۱۳۸۹/۱۱/۱۷

اسامی تورکی جزایر پارک ملی دریاچه اورمیه

*مئهران باهارلی
پارک ملی دریاچه اورمیه بین استانهای آزربایجان شرقی و آزربایجان غربی و در موقعیت جغرافیایی 37 تا 30/38 عرض شمالی و 45 تا 46 طول شرقی واقع شده است. مساحت پارک 464056 است .پارک ملی دریاچه اورمیه جمعا دارای 102 جزیره بزرگ و کوچک به مساحت 33486 هکتار است . 
پوشش گیاهی:
سرو کوهی , پسته وحشی , داغداغان ,‌زالزالک ,‌ بادام کوهی ,‌شیرخشت ,‌دیو آلبالو, گندمیان ,‌فرفیون ,‌آویشن ,‌درمنه ,‌علف شور, ‌کاکوتی ,‌زنبق,‌یولاف ,‌شنگ و‌ شقایق. 
پستانداران:
قوچ و میش و گوزن زرد . 
پرندگان:
فلامینگو, پلیکان ,‌ ‌کاکایی و تنجه . 
خزندگان:
انواع مارهای سمی و نیمه‌سمی, مارمولک و آفتاب‌پرست. 
پارک ملی دریاچه اورمیه در میان دو استان آزربایجان شرقی و آزربایجان غربی بخش شده است. دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه درونْ سرزمینی آزربایجان و ایران است. آب دریاچه اورمیه بسیار شور بوده و عمدتآ از رودخانه‌های جیغاتی (زرینه‌رود)، تاتائو (سیمینه‌رود)، گدار، باراندوز، شهرچای، نازلو و زولا تغذیه می‌شود. حوضه آبریز دریاچه اورمیه ۵۰۸۹۲ کیلومتر مربع است که پیرامون ۳٪ مساحت کل کشور را دربر می‌گیرد. این حوضه با داشتن دشت‌هایی مانند دشت خانا (پیرانشهر)، سالماس (سلماس)، اورمو (اورمیه)، تبریز، آذرشهر، ماراغا (مراغه)، قوشاچای (میاندوآب)، ساووجبولاق (مهاباد)، سولدوز (نقده) و اشنویه یکی از کانون‌های ارزشمند فعالیت کشاورزی و دامداری در آزربایجان و ایران بشمار می‌رود. پارک ملی دریاچه اورمیه بزرگترین آبگیر دائمی آسیای غربی است. پارک ملی دریاچه اورمیه پس از مرداب انزلی از جالب‌ترین و نغزترین زیستگاه‌های طبیعی جانوران در ایران بشمار می‌رود. تا کنون بیش از ۱۸۶ گونه از پرندگان آبزی و کرانه‌ای و ده‌ها پرنده خشکی‌زی در استان آزربایجان غربی شناسایی شده اند. پارک ملی دریاچه اورمیه دارای ۱۰۲ جزیره است که همه آنها از سوی سازمان یونسکو به عنوان اندوخته طبیعی جهان به ثبت رسیده است. جزیره ائششک داغی (اِشک) زیستگاه پرندگان زیبای کوچگر از جمله مرغ آتش و تنجه و نیز گوزن زرد است. گِل کرانه دریاچه اورمیه خاصیت درمان برای دردهای مَفصلی و بیماری‌های زنان را دارد. برای گشت و گذار در دریاچه اورمیه و جزیره‌های آن می‌توان از دو کشتی سهند و نوح یا قایق‌های گوناگون در بندر گلمانخانه بهره گرفت.
تاریخچه و معنای نام اورمو، اورمیه
منابع فارسی و ارمنی نام شهر اورمو (اورمیه) را به شکل "ارومیه" و منابع تورکی و آزربایجانی این نام را در زبان فارسی به شکل "اورمیه" و به زبان تورکی مطابق با تلفظ مردم به شکل "اورمو" می نویسند. گروه دوم معتقد به تورکی بودن نام اورمو و در نتیجه اورمیه و همریشگی احتمالی آن با اسامی شهرهایی مانند اور و اوروک (از تمدن سومری)، اورگنج (دو شهر در ازبکستان و ترکمنستان) و اورومچی (در ترکستان چین، بئش پالیق سابق) اند.
تئوری سومری نام اورمیه: مدافعین این تئوری، نام اورمیه را به شکل "اور(و)+ مو" (URU+MU)و یا "اور(و)+مه" (URU+ME) تقطیع می کنند. 
