگان محیط زیست ایران و بنیان‌گذار این معاهده بودند بکنم. در این معاهده آمدند و حقوق تالاب‎ها را بررسی کرده‎اند و تالاب‎هایی را که در فهرست تالاب‎های با اهمیت جهان قرار می‎گیرد از نظر اکولوژی، گیاهی، جانوری و هیدرولوژیکی مورد بررسی قرار دادند. یعنی سیستم محیط زیست یا همان اکوسیستم را که به دو بخش زنده و مرده تقسیم می‎شود. بخش زنده آن یعنی جانوران و گیاهان و همینطور موجودات ذره‌بینی و بخش مرده آن که آب، املاح، هوا و خاک است. در مورد دریاچه اورمیه هم دقیقا مساله همین است. دریاچه اورمیه در فهرست این تالاب‎ها قرار گرفت. 160 کشور دنیا آن زمان در مورد حفظ آن متعهد شدند. اگر کشورها کار خودشان را درست انجام ندهند این دریاچه‎ها یا تالاب‎ها و رودها وارد یک گروه دیگری به نام "مونترو" می شوند که در این گروه منترو هم باز کشورهای دنیا و سازمان ملل متعهد می‎شوند که در مورد آن پژوهش‎های علمی، پژوهش‎های اقتصادی و کمک‎های لازم را انجام بدهند. الان به دلیل آن معاهدات در مورد دریاچه اورمیه ما می توانیم درخواست کمک بکنیم. خوشبختانه تحریم‎ها در این زمینه هم طی یکی دو هفته گذشته برداشته شده است(البته دولت ایران طی سالهای گذشته چندین مرتبه وام ها و کمک های مالی از ارگان های محیط زیستی دریافت کرده اند که تاکنون این وام ها و کمک های مالی کجا صرف شده خبری در دست نیست و آیا اینکه مسئله احیاء دریاچه اورمیه بیشتر از آنکه وابستگی مادی داشته باشد از عدم وجود اراده لازم برای احیائش رنج می برد را می توان با توجه به نوع نگرش دولت ایران به منطقه و دریاچه اورمیه به بحث گذاشت).
اگر ایران در حوزه محیط زیست جایی دچار مشکل بشود و نیاز پیدا کند که کشورهای دیگر برای بقای جانوران به کمک او بیایند می‎تواند درخواست کمک بکند. من اینجا پرانتزی باز می کنم که اگر دریاچه اورمیه از بین برود (که امیدواریم این اتفاق هیچ وقت نیفتد) بسیاری از پرندگان و جاندارانی که آنجا زندگی می‎کنند از بین می‎روند. پس دنیا موظف به این می‎شود که در این زمینه به ما کمک کند.
خوشبختانه من دیدم آقای چیت‎چیان وزیر محترم نیرو اعلام کردند که در برلینِ آلمان نشستی بین ایران، آمریکا و سایر کشورهای اروپایی برای رسیدگی به مساله دریاچه اورمیه برگزار می‎شود که من امیدوار هستم در این نشست نیروهای واقعا علمی را پیدا کرده و با اسامی کاری نداشته باشند. بلکه افکار نواندیش، نیروهای جوان و افرادی از کشورمان بیایند که واقعا این افراد در زمینه آب و محیط زیست تخصص داشته باشند و حرف‎هایی از همتایان آمریکایی و اروپایی و پروفسورهایی که در دانشگاه مشغول تدریس هستند بشنوند و در ایران عملی کنند.
سوال: با توجه به بحرانی شدن وضعیت دریاچه اورمیه و خطر نابودی آن در کوتاه مدت، چه راهکار فوری باید در نظر گرفته بشود؟ من امروز که تصاویر دریاچه اورمیه راچک می‎کردم واقعا بحرانی و ناراحت‎کننده است.