١- "اوروURU " در زبان سومری که از طرف عده ای زبانی خویشاوند با زبان تورکی و یا پروتوتورک در نظر گرفته می شود، به معنی شهر و آبادی است. نام دو عدد از مهمترین شهرهای سومری "اور" (المقیر فعلی در جنوب بغداد) و "اوروک" (ورقه فعلی) بوده و احتمال داده می شود نام کشور عراق نیز یادگار کلمه اوروک سومری باشد. (اوروق و یا اوروغ در ترکی به معنی قبیله و یا گروه انسانی خویشاوند و در ترکی معاصر به شکل اویروق به معنی تابعیت و شهروندی است). 
٢- "موMU " در زبان سومری (معادل شامو در زبان آکادی) به معنی بهشت و یا بخشی از آسمان-بهشتها و شاید به معنی باران است. "مهME " نیز در این زبان به معنی معیارها و نرمهای فرهنگی و یا پرچمها و نشانه های این نرمها می باشد. بنابراین "اوروموURUMU " به زبان سومری به معنی "شهر بهشتی"، "شهر باران" و "اورومهURUME " به معنی "شهر فرهنگ، شهر بافرهنگ" می باشد. نام اورومو به معنی شهری بهشتی با باور رایج در ادوار باستان مبنی بر قرار داشتن باغ عدن در آزربایجان –تبریز همخوانی تمام دارد.
تئوری اورال –آلتائیک نام اورمیه: در زبانهای مخلتف اورال-آلتائیک نامهای جغرافی متعدد مشابه با نام اورمیه وجود دارند. این نامها را میتوان به دو دسته جداگانه، یکی با معانی مکان و مقر و دیوار و دیگری با معانی زیبا و شاد و شوق و ... تقسیم کرد:
١- بن "اورUR " در زبان تورکی باستان به معنی مکان و مقر و... و "اٶرو-هٶروÖRÜ-HÖRÜ " به معنی دیوار درهم تنیده است. ("اورUR " به سومری به معنی انسان است). کلمات اورتا (وسط)، اوردو (قرارگاه خاقان و ارتش)، اورون (مقام، مکان)، اورناماق (جای گرفتن)، اورلاتما (اسکان دادن)،... در زبان تورکی و بنا به شماری از صاحبنظران کلمات یورد و یا یئر نیز از همین ریشه اند. 
٢- در زبانهای اورال-آلتائیک ترکیبات متعددی وجود دارند که یادآور نام اورمیه‌اند. در همه این نامها معانی شادی، زیبائی، ذوق و شوق و الهام بخشی مستتر است: 
الف- در زبانهای مونقولی کلمات اورماURMA ، اورامURAM ، اورمانURMAN ، اورماسURMAS ، اورمURM ، اوروما URUMUو .... به معانی روحیه، الهام، شوق و ذوق میباشند. نام شهر اورومچی URUMÇİ ویا اورونچی URUNÇİاویغورستان (تورکستان چین) نیز کلمه ای مونقولی (لهجه باستانی مربوط به دو هزار سال پیش) است. در این ترکیب اورو URU به معنی زیبا و مچی MÇİ به معنی مرغزار و کشتزار است. 
ب- در زبانهای اورالیک (فینو اوگوریک مخصوصا در زبان مجاری) اٶرٶم-اٶرٶل ÖRÖM-ÖRÖLبه معنی شادی و نشاط است (زبانشناسان این نامها را ماخوذ از زبان تورکی دانسته‌اند). 
ج- در تورکی باستان، اورینÖRİN, ÜRİN ، اورون ÜRÜN و اورگونÜRGÜN همه به معنی شاد و شاداب بودن. 
بنابراین نظریه، نام اورمیه کلمه ای اورال آلتائی به معنی مکان زیبا و شادی بخش است.
تئوری تلفظ مردمی: عده ای نیز نام اورمیه را ناشی از تلفظ تورکی "رومیه" و یا "رومی" میشمارند. طبق این نظر، از آنجائیکه صدای "ر" در اول کلمات اصیل تورکی نمی آید، برای رفع این صدا از اول این چنین کلمات وارده از زبانهای خارجی، صدای "او" و یا "ای" به اول آنها (مانند ایره حیم به جای رحیم و .....) افزوده می شود. چنانچه واژه های "روم" و "روس" در تورکی مردمی به شکل "اوروم" و "اوروس" تلفظ میشوند. نام شهر "اورفا" در ترکیه نیز طبق همین قاعده و از افزودن صدای "او" به اول نام قدیمی این شهر "روبا" حاصل شده است. 