جواب: راهکاری که من الان می‎توانم بگویم شاید برای نمایندگان آزربایجان شرقی و آزربایجان غربی جالب نباشد. اما از نظر من و افراد دیگری که درگیر مساله محیط زیست هستند باید از چاه‎ها آب برداشت نشود و سدها کمی باز بشود(این مسئله ارتباطی با نماینده گان ترک ندارد، بلکه بهره برداری آنها از این مسائل بیشتر به سبب کسب رای و مسائل سیاسی هست تا درک وضعیت دریاچه اورمیه در ثانی مسولیت مستقیم این مسئله مرتبط با دولت ایران و ارگانهائی همچون وزارت نیرو و سازمان کشاورزی و .. هست نه نماینده گان منطقه. اگر سیاست های دولت ایران برای افزایش سطح زیر کشت و افزایش بهره برداری از منابع آبی در منطقه نبود کدام نیروئی می توانست 73 سد بزند). چون مساله آب‌رسانی از ارس (آراز) یا دریای خزر یا حوزه‌های آبگیر دیگر زمان طولانی را می‎برد. با توجه به اینکه قسمت جنوبی واقعا در حال خشک شدن است باید مقداری از برداشت آب از چاه‎ها کاسته بشود و نوع کشاورزی تغییر پیدا کند. من متخصص کشاورزی نیستم اما آن‌گونه که همکاران محیط زیستی من می‎گویند باید این اتفاق بیفتد. باید روش‎های کشاورزی تغییر پیدا کند، باید برداشت آب از چاه‎ها محدود بشود؛ باید جلوی ورود فاضلاب‌ها گرفته بشود؛ باید آب سدها را به خاطر کشاورزی نبندند که این تکه از کشورمان تشنه نماند چون خطرهای بعدی بسیار زیاد است. اجازه بدهید من دو سه نکته دیگر را اشاره کنم. واقعا استفاده از انرژی فسیلی یکی از بزرگترین مشکلات ما در طی سال های گذشته در کل کشور بوده است چرا که عدم استفاده از انرژی پاک و استفاده دائمی از منابع فسیلی باعث این شده است که ما زوائدی داشته باشیم که باعث آلودگی هوا را در منطقه بشود. دو سه روز گذشته در سوئد کنفرانسی در همین زمینه برگزار شد. به خاطر گرم شدن زمین ما باید مصرفمان را در این زمینه پایین بیاوریم. متاسفانه میان گذری (پل) که وجود دارد یکی از دلایل دیگر است که به آن زیاد توجه نمی‎شود و در مورد آن صحبت زیادی نمی‎شود ولی این پلِ میان‌گذر مشکلاتی را به وجود آورده است و ما نباید فراموش کنیم این پلی که دو سوی این دریاچه را به هم متصل کرده است شاید از این نظر که منجر به این شد که دو طرف دریاچه با هم تبادل فرهنگی و تجاری داشته باشند و اینکه باعث کاهش تصادفات در جاده‎ها شد و یا اینکه باعث تقویت گردشگری (نه اکوتوریسم بلکه توریسم) شد، جالب باشد ولی نتیجه آن برای دریاچه اورمیه جالب نبود. نکته دیگر پس‌آب‎های صنعتی کارخانه‎های مجاور دریاچه هستند که وارد دریاچه می شوند. خب دریاچه یک سیستم بسته است و هرگونه ماده ای که به آن وارد بشود اشتباه است. این‌ها مواردی است که باید رسیدگی بشود یا حداقل اینکه از امروز قوانین را درست اجرا کنند.
شنیدم که خانم ابتکار گفته‎اند قرار است خزانه‎ای که از محل جرائم محیط زیستی بوده است را در اختیار سازمان قرار بدهند و این از خبرهای بسیار خوشحال کننده است. چون از نظر من متخلفین محیط زیستی باید جریمه بشوند و باید جرائم پرداخت بشود. چون نگه‎داری محیط زیست بسیار هزینه‎بر است و امیدوارم که درست بشود.
سوال: شما به نوعی سوال آخر من را هم جواب دادید. من با توجه به شناختی که از شما دارم که در حوزه محیط زیست بسیار فعال هستید چه در رسانه های مجازی و چه از طریق اقدام‎های عملی؛ اگر خیلی کوتاه بفرمایید که اگر الان از شما بخواهند که به عنوان یک دغدغه دار حوزه محیط زیست به مسئولین مربوطه در حد دو- سه جمله کوتاه پیشنهادی بدهید چه می فرمایید؟
جواب: من فکر می کنم باید روی صحبتم رییس سازمان باشد و از ایشان و آقای چیت‌چیان وزیر نیرو خواهش بکنم که کسانی را که به برلین می‎آورند از بین افرادی انتخاب کنند که واقعا در زمینه محیط زیستِ دریاچه تخصص داشته باشند. یعنی الان مشکل دریاچه اورمیه عدم آبرسانی به آن و مشکل خشک شدنش است. باید  کسانی را که رشته هواشناسی و زمین شناسی خوانده اند  و همچنین اساتید دانشگاه‌ها را همراه خود بیاورند. این شاید یک خواسته من از سرکار خانم ابتکار و آقای چیت‌چیان باشد و خواسته دوم من این است که واقعا قانون را اجرا کنند. من تصورم این است که اگرهمین قوانینی که داریم به دقت اجرا بشود و در اختیار مردم هم قرار داده شود که مردم بدانند آن را باید اجرا کنند و پس از اینکه مردم آگاه شدند باید این شناخت به وجود بیاید که اگر قوانین را اجرا نکنند جریمه می‎شوند تا بتوانیم محیط زیست را حفظ کنیم. فکر می‎کنم این چیزها مسائلی است که من از خانم ابتکار و آقای چیت‎چیان بخواهم.
منبع مصاحبه:
http://tinyurl.com/qxfcaqv

۱۳۹۲/۰۷/۰۸

30 سال پیش در مورد خشک شدن دریاچه اورمیه هشدار داده بودند

اومود اورمولو
مدیر کل محیط زیست آزربایجان غربی در مصاحبه ای که با سایت دولتی ایسنا داشته مسئله مهمی را ابراز نموده که به وضوح بیانگر نگرش و به قولی بی‌تفاوتی دولت ایران به مسئله دریاچه اورمیه و محیط زیست آزربایجان جنوبی می باشد. وی در سخنانش از هشدار 30 سال پیش در مورد تسریع روند خشک شدن دریاچه اورمیه پرده برداشته است.
بنا به سخنان حسن عباس‌نژاد محیط زیست کشور و اداره کل حفاظت محیط زیست آزربایجان غربی از 30 سال پیش در خصوص خشک شدن تدریجی دریاچه اورمیه هشدار داده بودند؛ وی علاوه بر عوامل طبیعی فعالیتهای انسانی را نیز مزید تغییر اقلیم در منطقه برشمرده و شرایط حاضر را برای دریاچه اورمیه به وجود آورده است. 
آقای عباس نژاد از عوامل به اصطلاح طبیعی و فعالیت های انسانی که سبب خشک شدن دریاچه اورمیه بوده به هیچ موردی اشاره نکرده اند که آیا سدسازی های دولت ایران در آزربایجان جنوبی و الخصوص ساخت 72 سد بر روی شریان های آبی دریاچه اورمیه که جزء عوامل انسانی اند در خشکاندن دریاچه اورمیه تاثیرگذار بوده اند یا تغییرات اقلیمی که دولت ایران به اصرار مسئله خشک شدن دریاچه اورمیه را طی 17 سال به  تغییرات اقلیمی نسبت می دهد. فقط هیچ موردی از تغییرات اقلیمی در دنیا که طی 17 سال سبب خشک شدن 75% دریاچه و تالابی شود را نیز مثال نمی آورند، چون تغییرات اقلیمی حداقل طی پروسه های 100 ساله سبب ببار آوردن چنین فجایع زیست محیطی می شوند. در عین حال ارگانی به مانند وزارت نیرو که مسئول اصلی سدسازی ها می باشد چرا بدون بررسی نتایج سدسازی در منطقه و تنها به صرف مافیای عظیم سدسازی اقدام به تائید مجوز لازم برای سدسازی در منظقه نموده اند؟ 
وی در قسمت دیگری از سخنانش با شمردن عواملی احداث جاده شهید کلانتری، توسعه کشاورزی به بیش از 2.5 برابر سالیان قبل و تبدیل زمین‌های دیم به آبی، استفاده از صنایع آب بر تغییر نوع کشت سازگار با محیط از جمله عوامل خشک شدن تدریجی دریاچه اورمیه یاد کرده است در حالیکه هیچ گونه اشاره به سدسازی های دولت ایران در آزربایجان جنوبی که سبب تخریب عمده محیط زیست که خشک شدن 75% دریاچه اورمیه تنها یکی از آثار قابل مشاهده آن می باشد اشاره ای نداشته است.