نتیجه:
نام دومین شهر آزربایجان اورمو-اورمیه، چه از ریشه تورکی- اورال آلتائیک اروم-اورون، چه از تلفظ تورکی "رومیه" و چه از ریشه سومری اورومو-اورومه گرفته شده باشد، شکل "اورمیه" مانند خود این شهر، دارای بار و هویت تورکی است و شایسته است که در زبان فارسی نیز به جای فرم غیرتورکی ارومیه بکار رود.
نام جزایر پارک ملی دریاچه اورمیه 
نام ۱۰۲ جزیره دریاچه اورمیه بدین شرح است:
آداجیق، آرپا دره سی (آرپادره سی)، آرپالیق ،آغ داغ (آق داغ)، آغجا داش،افشارجیق، آق مسته، آل داغ، آلا مزره، آلتین داش(دوققوزلار2 )، آنقیت، ائششک داغی، ائشیک؟ میدانلار(ایشیک میدانلار)، ابولقاسیم داشی(=بایراقلی)، احمد داشی (=قالخانی)، ارده شه تپه سی، امه جنلر، اومود، اوهون(هونو)، ایرای داش، ایسپیر، ایسپیرجیک، بارینما(یوخاری گولایان داشی)، بایاتلی(=کیچیک شاه سوره‌نلی؟)، بایراقلی (=ابوالقاسم داشی)، باییندیر (کیچیک گمیچی تپه)، بزه کلی، بوجاقلی، بوزجا، پاخلان آداسی، تؤره مه (=دوققوزلار ٤)، تاپداق (=آرپادره سی ٢)، تک داغ (=گدیک تپه ٣)، توپپوزلو (=دوققوزلار ٣)، توخسون (=قاناجانا٬١ گاناجابا؟ ١)، تورکلر آداسی، چؤمچه داش، چات تپه، چالاغان، چاناق قایا، چاییرلی، داش آدا، داشلیجا، دانالی، دلیجه آدا، دلیجه آدا، دلیجه آدا، دوققوزلار (=دوققوز آدالار)، دیله ک آداسی، دینج آدا، ساخلیجا، ساری تپه، ساریجا، سامانلی، سانجاق (=دوققوزلار ٩)، سایین قالا (صائین قلعه)، سنگیر، سومورقان (=اورتا گوله ین داشی)، سیغیناق، شاه سوره‌نلی؟، شاها (=شاهاتالا)، شوش تپه، عوثمان یومروغو، قابا داش (=دوققوزلار ١)، قاپاقلیجا، قاپساق (=گمیچی ٢)، قارا آدا، قارا تپه، قارلی (قارلیق)، قاشقالاق (=دوققوزلار ٥)، قالخانلی (=احمد داشی)، قامچیلار، قاناجانا (گاناجابا؟٣ =قاناجانا؟ ٣)، قانقلی قایا (=قانلی قایا)، قایاجیق، قایاقاپان، قاینارجا (=بؤیوک شاه سره نلی)، قوتان قوش، قورشاقلی (=بؤیوک کؤمه ر؟داغ٬ کؤمه رداغ؟ ٣)، قوزغون، قوش قایاسی (=کیچیک کؤمه‌ر داغ٬ کؤمه‌ر داغ ٢)، قوش قونماز (=دوققوزلار ٨، قوشاجالی (=گمیچی ٣)، قویون داغی، قیپلیجا (=دوققوزلار ٥)، قیرنالی، قیزیل کنگور (=قیزیل کنگور ١)، قیزیلجا قایا (=قیزیل کنگور ٢)، قیلینج یاغلی قار، کئچل داشی، کؤمه رداغ (کمرداغ؟ ١)، کاظیم خان داشی (=قیرخلار٬ =اییدیر)، کنگرلی، کوله کلی، گؤتورگه (=قاناجانا؟٢ ٬ گاناجابا؟ ٢)، گؤیجه آدا، گدیک تپه (=گدیک تپه ١)، گمیچی آداسی (=گمیچی ١)، گمیچی تپه سی (=بؤیوک گمیچی تپه)، گوله ین داشی (=آشاغی گوله ین داشی)، مئرکیت، موللا یوردو (ملا یورکو؟)، مینجیق تپه (=گدیک تپه ٢)، یئکه داغ، یاپاقلی، یارماقلی، یاریلغان قایا، یاسسی آدا، یاسسی داش، یاسسی یاغلی قارا، یالقیز آدا (=دوققوزلار ٧)، یالمان
و اسامی جعلی و تحریف شده فارسی که چند سال پیش به جای اسامی تورکی تاریخی و حقیقی دریاچه اورمیه تغییر داده شدند 
آرزو، اشک، اسپیر، کبودان، شاهی (اسلامی)، اسپیرو، اسپیرک، آذین، مهر، مهران، مهرداد، برزو، برز، سیاوش، سیاه‌تپه، تنجه، تنجک، بن‌اشک، اشک‌سر، اشکو، چاک‌تپه، دی، ماغ، میدان، چشمه‌کنار، میانه، سامانی، آذر، سنگان، سنگو، تک، جوزار، جوین، جودره، سپید، بستور، زیرآبه، بهرام، گرز، اردشیر، ناهید، پنهان، شاهین، کنارک، زرتپه، خرسک، امید، گریوک، گرده، گیو، کَلسنگ، گلگون، آرام، پناه، کریوه، ناویان، زاغ، مشکین، سهران، پیشوا، کام، کامه، سروش، سرخ، شبدیز، ناخدا، کوچک‌تپه، توس، برزین، آرش، آتش، سیاه سنگ، کرکس، شورتپه، ناوی، نهفت، شوش‌تپه، ایران‌نژاد، شمشیران، مهدیس، کاکایی بالا، کاکایی میانه، کاکایی پایین، تخت، تختان، مرکید، کاوه، مهوار، نادید، کمان، زرکمان، زرکنک، نهان، برد، بردین، بردک، تیر، تشبال، سریجه، بن، کفچه‌نوک.
سوالی که به ذهن می رسد این می باشد که برای تغییر نام خلیج عربی زمین را به زمان می دوزیم پس چرا اسامی تورکی تاریخی و ملی را با اسمی جعلی فارسی عوض می کنیم؟ 
 پارک ملی دریاچه اورمیه  دریاچه دارای ۱۳۰ کیلومتر طول و در پهن ترین نقطه ۴۰ کیلومتر عرض و۴۶۳۰۰۰۰ هکتار مسحت است. عمیق ترین نقطه دریاچه ۱۵اورمیه  متر وعمق میانگین ان ۵ متر می باشد.
دریاچه اورمیه با مینگین بارندگی سالانه ۴۰۰ تا ۶۰۰ میلیمتر و درجه حرارت متغیر از ۱۷ـ تا ۳۶ درجه سانتیگراد از سطح ازاد ۱۲۷۴ متر ارتفاع دارد.
آب دریاچه اورمیه غلظت بسیار دارد که در نقاط مختلف و فصول گوناگون میزان املاحش متغیر و بطور متوسط حدود ۳۰۰ گرم در لیتر است. 
در سال ۱۳۴۶ جزیره قویون داغی(کبودان) از طرف سازمان حفاظت محیط زیست حفاظت شده اعلام گشت.در سال ۱۳۵۴ بود که این جزیره ئ سایر جزایر موجود در این منطقه بجز شاها(اسلامی)منطقه حفاظت شده دریاچه اورمیه اعلام و بعدا به پارک ملی تبدیل شد.
در پارک ۳۲۰۰ هکتاری جزیره کبودان که غیرمسکونی و زیستگاه انواع پستانداران وحشی مثل موش صحرایی ـ قوچ و میش و پلنگ است.
سیمای جزیره قویون داغی (کبودان استپی) و بخش هایی از این جزیره نیمه جنگلی بیشتر پسته وحشی همراه با درختچه های دیگر از جمله بادام وحشی ـ ارس کوهی ـ بادام کوهی ـ خوشک و گوجه وحشی و گیاهان گوناگونی چون دم اسبی ـ مرغ علف گوسفندی و جو وحشی از جمله گیاهان و درختان این جزیره است.
پرواز دسته جمعی فلامینگوها ـ پلیکان ها ـ تنجه ها و کاکایی ها در پارک ملی دریاچه اورمیه مناظر بدیعی در بهار و تابستان پدید می اورد.








هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر