کاریکاتوری در رابطه با روند خشک شدن پارک ملی دریاچه اورمیه
Lake Urmia is shrinking rapidly If it dries up, an ecological catastrophe is inevitable not only in Turkish people of Iran but also, in neighboring countries of Iraq, Turkey, Azerbaijan, and Armenia. Since the Environment is not Subject to Geographical borders a Proper international body should be Responsible for Lake Urmia.The intervention of such a body to Avert an Environmental Catastrophe is Essential
۱۳۸۹/۱۱/۱۸
ریسمان بروکراسی، پیچیده بر حلقوم پارک ملی دریاچه اورمیه
شاید بیشترین هشدار کارشناسان محیطزیست طی سالهای اخیر درباره عواقب ناگوار رفتارهای نسنجیده با پارک ملی دریاچه اورمیه بوده است.
بارها نگرانی از آینده دریاچه ارومیه، تیتر یک رسانههای مختلف را بهخود اختصاص داده است اما بهرغم همه این هشدارها نه تنها تغییری در روند تخریب این دریاچه ایجاد نشد که در مواردی روند تخریب شتاب بیشتری گرفت. هر چه هست فارغ از اینکه در این میان چه کسی مقصر است امروز اورمیه در حال احتضار است؛ دریاچهای که 483هزار هکتار مساحت دارد و از آن بهعنوان دومین دریاچه شور و بیستمین دریاچه بزرگ جهان نام برده میشود. گزارشی که در پی میآید در واقع تصویری است از آخرین وضعیت این زیستبوم که بخشهایی از آن به روایت ایسنا است.
وضعیت پارک ملی دریاچه اورمیه نگرانکننده است. به گفته مدیرکل محیطزیست آزربایجان غربی، ورودی آب به دریاچه اورمیه به صفر، شوری دریاچه به حد فوق اشباع و جمعیت آرتمیای اورمیه تقریبا به صفر رسیده و سطح آب دریاچه اورمیه هم اکنون از حداکثر سطح تراز آن 7 متر کاهش یافته است. کارشناسان نیز اعلام کردهاند سطح آب دریاچه اورمیه تا 2ماه آینده از حداقل تراز سال گذشته نیز کمتر میشود. در این میان، مسعود باقرزاده کریمی، کارشناس مسئول تالابهای سازمان حفاظت محیط زیست با تأکید بر اینکه باید از بوروکراسی برای حل معضلات دریاچه اورمیه پرهیز کرد، گفت: 130هزارهکتار از دریاچه اورمیه بهطور کامل شورهزار شده و دیگر قابل بازگشت نیست! از سوی دیگر مدیر طرح ملی حفاظت از تالابهای ایران نیز از تشکیل جلسه دوم ستاد اجرایی دریاچه اورمیه تا اواخر شهریور با حضور معاون اول رئیسجمهوری خبر داد.
زخم کهنهای که سر باز کرده است
مهندس باقرزاده کریمی، کارشناس مسئول تالابها و مشاور معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیطزیست با اشاره به اینکه بحران دریاچه اورمیه زخم کهنهای است که هماکنون سر باز کرده است یادآور شد: این امر نتیجه 3دهه توسعه ناپایدار و بیرویه در منطقه است که بارگذاریهای غیرقابل تحملی را برای این حوزه ایجاد کرده است.
وی با اشاره به اینکه طی سالهای گذشته بهرغم خشکسالی، هر سال 5درصد بر تولیدات محصولات کشاورزی در استانهای حاشیه دریاچه اورمیه افزوده شده گفت: این امر نشاندهنده آن است که فشار بر منابع آبی اعم از آبهای سطحی و زیرزمینی در این منطقه بهشدت افزایش داشته است. کارشناس مسئول تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست با تأکید بر اینکه باید از میزان برداشت و توقعات از منابع آبی بکاهیم، تصریح کرد: کل بحران دریاچه ارومیه قابل حل نیست ولی تا جایی که مربوط به مسائل انسانی است میتوان این بحران را مدیریت کرد. وی گفت: نمیشود وزارت نیرو، آب را رهاسازی کند اما آبی به دریاچه نرسد! این امر نشاندهنده برداشتهای بیرویه و غیرمجاز است که در این خصوص باید نظارتهای ویژه صورت گیرد.
کارشناس مسئول تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست افزود: تا زمانی که برداشت از منابع آبی تنظیم نشود، به تعادل نمیرسیم. متأسفانه مردم منطقه خشکسالی را در زندگی روزمره خود حس نمیکنند و کشاورز کار خود را انجام میدهد و تنها حاشیهنشینهای دریاچه، آن هم اخیرا بحران خشکسالی را احساس کردهاند. وی گفت: انتقال آب و بارورسازی ابرها کارهای اورژانسی است که میتوان برای نجات دریاچه اورمیه انجام داد. کارشناس مسئول تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست ارتفاع کنونی آب دریاچه ارومیه را 415/1271متر از سطح دریاهای آزاد عنوان کرد و گفت:این رقم از متوسط سطح تراز آب دریاچه 5/3متر پایینتر است و باید گفت: 130هزار هکتار از دریاچه ارومیه بهطور کامل شورهزار شده و با شرایط فعلی دیگر قابل بازگشت نیست. وی با اشاره به اینکه مهمترین مشکل امسال در دریاچه اورمیه افزایش تبخیر بهدلیل افزایش دما نسبت به سالهای گذشته است، گفت: خیلی از اقدامات را میتوان بدون هزینه انجام داد اما نجات دریاچه اورمیه نیازمند صرف زمان و اراده قطعی مسئولان است.
5/2متر کمتر از سطح تراز اکولوژیکی
دکتر نظری دوست، مدیر طرح ملی حفاظت از تالابهای ایران نیز با اشاره به اینکه براساس مصوبه کمیته تخصصی باید سالانه 1/3میلیارد مترمکعب آب وارد دریاچه اورمیه شود، گفت: تنها در این صورت و طی یک دوره 5ساله میتوانیم به سطح تراز اکولوژیک این دریاچه برسیم.
وی با اشاره به اینکه برنامه مدیریت دریاچه اورمیه طرح مشترکی بین 3 استان آزربایجان شرقی، آذربایجان غربی و کردستان بود که با کمک مشاوران داخلی و بینالمللی و براساس بند الف ماده 67قانون برنامه چهارم تهیه شد، گفت: این برنامه مدیریتی در مهرماه سال87 به امضای وزرای نیرو و جهاد کشاورزی، رئیس سازمان محیطزیست و استانداران 3استان آزربایجان شرقی، آزربایجان غربی و کردستان رسید و در فروردین ماه سالجاری در هیات دولت به تصویب رسید.
مدیر طرح ملی حفاظت از تالابهای ایران افزود: برای اجرای این برنامه یک ساختار فرابخشی دیده شده که ستاد اجرایی مدیریت حوضه آبخیز دریاچه اورمیه با ریاست معاون اول رئیسجمهوری و دبیری رئیس سازمان حفاظت محیطزیست و حضور معاون نظارت راهبردی رئیسجمهوری و وزرای نیرو، جهاد کشاورزی، مسکن، کشور و استانداران 3استان آزربایجان شرقی، آزربایجان غربی و کردستان تشکیل میشود.
وی گفت: نخستین جلسه این ستاد ملی اردیبهشت ماه سالجاری برگزار و پس از بررسی وضعیت دریاچه اورمیه مقرر شد کمیتهای تخصصی تشکیل شده و راهکارهای مدیریت پارک ملی دریاچه اورمیه را ارائه کند.
مدیر طرح ملی حفاظت از تالابهای ایران با اشاره به اینکه تصمیمات ستاد اجرایی مدیریت حوضه آبخیز دریاچه اورمیه در حکم مصوبات هیات دولت خواهد بود،گفت: نخستین جلسه کمیته تخصصی دریاچه ارومیه خردادماه سالجاری برگزار شد و از آن زمان تاکنون 5 جلسه در این کمیته تشکیل شده که براساس آن مقرر شد سالانه 1/3میلیارد متر مکعب آب وارد دریاچه اورمیه شود و سهم آب هر استان و میزان بهرهبرداری و ارسال آن برای دریاچه اورمیه نیز تعیین شده است. همچنین 27طرح اجرایی نیز در این کمیته تخصصی برای تطبیق استانهای حاشیه دریاچه ارومیه با کمبود آب مصوب شده که از جمله آنها میتوان به آبیاری تحت فشار، استفاده مجدد از آبهای رها شده، تعیین حریم، نظارت و... اشاره کرد. وی گفت: تمامی این طرحها قرار است در جلسه دوم ستاد اجرایی که ظرف 2هفته آینده برگزار میشود مطرح شود و با فوریت به تصویب برسد.
مدیر طرح ملی حفاظت از تالابهای ایران گفت: با تشکیل این جلسه سهم آب هر استان مشخص شده و سازمان حفاظت محیطزیست بر ورود حقابه هر استان به دریاچه اورمیه نظارت خواهد کرد. از سوی دیگر طرحهای اجرایی اضطراری نیز از محل تبصره 10ستاد بودجه سال89 اعتبار دریافت کرده و در سالهای آینده وارد ردیفهای بودجهای سازمانها و وزارتخانههای ذیربط خواهد شد. وی با اشاره به اینکه نظارت و ایجاد ایستگاههای نظارتی بر روان آبهای ورودی به دریاچه اورمیه بر عهده سازمان حفاظت محیطزیست خواهد بود، گفت: در عین حال برخورد با چاههای غیرمجاز بر عهده وزارت نیرو است و به هر استان اعلام میشود که میزان بهرهبرداری از آب در حوضه آن استان به چه میزان خواهد بود که بر اساس آن، استان مربوطه نسبت به برنامهریزی در این خصوص اقدام خواهد کرد. مدیر طرح ملی حفاظت از تالابهای ایران با تأکید بر اینکه قطعا در 6ماهه اول امسال ورودی آبی به دریاچه نخواهیم داشت، گفت: در تلاشیم تا در نیمه دوم سال نسبت به اجراییکردن مصوبات ستاد اجرایی دریاچه ارومیه اقدام کنیم.
وی با اشاره به اینکه تراز اکولوژیک دریاچه اورمیه 1/1274متر از سطح دریاهای آزاد است، افزود: هماکنون سطح آب دریاچه اورمیه 5/2متر کمتر از سطح تراز اکولوژیک دریاچه است که بر این اساس بین 10تا 12میلیارد متر مکعب کمبود آب داریم که با احتساب ورود سالانه 1/3میلیارد متر مکعب آب به دریاچه با وضعیت تبخیر کنونی میتوانیم طی یک دوره 5ساله به سطح تراز اکولوژیک دریاچه برسیم.
مدیر طرح ملی حفاظت از تالابهای ایران در پایان اظهار امیدواری کرد که با همکاری و مشارکت تمامی دستگاههای ذیربط دریاچه اورمیه از احتضاری که هماکنون دچار آن شده نجات یابد.
سدها، رمق اورمیه را گرفتهاند
مدیرکل محیطزیست آزربایجان غربی با اشاره به اینکه باروری ابرها از تصمیمات اتخاذشده برای ورود آب به دریاچه اورمیه است، افزود: در عین حال مطلع شدیم که رئیسجمهوری دستور انتقال 2میلیارد مترمکعب آب را به این حوضه صادر کرده است که با توجه به حقابه تعیینشده در این خصوص، پیشبینی میکنیم وضعیت دریاچه ارومیه بهبود یابد. وی با اشاره به اینکه هم اکنون آب 21 رودخانه با 39مسیل وارد دریاچه اورمیه میشوند، گفت: در حال حاضر روی تمامی این رودخانههای منتهی به این دریاچه یا سد احداث شده و یا در دست احداث است. مدیرکل محیطزیست آزربایجان غربی تأکید کرد: یکی از مشکلات عمده، بهرهبرداری از سدهای احداث شده روی دریاچه ارومیه است که پیشبینی میشود 4میلیارد متر مکعب آب از این سدها برای کشاورزی و سایر مصارف طی سالهای آینده بهرهبرداری شود که این امر فشار مضاعفی را بر دریاچه اورمیه وارد میکند. این مقام مسئول، به افت شدید جمعیت آرتمیا در دریاچه اورمیه اشاره کرد و گفت: بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد میزان آرتمیا در دریاچه ارومیه بهشدت کاهش یافته و تقریبا به صفر رسیده است اما سیست آن تا 50 سال باقی میماند که امید داریم با آبدار شدن مجدد دریاچه اورمیه شاهد حضور آرتمیا بهعنوان مهمترین موجود این دریاچه باشیم.
دریاچه اورمیه دومین دریاچه شور جهان
پارک ملی دریاچه اورمیه و جزایر متعدد آن به لحاظ ویژگیهای منحصربهفرد اکولوژیکی از سال1346 بهعنوان منطقه حفاظت شده وازسال1349 بهعنوان پارک ملی مورد حفاظت قرار گرفته است.
این دریاچه از سال1354 بهعنوان ذخیرهگاه بیوسفر در برنامه «انسان و کره مسکونی» سازمان یونسکو معرفی و در آن ثبت شده است. در سال1354 دریاچه اورمیه و تعدادی از دریاچههای آبشیرین جنوبی آن بهعلت دارا بودن معیارهای جهانی کنوانسیون حفاظت از تالابها (رامسر1971) در لیست تالابهای کنوانسیون قرار گرفته است و هماکنون بهدلیل مشکلات زیستمحیطی در لیست تالابهای در معرض تغییرات شدید اکولوژیکی قرار دارد.
آرتمیا مهمترین موجود این دریاچه است. از گونههای درمعرض خطر این منطقه، میتوان به پلیکان پاخاکستری، باکلان کوچک، غازپیشانیسفید کوچک، عروس غاز، اردک مرمری، اردک سرسفید، اردک بلوطی، خروس کولیدشتی، میش مرغ و دلیجه کوچک اشاره کرد. همچنین در حدود یک هزار و 500گونه گیاه آوندی در حوزه اورمیه به ثبت رسیده است از این یک هزار و 500گونه 353گونه ارزش اقتصادی و 290گونه اهمیت اکولوژیک دارند
http://tinyurl.com/6f7ypzw
دریاچه اورمیه، دریاچه ای که آب را به رویش بستیم
در هفته ای که گذشت فرصتی پیش آمد و سری به پژوهشسرای دانش آموزی خیام زدم.در همان بدو ورود بر روی میز هایی عکس هایی را دیدم که از سویی باعث خشنودی و از سوی دیگر اندوه را بر وجودمان جاری ساخت.
موضوع عکس های در معرض نمایش مربوط به پارک ملی دریاچه ی اورمیه بود.توجه به برزگترین چالش زیست محیطی آزربایجان در چنین نهادی موجب بسی سرور است اما در دیگر سو مشاهده ی عکس ها آدمی را چنان خجل می کند که از انسان بودنش اندوهگین می شود.به راستی که دست اندازی به طبیعت تا کی ادامه خواهد داشت؟آن هم دست کاری در بخشی از طبیعت که شاید نابودی اش موجبات نابودی منطقه ی وسیعی چون آزربایجان و دیگر مناطق ایران و حتی کشور های همسایه را به دنبال داشته باشد.
آرتمیا دریاچه ی اورمیه منقرض شده است و دیگر صدای فلامینگوها و تنجه ها بر فرازش کمتر شنیده می شوند.مدیرکل اداره ی محیط زیست استان آزربایجان غربی در مصاحبه ای با خبرگزاری مهر، با نگرانی بسیاری اعلام کرده است که میزان سطح آب دریاچه اورمیه نسبت به سال ۱۳۷۵ شش متر کاهش یافته و میزان غلظت نمک در آب آن به ۴۰۰ گرم در لیتر رسیده است . آبی که دیگر نه آب ، بلکه نمک مذاب است.
در سویی دیگر همچنان سدهایی بر پانزده رود دائمی به پارک ملی دریاچه ی اورمیه می ریزند ساخته می شوند. تاکنون بر روی این رود ها ۳۶ سد ساخته اند ، ۱۲ سد نیز در دست ساخت هستند و ۴۰ سد دیگر نیز برای ساخت و احداث در دست برنامه ریزی هستند . یعنی ۸۸ سد مانع از جاری شدن رودخانه ها بسوی دریاچه ی اورمیه و رسیدن آب به درون آن میشوند . برای مثال فقط بر یک رود منتهی به آن (به نام آجی چای) ۲۲ سد احداث شده است و به این ترتیب دیگر آبی باقی نمی ماند که به آن دریاچه وارد شده و باعث ادامه ی حیاتش گردد.اگر مسیر جاده ی قدیم اهر- تبریز(ونیار)طی کنید یکی از این سدها را خواهید دید.
آری،آن مقدار اندک آبی نیز که در رودخانه های بی جان شده باقی مانده بود ، توسط کشاورزانی که در مسیرهای آنها مزارع جدیدی برپا کرده بودند ، مکیده شد و می شود . سالهای کم باران نیز مزید بر علت شدند و نهایتا کار به اینجا رسید که مدیر کل حفاظت استان آزربایجان غربی اعلام کرد ورودی آب دریاچه ی اورمیه به صفر مطلق رسیده است. گویا امسال هم خشکسالی بزرگترین معضل کشور است نمی دانم شاید خدای رحمان رحمی بر این بندگان خطاکارش داشته باشد و باقی سال را شاهد افزایش نزولات جوی باشیم .
احداث سد بر رودخانه هایی که به دریاچه ی اورمیه می ریختند و بستن دریچه های آن سدها ، در واقع گرفتن گلوی دریاچه ی ارومیه بود مانعی که شاید موجب خفه شدن آن شود و امروز سیاهی و کبودی این خفگی را بر رخسار دریاچه اورمیه می بینیم.
در طرفه دیگر ماجرا احداث پل میانگذر دریاچه ی اورمیه نیز بر شدت فاجعه افزود و مانع گردش آب در این دریاچه شد.
حتی تصور کردن ابعاد فاجعه ی خشک شدن دریاچه ی اورمیه نیز وحشتناک است . کسی هنوز به درستی نمی تواند همه ی ابعاد و عواقب ناشی از مرگ دریاچه ی اورمیه و عمق فاجعه را از هم اکنون به دقت پیش بینی کند اما با مطالعه ی سرگذشت دریای آرال می توان سرنوشت دریاچه ی اورمیه وعواقب بعد از مرگش را بطور تقریبی و تا حدودی ، بطورعلمی پیش بینی نمود و دورنمای سیاه،فاجعه بار و آینده ای غم انگیز برایش تجسم نمود.
با خشک شدن دریاچه ی اورمیه بمب نمک هشتاد میلیارد تنی آماده ی انفجار خواهد شد.تمام مزارعی که در حال حاضر با آبهای ذخیره شده در پشت سدهای احداث شده بر رودخانه های منتهی به دریاچه ی اورمیه سبز و خرم گشته اند و یا با احداث کانال و پمپهای قوی آب آن رودخانه را به سمت خود برده اند ، غرق غبار و نمک و سم می شوند و در هوای داغ و در سوزانی که بسویشان خواهد آمد خشکیده خواهند شد و تبدیل به شوره زار می گردند . صدهاهزار و بلکه میلیونها نفر از کسانی که در استانهایی حتی هزاران کیلومتر دورتر از دریاچه ی خشکیده اورمیه زندگی می کنند دچار بیماری های بسیار دردناک و کشنده خواهند شد و با زجر و درد و انواع سرطان و اندامی ناقص و بیمار خواهند مرد و نسل های بعدی آنها نیز از عواقب خشک گشتن آن دریاچه مظلوم جان سالم به در نخواهند برد .
مدیر کل حفاظت محیطزیست آزربایجان غربی با اشاره به طرح هایی که برای انتقال آب در کوتاه مدت به این دریاچه در دست بررسی یا اجرا هستند ، با ناامیدی نگریسته و گفته است “هیچ اقدامی در کوتاه مدت قادر به تامین آب مورد نیاز دریاچه ارومیه نیست ” . عباس نژاد با اشاره به برنامه هایی که برای نجات این دریاچهء خشکیده در درازمدت مطرح شده اند نیز گفته است که برای احیای دریاچهء اورمیه چهار هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده بود ولی در نهایت ، این مقدار به کمتر از نصف آن کاهش یافت . مدیر کل سازمان حفاظت محیط زیست استان آزربایجان غربی با تاسف می افزاید : شرایط دریاچهء اورمیه بحرانی است و عمر آن به پنج سال آینده نمی رسد.
در این میان چه بلایی بر طبیعت ارسباران(قره داغ) خواهد آمد.شاید دیگر نتوانیم طراوت باران های مخفی(مه بارشی)را در طبیعت منحصر به فرد این منطقه حس کنیم.غبارهای عربی از سمت غرب و جنوب به ایران با غبارهای نمکهای مسموم را نیز از بستر خشکیدهء دریاچهء اورمیه برخواهند داشت و تا شعاعی دست کم یک هزار کیلومتری بر سر مردم قره داغ و ایران و حتی کشورهای همسایه خواهند ریخت.دیگر در آن زمان گویا از نماینده و فرماندار نخواهد نوشت.دیگر حرفی از میراث فرهنگی نخواهد زد.سخنی از بیکاری نخواهد بود.دیگر صدای دلنشین موسیقی آشیقی از مجالس عروسی و کنسرت ها شنیده نخواهد شد.بحثی از سونگون و فاز زیست محیطی اش نخواهد بود.صدای بافتن ورنی از آلاچیق های عشایری شنیده نخواهد شد.بحث سیاه خروس و خطر انقراضش منتفی خواهد شد.ولی در این میان بازار طبیبان رونق خواهد گرفت،درمان صدها هزار و بلکه میلیونها نفر از شهروندان مبتلا شده به سرطان و عفونت و کوری و معلولهای ناقص الخلقه و کودکان عقب مانده و بیمارانی که کبد و ریه و کلیه هایشان از کار افتاده و با مرگ دست به گریبان شده اند .
اما امید تنها چیزی است که بشر با دل بستن بدان زندگی می کند و امیدواریم که هرگز چنین نشود.نگذاریم که دیگر وضعیت اورمیه بدین منوال پیش رود.به عقیده ی دکتر اسماعیل کهرم چهره ی نام آشنای محیطزیست ایران بهترین کاری که میتوان اکنون برای دریاچه اورمیه انجام داد، این است که آب سدهایی را که روی رودخانههای مشروبکننده حوضه دریاچه اورمیه ساخته شده است، به دریاچه روانه کنیم. اگر 20 درصد آب این سدها را که در بهار آبگیری میکنند، به دریاچه بریزیم بسیاری از مشکلات دریاچه حل خواهد شد.
شاید انسان بتواند با استفاده از فناوریهای روز بسیاری از تغییرات را در طبیعت بهوجود بیاورد، اما صرف این توانایی نباید باعث شود به طبیعت صدمه برسد و با تصمیمگیریهای غیرکارشناسی، محیطزیست نابود شود.
http://tinyurl.com/6bagfht
عوامل موثر بر كاهش سطح آب پارک ملی درياچه اورميه
پارک ملی درياچه اورميه بين استانهاي آزربايجان شرقي و آزربايجان غربي واقع شده است. درياچه اورمیه با مساحتي بالغ بر5822 كيلومتر مربع دررقوم88/1277 بيستمين درياچه جهان از لحاظ وسعت محسوب ميگردد طول درياچه اورمیه از 130 تا 146 كيلومتر متغير بوده و عرض درياچه اورمیه در پهن ترين قسمت 58 كيلومتر و در كم عرض ترين قسمت آن كه در محلي بين كوه زنبيل وجزيره شاها (اسلامی) واقع شده است 15 كيلومتر مربع ميباشد. وسعت حوضه آبريز درياچه اورمیه 52355 كيلومتر مربع ميباشد كه از اين مقدار حدود 5822 كيلومترمربع وسعت خود درياچه اورمیه مستقيما با ارتفاع آب درياچه اورمیه رابطه داشته وبا افزايش يا كاهش حجم آب آن تغيير پيدا ميكند.
پارک ملی درياچه اورميه داراي102 جزيره كوچك و بزرگ ميباشد كه جزيره قويون داغي (کبودان) بزرگترين جزيره درياچه با 3/2 كيلومترمربع وسعت تنها جزيره اي است كه در آن آب شيرين يافت ميشود از ديگر جزاير مهم درياچه اورمیه ميتوان ائششک (اشك) ، دیله ک آداسی (آرزو) و ایسپیر (اسپير) را نام برد. از نظر طبقه بندي شيميائي آب درياچه اورميه تيپ كلره داشته و باقيمانده خشك عناصر محلول درآب آن (T.D.S) در دوران پرآبي در حدود 180 ودرزمان كم آبي در حدود 420 گرم در ليتر ميباشد.
اسيديته يا قليائيت آب درياچه اورمیه (PH) درفصل بهار به دليل پايين بودن دما و بارش باران هاي اسيدي درمحدوده 8-6 ودر فصل تابستان 8-7 ميباشد .هدايت الكتريكي آب بسته به وضعيت حجم آب درياچه اورمیه از 200000تا 600000 ميكروموس برسانتيمتر مربع متغير بوده وتنها موجود زنده اي كه قادر است در آب شور اين درياچه زندگي نمايد آرتميا ساليناست (آرتمیا اورمیانا) كه خوراكي مقوي و بسيار مناسب براي ماهيان پرورشي ميباشد لازم به ذكر است كه پارک ملی درياچه اورميه دومين درياچه شور دنيا بعداز درياچه بحرالميت محسوب ميشود.
حجم آب درياچه اورميه در مساحت 5822 كيلومتر مربع و باعمق متوسط 5/4 متر بالغ بر 31 ميليارد مترمكعب تخمين زده ميشود رودخانه هاي مهم حوضه آبريز درياچه اورمیه عبارتند از: تاتائو (سيمينه رود) ، جیغاتی (زرينه رود) ، ساووجبولاق (مهاباد) چاي ، گدارچاي ، باراندوز چاي ،نازلوچاي ، روضه چاي ، زولاچاي ، شهرچای در آزربايجان غربي وآجي چاي ، ليلان چاي ، آذرشهر چای ، قلعه چای ، صوفي چای ،مردوق چاي و 7 رودخانه فصلي درآزربايجان شرقي و آزربایجان غربي بنامهای خرخره چاي ،شيواسان چاي ،سنيخ چاي ، طسوج چاي ، دريان چاي ، وگبي چاي كه اغلب در زمستان وبهار جريان دارند .
لازم به توضیح است که سهم آب ورودی به دریاچه اورمیه از رودخانه های استان آزربایجان غربی به میزان 85 درصد واز رودخانه های استان آزربایجان شرقی 15 درصد می باشد.
عوامل موثر بر كاهش سطح آب درياچه اورميه
1- بارش
2- جريان رودخانه ها
3- تبـخير
4- دما
بارش:
آمار بارندگی ایستگاههای مبنای غرب حوضه دریاچه اورمیه از سال آبی 78-77 لغایت 87-86 و مقایسه آن با بارش دراز مدت ارائه شده اگر ملاحضه گردد متوجه می شویم که تا سال آبی 80-79 در اکثر ایستگاههای حوضه آبریز دریاچه اورمیه مقدار نزولات جوی به طور فاحشی نسبت به میانگین دراز مدت کاهش داشته به طوریکه میزان تغییرات کاهش در بعضی از ایستگاههای باران سنجی از سال آبی 78-77 لغایت 80-79 تا79 درصد و در سال آبی 81-80 در بعضی از ایستگاه های مبنا تا 14 در صد کاهش داریم ، از سال آبی 82-81 لغایت 83-82 علیرغم افزایش بارندگی در حوزه ، در برخی از ایستگاه های مبنا تا 36 در صد کاهش را شاهد هستیم . در سال آبی 86-85 شاهد افزایش بارندگی در کل حوضه خصوصا"در بعضی از ایستگاهها تا حدود 43 در صد نسبت به میانگین دراز مدت می باشیم .
اما بررسی آمار بارندگی ایستگاههای مبنا نشان دهنده کاهش شدید بارندگی نسبت به میانگین دراز مدت در سال آبی 87-86 می باشد . بطوری که این کاهش در ایستگاهای باران سنجی حاشیه دریاچه اورمیه تا 59 درصد می رسد . توضیح اینکه متوسط بارندگی در ایستگاههای باران سنجی حاشیه دریاچه اورمیه در یک پریود 25 ساله در حدود 250 میلیمتر بر آورد شده است ،که با شروع دوره خشکسالی بارندگی بر سطح دریاچه اورمیه حدود 100 میلیمتر در سال آبی 79-78 (معادل 40 در صد متوسط بارندگی پریود 25ساله ) رسیده است .
کمترین مقدار بارندگی ثبت شده در سال آبی 87-86 در بین ایستگاههای مبنا بمیزان 104 میلیمتر در ایستگاه باران سنجی موش آباد در حاشیه دریاچه اورمیه می باشد .
جريان رودخانه ها:
با توجه به آمار حجم جريان رودخانه ها در ايستگاههاي منتخب و شاخص غرب حوضه آبريز درياچه اورميه از سال آبي 78-77 لغايت 87-86 ومقايسه آن با ميانگين درازمدت ارائه شده چنانچه مشاهده و بررسی شود طي سالهاي اخير و باشروع دوره خشكسالي مقدار کاهش جريان در بعضي از ایستگاههاي هيدرومتري مورد نظر تا 96 درصد بوده و در سال آبي 80-79 تا 98 درصد و در سال آبي 81-80 كاهش در حدود 73 درصد ودر سال آبي 84-83 معادل 77 درصد و در سال آبي 85-84 در حدود 77 درصد كاهش نسبت به ميانگين درازمدت را نشان ميدهد . با توجه به حجم كل تخليه رودخانه هاي اصلي غرب حوضه آبريز درياچه اروميه که درطي سالهاي 78-77 لغايت 87-86 وميانگين درازمدت آنها محاسبه شده است مجموع حجم كل تخليه رودخانه هاي اصلي در طي سه سال آبي 78-77و 79-78 و 80-79 (خشكسالي) به ميزان 1146 ميليون مترمكعب بوده كه درحدود 64 درصد نسبت به ميانگين درازمدت كاهش نشان ميدهد. همچنين حجم كل تخليه رودخانه هاي اصلي در طي سال آبي 81-80 كاهشي در حدود 52 درصد ودرسال آبي 82-81 درحدود 49 درصد افزایش و درسال آبي 83-82 معادل 13 درصد درسال آبي 84-83 درحدود 32 درصد و در سال آبي 85-84 درحدود 46 درصد و در سال آبی 86-85 در حدود 11 درصد کاهش را نشان می دهد .
حجم کل تخلیه رودخانه های منتهی به دریاچه اورمیه در سال آبی 87-86 در حدود 504 میلیون متر مکعب بوده که این مقدار نسبت به سال آبی 86-85 در حدود 82 در صد ونسبت به میانگین دراز مدت در حدود 84 در صد کاهش را نشان میدهد .
تبـخير:
اندازه گيري ميزان تبخير در ايستگاه هاي حوضه پارک ملی درياچه اورميه با استفاده از تشتك تبخير كلاس A موجود در ايستگاههاي تبخيرسنجي انجام ميگيرد . ايستگاههاي تبخيرسنجي موجود درغرب درياچه اورميه عبارت هستند از : يالقوزآغاج ، بندر گلمانخانه ، داشخانه ، تازه كند، آباجالو سفلی ،كه با بررسي آمار ايستگاههاي مذكور مشاهده گردید متوسط تبخير از مقدار 1156 ميليمتر درسال آبي 75-74 به مقدار 1586 ميليمتر در سال آبي 80-79 رسيده است براساس اين آمار مشخص ميشودكه با كاهش ميزان بارندگي تا سال 80-79 ميزان تبخير نيز همزمان افزايش داشته است به طوريكه ميزان تغييرات افزايش تبخير درايستگاههای حاشیه دریاچه اورمیه نسبت به ميانگين درازمدت ازسال آبي 75-74 لغايت 80-79 از 1/9 تا 17 درصد بوده است . توضيح اينكه درسال آبي 81-80 ميزان تبخير در حدود1420 ميليمتر مشاهده شده كه نسبت به سال آبي 80-79 درحدود10 درصد كاهش ونسبت به ميانگين در حدود2/5 درصد افزايش داشته است متوسط ارتفاع تبخير درسال 82-81 درحدود 1442 ودر سال 83-82 ، 1535 ميليمتر و درسال آبي 84-83 درحدود 1435 و در سال 85-84 در حدود 1440 و در سال آبی 86-85 درحدود 1435 ميليمترو در سال آبی 87-86 در حدود 1629 میلیمتر ميباشد . ملاحظه می گردد که این مقدار نسبت به میانگین درازمدت افزایش داشته است .
دما:
بررسي ميانگين سالانه دماي سه گانه(حداقل ، حداكثر وميانگين ) ايستگاهها درحوضه آبريز پارک ملی درياچه اورميه نشان دهنده نوسانات سالانه دما در حول و حوش ميانگين دوره آماري تا سال 74 ميباشد. بطوريكه دربعضي از سالها ميانگين دماها از ميانگين دوره آماري بيشتر ودربعضي سالها كمتر بوده است .ازاين سال به بعد سير صعودي دماهاي سالانه نسبت به ميانگين دوره آماري شروع شده است .البته تا سال 76 افزايش دما بطئي بوده ، ولي از سال آبي 77-76 به بعد افزايش شديد دما در كليه ايستگاهها مشاهده ميشود به طوريكه اين افزايش در سال آبي 78-77 در حدود 9/6 درصد نسبت به ميانگين درازمدت ميباشد ميانگين متوسط سالانه دما درسال آبي 79-78 نسبت به ميانگين درازمدت درحدود2/12 درصد افزايش يافته واين افزايش تا سال آبي 80-79 ادامه داشته است .ميانگين دماي متوسط سالانه درسال آبي 81-80 به ميزان 8/12 ودرسال آبي 82-81 به ميزان 2/12 وسال آبي 83-82 به ميزان 4/12 ودر سال آبي 84-83 به ميزان 12 و در سال آبي 85-84 به ميزان 7/12 و در سال آبی 86-85 به میزان 1/11 درجه سانتیگراد می باشد .
میانگین دمای متوسط سالانه در سال آبی 87-86 بمقدار 9/11 درحه سانتیگراد بوده که نسبت به سال آبی 86-85 در حدود 7 در صد افزایش را نشان می دهد .
منبع: اطلاعات آماری شرکت سهامی منطقه آب آذربایجان غربی
۱۳۸۹/۱۱/۱۷
حمل و نقل بيشترين سهم را در آلودگي هواي اورمیه دارد
مديركل حفاظت محيط زيست آزربايجان غربي گفت: حمل و نقل بيشترين سهم را در آلودگي هواي اورمیه دارد.
به گزارش گروه خبری تبریز سسی به نقل از فارس ،حسن عباسنژاد در اورمیه اظهار داشت: با توجه به اينكه 36 درصد آلودگي هواي اورمیه ناشي از وسايل نقليه اعم از شخصي، عمومي و موتوري است بايد تمهيدات اساسي در راستاي كنترل آلايندههاي هوا انديشيده شود.
وي تصريح كرد: چنانچه نسبت به آلايندههاي هوا اعم از وسايل نقليه و واحدهاي صنعتي نظارت جدي اعمال نشود، اورمیه در آينده نزديك به جمع شهرهاي آلوده ايران ميپيوندد به طوري كه استشمام هواي آن براي بيماران و كودكان بسيار خطرناك ميشود.
اين مقام مسئول خاطرنشان كرد: طبق اطلاعات ارائه شده توسط كارشناسان وضع هواي اورمیه در سالهاي آينده نگرانكننده است از اين رو مسئولان دستگاههاي مختلف بايد با همتي جدي براي مقابله با اين مشكل زيست محيطي وارد عمل شوند چرا كه تبعات مخرب ناشي از آلودگي هوا به محيط زيست منحصر نميشود بلكه آثار منفي آن گريبانگير مردم، طبيعت، ابنيه و آثار تاريخي شهر نيز ميشود.
وي در ادامه سخنان خود گفت: با توجه به مطالعات انجام شده بسياري از مناطق شهري آذربايجان غربي به خاطر كمبود فضاي سبز با مشكل جدي گرد و غبار مواجه هست كه اين معضل در اورمیه حادتر است.
عباسنژاد اضافه كرد: استاندارد فضاي سبز براي هر نفر هشت متر مربع است ولي در اورمیه به خاطر بيتوجهي نسبت به اين استاندارد بيش از 600 هكتار كمبود فضاي سبز وجود دارد، لذا بايد مسئولان در راستاي افزايش فضاي سبز و كاشت درخت مشاركتي همگاني داشته باشند و در اين راستا اقشار مختلف مردم را تشويق كنند.
وي ادامه داد: بخش اعظمي از آلودگي هوا حاصل سوختهاي فسيلي است بر اين اساس بايد استفاده بهينه از سوختهايي مانند بنزين و گازوئيل مورد توجه قرار گيرد همچنين بايد سوختهايي سبك و پاك نظير گاز بايد جايگزين ساير سوختها به ويژه سوخت فسيلي شود.
وي همچنين به وارونگي هوا به عنوان تشديد كننده آلودگي هوا اشاره كرد و اظهار داشت: در مواقع بروز وارونگي هوا بايد مردم نسبت به استفاده غير ضروري از خودروهاي شخصي خودداري كرده همچنين به صورت جدي از آتش زدن مواد لاستيكي و سوختهاي سنگين مانند روغن سوخته اجتناب كنند تا به تدريج از آثار مضر وارونگيها كاسته شود
http://tinyurl.com/4nljopk
اسامی تورکی جزایر پارک ملی دریاچه اورمیه
*مئهران باهارلی
پارک ملی دریاچه اورمیه بین استانهای آزربایجان شرقی و آزربایجان غربی و در موقعیت جغرافیایی 37 تا 30/38 عرض شمالی و 45 تا 46 طول شرقی واقع شده است. مساحت پارک 464056 است .پارک ملی دریاچه اورمیه جمعا دارای 102 جزیره بزرگ و کوچک به مساحت 33486 هکتار است .
پوشش گیاهی:
سرو کوهی , پسته وحشی , داغداغان ,زالزالک , بادام کوهی ,شیرخشت ,دیو آلبالو, گندمیان ,فرفیون ,آویشن ,درمنه ,علف شور, کاکوتی ,زنبق,یولاف ,شنگ و شقایق.
پستانداران:
قوچ و میش و گوزن زرد .
پرندگان:
فلامینگو, پلیکان , کاکایی و تنجه .
خزندگان:
انواع مارهای سمی و نیمهسمی, مارمولک و آفتابپرست.
پارک ملی دریاچه اورمیه در میان دو استان آزربایجان شرقی و آزربایجان غربی بخش شده است. دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه درونْ سرزمینی آزربایجان و ایران است. آب دریاچه اورمیه بسیار شور بوده و عمدتآ از رودخانههای جیغاتی (زرینهرود)، تاتائو (سیمینهرود)، گدار، باراندوز، شهرچای، نازلو و زولا تغذیه میشود. حوضه آبریز دریاچه اورمیه ۵۰۸۹۲ کیلومتر مربع است که پیرامون ۳٪ مساحت کل کشور را دربر میگیرد. این حوضه با داشتن دشتهایی مانند دشت خانا (پیرانشهر)، سالماس (سلماس)، اورمو (اورمیه)، تبریز، آذرشهر، ماراغا (مراغه)، قوشاچای (میاندوآب)، ساووجبولاق (مهاباد)، سولدوز (نقده) و اشنویه یکی از کانونهای ارزشمند فعالیت کشاورزی و دامداری در آزربایجان و ایران بشمار میرود. پارک ملی دریاچه اورمیه بزرگترین آبگیر دائمی آسیای غربی است. پارک ملی دریاچه اورمیه پس از مرداب انزلی از جالبترین و نغزترین زیستگاههای طبیعی جانوران در ایران بشمار میرود. تا کنون بیش از ۱۸۶ گونه از پرندگان آبزی و کرانهای و دهها پرنده خشکیزی در استان آزربایجان غربی شناسایی شده اند. پارک ملی دریاچه اورمیه دارای ۱۰۲ جزیره است که همه آنها از سوی سازمان یونسکو به عنوان اندوخته طبیعی جهان به ثبت رسیده است. جزیره ائششک داغی (اِشک) زیستگاه پرندگان زیبای کوچگر از جمله مرغ آتش و تنجه و نیز گوزن زرد است. گِل کرانه دریاچه اورمیه خاصیت درمان برای دردهای مَفصلی و بیماریهای زنان را دارد. برای گشت و گذار در دریاچه اورمیه و جزیرههای آن میتوان از دو کشتی سهند و نوح یا قایقهای گوناگون در بندر گلمانخانه بهره گرفت.
تاریخچه و معنای نام اورمو، اورمیه
منابع فارسی و ارمنی نام شهر اورمو (اورمیه) را به شکل "ارومیه" و منابع تورکی و آزربایجانی این نام را در زبان فارسی به شکل "اورمیه" و به زبان تورکی مطابق با تلفظ مردم به شکل "اورمو" می نویسند. گروه دوم معتقد به تورکی بودن نام اورمو و در نتیجه اورمیه و همریشگی احتمالی آن با اسامی شهرهایی مانند اور و اوروک (از تمدن سومری)، اورگنج (دو شهر در ازبکستان و ترکمنستان) و اورومچی (در ترکستان چین، بئش پالیق سابق) اند.
تئوری سومری نام اورمیه: مدافعین این تئوری، نام اورمیه را به شکل "اور(و)+ مو" (URU+MU)و یا "اور(و)+مه" (URU+ME) تقطیع می کنند.
١- "اوروURU " در زبان سومری که از طرف عده ای زبانی خویشاوند با زبان تورکی و یا پروتوتورک در نظر گرفته می شود، به معنی شهر و آبادی است. نام دو عدد از مهمترین شهرهای سومری "اور" (المقیر فعلی در جنوب بغداد) و "اوروک" (ورقه فعلی) بوده و احتمال داده می شود نام کشور عراق نیز یادگار کلمه اوروک سومری باشد. (اوروق و یا اوروغ در ترکی به معنی قبیله و یا گروه انسانی خویشاوند و در ترکی معاصر به شکل اویروق به معنی تابعیت و شهروندی است).
٢- "موMU " در زبان سومری (معادل شامو در زبان آکادی) به معنی بهشت و یا بخشی از آسمان-بهشتها و شاید به معنی باران است. "مهME " نیز در این زبان به معنی معیارها و نرمهای فرهنگی و یا پرچمها و نشانه های این نرمها می باشد. بنابراین "اوروموURUMU " به زبان سومری به معنی "شهر بهشتی"، "شهر باران" و "اورومهURUME " به معنی "شهر فرهنگ، شهر بافرهنگ" می باشد. نام اورومو به معنی شهری بهشتی با باور رایج در ادوار باستان مبنی بر قرار داشتن باغ عدن در آزربایجان –تبریز همخوانی تمام دارد.
تئوری اورال –آلتائیک نام اورمیه: در زبانهای مخلتف اورال-آلتائیک نامهای جغرافی متعدد مشابه با نام اورمیه وجود دارند. این نامها را میتوان به دو دسته جداگانه، یکی با معانی مکان و مقر و دیوار و دیگری با معانی زیبا و شاد و شوق و ... تقسیم کرد:
١- بن "اورUR " در زبان تورکی باستان به معنی مکان و مقر و... و "اٶرو-هٶروÖRÜ-HÖRÜ " به معنی دیوار درهم تنیده است. ("اورUR " به سومری به معنی انسان است). کلمات اورتا (وسط)، اوردو (قرارگاه خاقان و ارتش)، اورون (مقام، مکان)، اورناماق (جای گرفتن)، اورلاتما (اسکان دادن)،... در زبان تورکی و بنا به شماری از صاحبنظران کلمات یورد و یا یئر نیز از همین ریشه اند.
٢- در زبانهای اورال-آلتائیک ترکیبات متعددی وجود دارند که یادآور نام اورمیهاند. در همه این نامها معانی شادی، زیبائی، ذوق و شوق و الهام بخشی مستتر است:
الف- در زبانهای مونقولی کلمات اورماURMA ، اورامURAM ، اورمانURMAN ، اورماسURMAS ، اورمURM ، اوروما URUMUو .... به معانی روحیه، الهام، شوق و ذوق میباشند. نام شهر اورومچی URUMÇİ ویا اورونچی URUNÇİاویغورستان (تورکستان چین) نیز کلمه ای مونقولی (لهجه باستانی مربوط به دو هزار سال پیش) است. در این ترکیب اورو URU به معنی زیبا و مچی MÇİ به معنی مرغزار و کشتزار است.
ب- در زبانهای اورالیک (فینو اوگوریک مخصوصا در زبان مجاری) اٶرٶم-اٶرٶل ÖRÖM-ÖRÖLبه معنی شادی و نشاط است (زبانشناسان این نامها را ماخوذ از زبان تورکی دانستهاند).
ج- در تورکی باستان، اورینÖRİN, ÜRİN ، اورون ÜRÜN و اورگونÜRGÜN همه به معنی شاد و شاداب بودن.
بنابراین نظریه، نام اورمیه کلمه ای اورال آلتائی به معنی مکان زیبا و شادی بخش است.
تئوری تلفظ مردمی: عده ای نیز نام اورمیه را ناشی از تلفظ تورکی "رومیه" و یا "رومی" میشمارند. طبق این نظر، از آنجائیکه صدای "ر" در اول کلمات اصیل تورکی نمی آید، برای رفع این صدا از اول این چنین کلمات وارده از زبانهای خارجی، صدای "او" و یا "ای" به اول آنها (مانند ایره حیم به جای رحیم و .....) افزوده می شود. چنانچه واژه های "روم" و "روس" در تورکی مردمی به شکل "اوروم" و "اوروس" تلفظ میشوند. نام شهر "اورفا" در ترکیه نیز طبق همین قاعده و از افزودن صدای "او" به اول نام قدیمی این شهر "روبا" حاصل شده است.
نتیجه:
نام دومین شهر آزربایجان اورمو-اورمیه، چه از ریشه تورکی- اورال آلتائیک اروم-اورون، چه از تلفظ تورکی "رومیه" و چه از ریشه سومری اورومو-اورومه گرفته شده باشد، شکل "اورمیه" مانند خود این شهر، دارای بار و هویت تورکی است و شایسته است که در زبان فارسی نیز به جای فرم غیرتورکی ارومیه بکار رود.
نام جزایر پارک ملی دریاچه اورمیه
نام ۱۰۲ جزیره دریاچه اورمیه بدین شرح است:
آداجیق، آرپا دره سی (آرپادره سی)، آرپالیق ،آغ داغ (آق داغ)، آغجا داش،افشارجیق، آق مسته، آل داغ، آلا مزره، آلتین داش(دوققوزلار2 )، آنقیت، ائششک داغی، ائشیک؟ میدانلار(ایشیک میدانلار)، ابولقاسیم داشی(=بایراقلی)، احمد داشی (=قالخانی)، ارده شه تپه سی، امه جنلر، اومود، اوهون(هونو)، ایرای داش، ایسپیر، ایسپیرجیک، بارینما(یوخاری گولایان داشی)، بایاتلی(=کیچیک شاه سورهنلی؟)، بایراقلی (=ابوالقاسم داشی)، باییندیر (کیچیک گمیچی تپه)، بزه کلی، بوجاقلی، بوزجا، پاخلان آداسی، تؤره مه (=دوققوزلار ٤)، تاپداق (=آرپادره سی ٢)، تک داغ (=گدیک تپه ٣)، توپپوزلو (=دوققوزلار ٣)، توخسون (=قاناجانا٬١ گاناجابا؟ ١)، تورکلر آداسی، چؤمچه داش، چات تپه، چالاغان، چاناق قایا، چاییرلی، داش آدا، داشلیجا، دانالی، دلیجه آدا، دلیجه آدا، دلیجه آدا، دوققوزلار (=دوققوز آدالار)، دیله ک آداسی، دینج آدا، ساخلیجا، ساری تپه، ساریجا، سامانلی، سانجاق (=دوققوزلار ٩)، سایین قالا (صائین قلعه)، سنگیر، سومورقان (=اورتا گوله ین داشی)، سیغیناق، شاه سورهنلی؟، شاها (=شاهاتالا)، شوش تپه، عوثمان یومروغو، قابا داش (=دوققوزلار ١)، قاپاقلیجا، قاپساق (=گمیچی ٢)، قارا آدا، قارا تپه، قارلی (قارلیق)، قاشقالاق (=دوققوزلار ٥)، قالخانلی (=احمد داشی)، قامچیلار، قاناجانا (گاناجابا؟٣ =قاناجانا؟ ٣)، قانقلی قایا (=قانلی قایا)، قایاجیق، قایاقاپان، قاینارجا (=بؤیوک شاه سره نلی)، قوتان قوش، قورشاقلی (=بؤیوک کؤمه ر؟داغ٬ کؤمه رداغ؟ ٣)، قوزغون، قوش قایاسی (=کیچیک کؤمهر داغ٬ کؤمهر داغ ٢)، قوش قونماز (=دوققوزلار ٨، قوشاجالی (=گمیچی ٣)، قویون داغی، قیپلیجا (=دوققوزلار ٥)، قیرنالی، قیزیل کنگور (=قیزیل کنگور ١)، قیزیلجا قایا (=قیزیل کنگور ٢)، قیلینج یاغلی قار، کئچل داشی، کؤمه رداغ (کمرداغ؟ ١)، کاظیم خان داشی (=قیرخلار٬ =اییدیر)، کنگرلی، کوله کلی، گؤتورگه (=قاناجانا؟٢ ٬ گاناجابا؟ ٢)، گؤیجه آدا، گدیک تپه (=گدیک تپه ١)، گمیچی آداسی (=گمیچی ١)، گمیچی تپه سی (=بؤیوک گمیچی تپه)، گوله ین داشی (=آشاغی گوله ین داشی)، مئرکیت، موللا یوردو (ملا یورکو؟)، مینجیق تپه (=گدیک تپه ٢)، یئکه داغ، یاپاقلی، یارماقلی، یاریلغان قایا، یاسسی آدا، یاسسی داش، یاسسی یاغلی قارا، یالقیز آدا (=دوققوزلار ٧)، یالمان
و اسامی جعلی و تحریف شده فارسی که چند سال پیش به جای اسامی تورکی تاریخی و حقیقی دریاچه اورمیه تغییر داده شدند
آرزو، اشک، اسپیر، کبودان، شاهی (اسلامی)، اسپیرو، اسپیرک، آذین، مهر، مهران، مهرداد، برزو، برز، سیاوش، سیاهتپه، تنجه، تنجک، بناشک، اشکسر، اشکو، چاکتپه، دی، ماغ، میدان، چشمهکنار، میانه، سامانی، آذر، سنگان، سنگو، تک، جوزار، جوین، جودره، سپید، بستور، زیرآبه، بهرام، گرز، اردشیر، ناهید، پنهان، شاهین، کنارک، زرتپه، خرسک، امید، گریوک، گرده، گیو، کَلسنگ، گلگون، آرام، پناه، کریوه، ناویان، زاغ، مشکین، سهران، پیشوا، کام، کامه، سروش، سرخ، شبدیز، ناخدا، کوچکتپه، توس، برزین، آرش، آتش، سیاه سنگ، کرکس، شورتپه، ناوی، نهفت، شوشتپه، ایراننژاد، شمشیران، مهدیس، کاکایی بالا، کاکایی میانه، کاکایی پایین، تخت، تختان، مرکید، کاوه، مهوار، نادید، کمان، زرکمان، زرکنک، نهان، برد، بردین، بردک، تیر، تشبال، سریجه، بن، کفچهنوک.
سوالی که به ذهن می رسد این می باشد که برای تغییر نام خلیج عربی زمین را به زمان می دوزیم پس چرا اسامی تورکی تاریخی و ملی را با اسمی جعلی فارسی عوض می کنیم؟
پارک ملی دریاچه اورمیه دریاچه دارای ۱۳۰ کیلومتر طول و در پهن ترین نقطه ۴۰ کیلومتر عرض و۴۶۳۰۰۰۰ هکتار مسحت است. عمیق ترین نقطه دریاچه ۱۵اورمیه متر وعمق میانگین ان ۵ متر می باشد.
دریاچه اورمیه با مینگین بارندگی سالانه ۴۰۰ تا ۶۰۰ میلیمتر و درجه حرارت متغیر از ۱۷ـ تا ۳۶ درجه سانتیگراد از سطح ازاد ۱۲۷۴ متر ارتفاع دارد.
آب دریاچه اورمیه غلظت بسیار دارد که در نقاط مختلف و فصول گوناگون میزان املاحش متغیر و بطور متوسط حدود ۳۰۰ گرم در لیتر است.
در سال ۱۳۴۶ جزیره قویون داغی(کبودان) از طرف سازمان حفاظت محیط زیست حفاظت شده اعلام گشت.در سال ۱۳۵۴ بود که این جزیره ئ سایر جزایر موجود در این منطقه بجز شاها(اسلامی)منطقه حفاظت شده دریاچه اورمیه اعلام و بعدا به پارک ملی تبدیل شد.
در پارک ۳۲۰۰ هکتاری جزیره کبودان که غیرمسکونی و زیستگاه انواع پستانداران وحشی مثل موش صحرایی ـ قوچ و میش و پلنگ است.
سیمای جزیره قویون داغی (کبودان استپی) و بخش هایی از این جزیره نیمه جنگلی بیشتر پسته وحشی همراه با درختچه های دیگر از جمله بادام وحشی ـ ارس کوهی ـ بادام کوهی ـ خوشک و گوجه وحشی و گیاهان گوناگونی چون دم اسبی ـ مرغ علف گوسفندی و جو وحشی از جمله گیاهان و درختان این جزیره است.
پرواز دسته جمعی فلامینگوها ـ پلیکان ها ـ تنجه ها و کاکایی ها در پارک ملی دریاچه اورمیه مناظر بدیعی در بهار و تابستان پدید می اورد.
پارک ملی دریاچه اورمیه بین استانهای آزربایجان شرقی و آزربایجان غربی و در موقعیت جغرافیایی 37 تا 30/38 عرض شمالی و 45 تا 46 طول شرقی واقع شده است. مساحت پارک 464056 است .پارک ملی دریاچه اورمیه جمعا دارای 102 جزیره بزرگ و کوچک به مساحت 33486 هکتار است .
پوشش گیاهی:
سرو کوهی , پسته وحشی , داغداغان ,زالزالک , بادام کوهی ,شیرخشت ,دیو آلبالو, گندمیان ,فرفیون ,آویشن ,درمنه ,علف شور, کاکوتی ,زنبق,یولاف ,شنگ و شقایق.
پستانداران:
قوچ و میش و گوزن زرد .
پرندگان:
فلامینگو, پلیکان , کاکایی و تنجه .
خزندگان:
انواع مارهای سمی و نیمهسمی, مارمولک و آفتابپرست.
پارک ملی دریاچه اورمیه در میان دو استان آزربایجان شرقی و آزربایجان غربی بخش شده است. دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه درونْ سرزمینی آزربایجان و ایران است. آب دریاچه اورمیه بسیار شور بوده و عمدتآ از رودخانههای جیغاتی (زرینهرود)، تاتائو (سیمینهرود)، گدار، باراندوز، شهرچای، نازلو و زولا تغذیه میشود. حوضه آبریز دریاچه اورمیه ۵۰۸۹۲ کیلومتر مربع است که پیرامون ۳٪ مساحت کل کشور را دربر میگیرد. این حوضه با داشتن دشتهایی مانند دشت خانا (پیرانشهر)، سالماس (سلماس)، اورمو (اورمیه)، تبریز، آذرشهر، ماراغا (مراغه)، قوشاچای (میاندوآب)، ساووجبولاق (مهاباد)، سولدوز (نقده) و اشنویه یکی از کانونهای ارزشمند فعالیت کشاورزی و دامداری در آزربایجان و ایران بشمار میرود. پارک ملی دریاچه اورمیه بزرگترین آبگیر دائمی آسیای غربی است. پارک ملی دریاچه اورمیه پس از مرداب انزلی از جالبترین و نغزترین زیستگاههای طبیعی جانوران در ایران بشمار میرود. تا کنون بیش از ۱۸۶ گونه از پرندگان آبزی و کرانهای و دهها پرنده خشکیزی در استان آزربایجان غربی شناسایی شده اند. پارک ملی دریاچه اورمیه دارای ۱۰۲ جزیره است که همه آنها از سوی سازمان یونسکو به عنوان اندوخته طبیعی جهان به ثبت رسیده است. جزیره ائششک داغی (اِشک) زیستگاه پرندگان زیبای کوچگر از جمله مرغ آتش و تنجه و نیز گوزن زرد است. گِل کرانه دریاچه اورمیه خاصیت درمان برای دردهای مَفصلی و بیماریهای زنان را دارد. برای گشت و گذار در دریاچه اورمیه و جزیرههای آن میتوان از دو کشتی سهند و نوح یا قایقهای گوناگون در بندر گلمانخانه بهره گرفت.
تاریخچه و معنای نام اورمو، اورمیه
منابع فارسی و ارمنی نام شهر اورمو (اورمیه) را به شکل "ارومیه" و منابع تورکی و آزربایجانی این نام را در زبان فارسی به شکل "اورمیه" و به زبان تورکی مطابق با تلفظ مردم به شکل "اورمو" می نویسند. گروه دوم معتقد به تورکی بودن نام اورمو و در نتیجه اورمیه و همریشگی احتمالی آن با اسامی شهرهایی مانند اور و اوروک (از تمدن سومری)، اورگنج (دو شهر در ازبکستان و ترکمنستان) و اورومچی (در ترکستان چین، بئش پالیق سابق) اند.
تئوری سومری نام اورمیه: مدافعین این تئوری، نام اورمیه را به شکل "اور(و)+ مو" (URU+MU)و یا "اور(و)+مه" (URU+ME) تقطیع می کنند.
١- "اوروURU " در زبان سومری که از طرف عده ای زبانی خویشاوند با زبان تورکی و یا پروتوتورک در نظر گرفته می شود، به معنی شهر و آبادی است. نام دو عدد از مهمترین شهرهای سومری "اور" (المقیر فعلی در جنوب بغداد) و "اوروک" (ورقه فعلی) بوده و احتمال داده می شود نام کشور عراق نیز یادگار کلمه اوروک سومری باشد. (اوروق و یا اوروغ در ترکی به معنی قبیله و یا گروه انسانی خویشاوند و در ترکی معاصر به شکل اویروق به معنی تابعیت و شهروندی است).
٢- "موMU " در زبان سومری (معادل شامو در زبان آکادی) به معنی بهشت و یا بخشی از آسمان-بهشتها و شاید به معنی باران است. "مهME " نیز در این زبان به معنی معیارها و نرمهای فرهنگی و یا پرچمها و نشانه های این نرمها می باشد. بنابراین "اوروموURUMU " به زبان سومری به معنی "شهر بهشتی"، "شهر باران" و "اورومهURUME " به معنی "شهر فرهنگ، شهر بافرهنگ" می باشد. نام اورومو به معنی شهری بهشتی با باور رایج در ادوار باستان مبنی بر قرار داشتن باغ عدن در آزربایجان –تبریز همخوانی تمام دارد.
تئوری اورال –آلتائیک نام اورمیه: در زبانهای مخلتف اورال-آلتائیک نامهای جغرافی متعدد مشابه با نام اورمیه وجود دارند. این نامها را میتوان به دو دسته جداگانه، یکی با معانی مکان و مقر و دیوار و دیگری با معانی زیبا و شاد و شوق و ... تقسیم کرد:
١- بن "اورUR " در زبان تورکی باستان به معنی مکان و مقر و... و "اٶرو-هٶروÖRÜ-HÖRÜ " به معنی دیوار درهم تنیده است. ("اورUR " به سومری به معنی انسان است). کلمات اورتا (وسط)، اوردو (قرارگاه خاقان و ارتش)، اورون (مقام، مکان)، اورناماق (جای گرفتن)، اورلاتما (اسکان دادن)،... در زبان تورکی و بنا به شماری از صاحبنظران کلمات یورد و یا یئر نیز از همین ریشه اند.
٢- در زبانهای اورال-آلتائیک ترکیبات متعددی وجود دارند که یادآور نام اورمیهاند. در همه این نامها معانی شادی، زیبائی، ذوق و شوق و الهام بخشی مستتر است:
الف- در زبانهای مونقولی کلمات اورماURMA ، اورامURAM ، اورمانURMAN ، اورماسURMAS ، اورمURM ، اوروما URUMUو .... به معانی روحیه، الهام، شوق و ذوق میباشند. نام شهر اورومچی URUMÇİ ویا اورونچی URUNÇİاویغورستان (تورکستان چین) نیز کلمه ای مونقولی (لهجه باستانی مربوط به دو هزار سال پیش) است. در این ترکیب اورو URU به معنی زیبا و مچی MÇİ به معنی مرغزار و کشتزار است.
ب- در زبانهای اورالیک (فینو اوگوریک مخصوصا در زبان مجاری) اٶرٶم-اٶرٶل ÖRÖM-ÖRÖLبه معنی شادی و نشاط است (زبانشناسان این نامها را ماخوذ از زبان تورکی دانستهاند).
ج- در تورکی باستان، اورینÖRİN, ÜRİN ، اورون ÜRÜN و اورگونÜRGÜN همه به معنی شاد و شاداب بودن.
بنابراین نظریه، نام اورمیه کلمه ای اورال آلتائی به معنی مکان زیبا و شادی بخش است.
تئوری تلفظ مردمی: عده ای نیز نام اورمیه را ناشی از تلفظ تورکی "رومیه" و یا "رومی" میشمارند. طبق این نظر، از آنجائیکه صدای "ر" در اول کلمات اصیل تورکی نمی آید، برای رفع این صدا از اول این چنین کلمات وارده از زبانهای خارجی، صدای "او" و یا "ای" به اول آنها (مانند ایره حیم به جای رحیم و .....) افزوده می شود. چنانچه واژه های "روم" و "روس" در تورکی مردمی به شکل "اوروم" و "اوروس" تلفظ میشوند. نام شهر "اورفا" در ترکیه نیز طبق همین قاعده و از افزودن صدای "او" به اول نام قدیمی این شهر "روبا" حاصل شده است.
نتیجه:
نام دومین شهر آزربایجان اورمو-اورمیه، چه از ریشه تورکی- اورال آلتائیک اروم-اورون، چه از تلفظ تورکی "رومیه" و چه از ریشه سومری اورومو-اورومه گرفته شده باشد، شکل "اورمیه" مانند خود این شهر، دارای بار و هویت تورکی است و شایسته است که در زبان فارسی نیز به جای فرم غیرتورکی ارومیه بکار رود.
نام جزایر پارک ملی دریاچه اورمیه
نام ۱۰۲ جزیره دریاچه اورمیه بدین شرح است:
آداجیق، آرپا دره سی (آرپادره سی)، آرپالیق ،آغ داغ (آق داغ)، آغجا داش،افشارجیق، آق مسته، آل داغ، آلا مزره، آلتین داش(دوققوزلار2 )، آنقیت، ائششک داغی، ائشیک؟ میدانلار(ایشیک میدانلار)، ابولقاسیم داشی(=بایراقلی)، احمد داشی (=قالخانی)، ارده شه تپه سی، امه جنلر، اومود، اوهون(هونو)، ایرای داش، ایسپیر، ایسپیرجیک، بارینما(یوخاری گولایان داشی)، بایاتلی(=کیچیک شاه سورهنلی؟)، بایراقلی (=ابوالقاسم داشی)، باییندیر (کیچیک گمیچی تپه)، بزه کلی، بوجاقلی، بوزجا، پاخلان آداسی، تؤره مه (=دوققوزلار ٤)، تاپداق (=آرپادره سی ٢)، تک داغ (=گدیک تپه ٣)، توپپوزلو (=دوققوزلار ٣)، توخسون (=قاناجانا٬١ گاناجابا؟ ١)، تورکلر آداسی، چؤمچه داش، چات تپه، چالاغان، چاناق قایا، چاییرلی، داش آدا، داشلیجا، دانالی، دلیجه آدا، دلیجه آدا، دلیجه آدا، دوققوزلار (=دوققوز آدالار)، دیله ک آداسی، دینج آدا، ساخلیجا، ساری تپه، ساریجا، سامانلی، سانجاق (=دوققوزلار ٩)، سایین قالا (صائین قلعه)، سنگیر، سومورقان (=اورتا گوله ین داشی)، سیغیناق، شاه سورهنلی؟، شاها (=شاهاتالا)، شوش تپه، عوثمان یومروغو، قابا داش (=دوققوزلار ١)، قاپاقلیجا، قاپساق (=گمیچی ٢)، قارا آدا، قارا تپه، قارلی (قارلیق)، قاشقالاق (=دوققوزلار ٥)، قالخانلی (=احمد داشی)، قامچیلار، قاناجانا (گاناجابا؟٣ =قاناجانا؟ ٣)، قانقلی قایا (=قانلی قایا)، قایاجیق، قایاقاپان، قاینارجا (=بؤیوک شاه سره نلی)، قوتان قوش، قورشاقلی (=بؤیوک کؤمه ر؟داغ٬ کؤمه رداغ؟ ٣)، قوزغون، قوش قایاسی (=کیچیک کؤمهر داغ٬ کؤمهر داغ ٢)، قوش قونماز (=دوققوزلار ٨، قوشاجالی (=گمیچی ٣)، قویون داغی، قیپلیجا (=دوققوزلار ٥)، قیرنالی، قیزیل کنگور (=قیزیل کنگور ١)، قیزیلجا قایا (=قیزیل کنگور ٢)، قیلینج یاغلی قار، کئچل داشی، کؤمه رداغ (کمرداغ؟ ١)، کاظیم خان داشی (=قیرخلار٬ =اییدیر)، کنگرلی، کوله کلی، گؤتورگه (=قاناجانا؟٢ ٬ گاناجابا؟ ٢)، گؤیجه آدا، گدیک تپه (=گدیک تپه ١)، گمیچی آداسی (=گمیچی ١)، گمیچی تپه سی (=بؤیوک گمیچی تپه)، گوله ین داشی (=آشاغی گوله ین داشی)، مئرکیت، موللا یوردو (ملا یورکو؟)، مینجیق تپه (=گدیک تپه ٢)، یئکه داغ، یاپاقلی، یارماقلی، یاریلغان قایا، یاسسی آدا، یاسسی داش، یاسسی یاغلی قارا، یالقیز آدا (=دوققوزلار ٧)، یالمان
و اسامی جعلی و تحریف شده فارسی که چند سال پیش به جای اسامی تورکی تاریخی و حقیقی دریاچه اورمیه تغییر داده شدند
آرزو، اشک، اسپیر، کبودان، شاهی (اسلامی)، اسپیرو، اسپیرک، آذین، مهر، مهران، مهرداد، برزو، برز، سیاوش، سیاهتپه، تنجه، تنجک، بناشک، اشکسر، اشکو، چاکتپه، دی، ماغ، میدان، چشمهکنار، میانه، سامانی، آذر، سنگان، سنگو، تک، جوزار، جوین، جودره، سپید، بستور، زیرآبه، بهرام، گرز، اردشیر، ناهید، پنهان، شاهین، کنارک، زرتپه، خرسک، امید، گریوک، گرده، گیو، کَلسنگ، گلگون، آرام، پناه، کریوه، ناویان، زاغ، مشکین، سهران، پیشوا، کام، کامه، سروش، سرخ، شبدیز، ناخدا، کوچکتپه، توس، برزین، آرش، آتش، سیاه سنگ، کرکس، شورتپه، ناوی، نهفت، شوشتپه، ایراننژاد، شمشیران، مهدیس، کاکایی بالا، کاکایی میانه، کاکایی پایین، تخت، تختان، مرکید، کاوه، مهوار، نادید، کمان، زرکمان، زرکنک، نهان، برد، بردین، بردک، تیر، تشبال، سریجه، بن، کفچهنوک.
سوالی که به ذهن می رسد این می باشد که برای تغییر نام خلیج عربی زمین را به زمان می دوزیم پس چرا اسامی تورکی تاریخی و ملی را با اسمی جعلی فارسی عوض می کنیم؟
پارک ملی دریاچه اورمیه دریاچه دارای ۱۳۰ کیلومتر طول و در پهن ترین نقطه ۴۰ کیلومتر عرض و۴۶۳۰۰۰۰ هکتار مسحت است. عمیق ترین نقطه دریاچه ۱۵اورمیه متر وعمق میانگین ان ۵ متر می باشد.
دریاچه اورمیه با مینگین بارندگی سالانه ۴۰۰ تا ۶۰۰ میلیمتر و درجه حرارت متغیر از ۱۷ـ تا ۳۶ درجه سانتیگراد از سطح ازاد ۱۲۷۴ متر ارتفاع دارد.
آب دریاچه اورمیه غلظت بسیار دارد که در نقاط مختلف و فصول گوناگون میزان املاحش متغیر و بطور متوسط حدود ۳۰۰ گرم در لیتر است.
در سال ۱۳۴۶ جزیره قویون داغی(کبودان) از طرف سازمان حفاظت محیط زیست حفاظت شده اعلام گشت.در سال ۱۳۵۴ بود که این جزیره ئ سایر جزایر موجود در این منطقه بجز شاها(اسلامی)منطقه حفاظت شده دریاچه اورمیه اعلام و بعدا به پارک ملی تبدیل شد.
در پارک ۳۲۰۰ هکتاری جزیره کبودان که غیرمسکونی و زیستگاه انواع پستانداران وحشی مثل موش صحرایی ـ قوچ و میش و پلنگ است.
سیمای جزیره قویون داغی (کبودان استپی) و بخش هایی از این جزیره نیمه جنگلی بیشتر پسته وحشی همراه با درختچه های دیگر از جمله بادام وحشی ـ ارس کوهی ـ بادام کوهی ـ خوشک و گوجه وحشی و گیاهان گوناگونی چون دم اسبی ـ مرغ علف گوسفندی و جو وحشی از جمله گیاهان و درختان این جزیره است.
پرواز دسته جمعی فلامینگوها ـ پلیکان ها ـ تنجه ها و کاکایی ها در پارک ملی دریاچه اورمیه مناظر بدیعی در بهار و تابستان پدید می اورد.
اقلیم و آب و هوای آزربایجان غربی و شهر اورمیه
آب وهوا
استان آزربايجان غربي به دليل وجود ارتفاعات متعدد داراي آب و هواي كوهستاني است. كوههای زاگرس كه در جهت شمال غرب به جنوب شرقي امتداد دارند مانع ورود كامل جريانهاي مرطوب اقيانوس اطلس و درياي مديترانه به اين استان مي شوند. همچنين جريان هاي هواي سيبري و آسياي مركزي كه ماهيتي بری و سرد دارند از سمت شمال و شمال شرق وارد اين استان شده و باعث افزايش سرما و ميزان رطوبت هوا مي شوند. ورود اين جريان ها با سرماي شديد و بارش برف سنگين همراه است. يكي ديگر از عوامل تأثيرگذار در آب و هواي استان وجود پارک ملی درياچه اورميه است. درياچه اورمیه علاوه بر تأمين رطوبت منطقه آزربایجان، خود عامل تعديل درجه حرارت در اين ناحيه است. گرمترين ماه هاي سال در آزربايجان غربي تير و مرداد است. با اين وجود در مناطق ييلاقي اين استان حتي در اين ماهها آب و هوايي خنك و مطبوعي وجود دارد. فرا رسيدن گرما و سرما در استان ناگهاني است (حیدری،1382،ص18 ).
استان آزربايجان غربي با توجه به وضعيت جغرافيايي تحت تأثير توده هاي هوايي متفاوتي در طي سال مي باشد كه عمدتا به 4 توده تقسيم مي شوند
الف) توده هواي سرد شمالي
اين توده هوا از نواحي قطعي شمال «نزديكي هاي گرينلند» منشاء مي گيرد و عمدتا در فصل زمستان منطقه را تحت تأثير قرار مي دهد و در زمان نفوذ آن هواي استان آزربایجان غربی تا اندازه اي سرد مي شود.
ب) توده هواي قطبي سيبري
اين توده هوا از نواحي شمال سيبري سرچشمه مي گيرد و در فصل زمستان به صورت امواج سرد ازسمت شمال شرقي به جنوب غربي جريان پيدا مي كند. ورود اين توده به استان هوايي سرد با جوي صاف را به همراه داشته و به دليل گذر از درياي خزر در بعضي مواقع رطوبت مناسب را جهت بارش به همراه دارد.
ج) توده هواي قطبي بحري
اين توده هوا از سمت شمال غربي وارد استان آزربایجان غربی مي شود و به دليل جذب رطوبت مناسب در هنگام عبور از درياي سياه و مديترانه باعث ايجاد بارش هايي در سطح استان در خلال فصول تابستان و زمستان مي شود. اكثر بارش هايي كه در فصل تابستان روي مي دهد معلول عملكرد اين سيستم است.
د) توده هواي حاره بحري
منشاء تشكيل اين توده هوا قاره اروپاست و با داشتن پايداري قوي در لايه هاي پائين خود نمونه بارزي از يك توده هواي گرم و داراي سيستم ابري است.
دما ودرجه حرارت استان آزربايجان غربي
به دليل واقع شدن استان آزربایجان غربی در عرض هاي جغرافيايي بالا و ارتفاع زياد، ميانگين سالانه دماي آن نسبت به ميانگين سالانه دماي اكثر مناطق كشور، كمتر بوده و جزء مناطق سردسير كشور محسوب مي شود. به دليل بري بودن هواي استان ، اختلاف دماي حداقل و حداكثر مطلق آن زياد مي باشد به طوريكه دماي 44 درجه بالاي صفر در ايستگاه داشبند و 34 درجه زير صفر در ايستگاه خوي مشاهده شده است. با اين حال هرچقدر از نواحي شرقي استان به سمت كوه هاي غربي حركت مي كنيم از ميزان دماي هوا كاسته مي شود(برنامه و بودجه،1385،ص3).
براساس داده هاي آماري ايستگاه هاي هواشناسي اورميه – خوي – ماكو و ساووج بولاق (مهاباد) درجه حرارت هوا در مناطق مختلف استان آزربایجان غربی متفاوت است. متوسط درجه حرارت 4/9 سانتي گراد در ماكو و تا 6/11 درجه سانتي گراد در ساووجبولاق (مهاباد) متغير است. شهرستان ساووجبولاق (مهاباد) تابستان هاي خشك و طولاني و زمستان هاي بسيار سرد دارد. شهرستان سولدوز (نقده) و قوشاچای (مياندوآب) داراي هواي نيمه مرطوب با تابستان هاي ملايم و زمستان هاي سرد است (اداره هواشناسي استان).
میزان بارندگی در استان آزربایجان غربی
متوسط بارندگي ساليانه استان آزربایجان غربی (تا سال 1385) ، 300 – 400 ميلي متر بوده است كه با توجه به متوسط بارندگي 280 ميلي متر در ايران در وضعيت خوبي قرار داشت و به همين دليل داراي رودهاي دائمي زيادي بود. «ولي طي يكي دو سال اخير به دليل وجود خشكسالي از ميزان بارندگي در سطح استان كاسته شده و به طور حتم متوسط ساليانه آن پائين آمده است.»به طوريكه طي سال 1386 ميزان بارندگي 60 درصد كاهش داشته و متوسط بارندگي 160 ميلي متر برآورد شد (منبع : سازمان هواشناسي).
از لحاظ ميزان بارش سه واحد جغرافيايي در استان آزربایجان غربی مي توان تشخيص داد:
الف ) حوزه مغرب درياچه اورميه
خصوصا در اطراف سردشت ميزان بارش به 800 ميلي متر مي رسد ولي در نزديكي هاي درياچه اورميه به حدود 300 ميلي متر كاهش مي يابد. در اين حوزه هر چقدر از مغرب به مشرق حركت كنيم از ميزان نزولات كاسته مي شود و در كوههاي مرزي بالاترين نزولات جوي در نيمه جنوبي اين حوزه اتفاق مي افتد و به اين علت تنها منطقه جنگلي استان آزربايجان غربي در آن واقع شده است.
ب) حوزه شمالي درياچه اورميه تا رود آراز (ارس)
هر چقدر ازشمال درياچه اورميه به طرف رود آراز (ارس) پيش مي رويم به تدريج از ارتفاع زمين كاسته شده و ميزان بارش نيز از 400 ميلي متر به 250 ميلي متر كاهش پيدا مي كند.
ج) حوزه جنوب پارک ملی درياچه اورميه
نواحي كوهستاني مرتفع اين حوزه سرچشمه شاخه هاي اصلي رودهاي مهمي چون تاتائو (سيمينه رود) – ساووج بولاق چایی (مهاباد رود) – جیغاتی (زرينه رود) و قزل اوزن مي باشد. ميزان بارندگي در اين سرچشمه ها بين 600 الي 800 ميلي متر اندازه گيري شده است. در حاليكه هر چقدر به نواحي پست درياچه اورميه نزديكتر مي شويم ميزان بارش به 300 ميلي متر كاهش مي يابد. اين كاهش ميزان بارندگي در منطقه جنوب شرقي و در سمت تیکان ته په (تكاب) نيز روي مي دهد.
بادها :
در فصل تابستان سراسر استان آزربايجان غربي از وزش بادهاي باران آور بي بهره مي ماند ولي آفتاب درخشان همراه با رسيدن ميوه ها و برداشت غله، فضاي تفرجگاهي مناسبي را با نسيم ملايمي فراهم مي آورد.
اين نسيم ملايم در زبان محلي «مه ئيلي» و در برخي از نقاط به نام باد مراغا مشهور است.از نيمه تابستان همراه با وزش باد شمالي از گرماي هوا به شدت كاسته مي شود. باد خنك شمالي در هر منطقه به نام ناحيه شمالي همان مطنقه مشهور است. گاهي در تابستان باد گرمي از سمت جنوب ، استان آزربایجان غربی را تحت تاثير خود قرار مي دهد كه در اصطلاح محلي به«آغ ئيل» يعني باد سفيد مشهور است. اين باد در اواخر زمستان باعث ذوب شدن برف و يخ مي شود و در تابستان بر شدت گرماي هوا مي افزايد. با تمايل خورشيد به طرف جنوب و كوتاه شدن روزها ، هواي پرفشار به پائين حركت مي كند و هواي كم فشار تدريجا جايگزين آن مي شود.
منبع: جزوات گروه جغرافیای طبیعی دانشگاه اورمیه
دست اندازی به طبیعیت و پارک ملی دریاچه اورمیه
دکتر اسماعیل کهرم:دلایل کاهش آب دریاچه اورمیه و قرار گرفتن در مسیر نابودی نیز روشن است؛ در سالهای گذشته سدهای زیادی بر رودخانههایی که آب را به دریاچه اورمیه میرساندند، ساختند، همچنین خشکسالی و کمبود بارش در سالهای اخیر نیز مزید بر علت شد و آب پارک ملی دریاچه اورمیه بهتدریج کاهش یافت، تا اینکه اکنون بیش از نیمی از آب آن خشک شده است.
طی دهههای گذشته روی 21 رودخانهای که آب را به دریاچه اورمیه میرسانند، 35 سد ساخته شده و بهزودی 10 سد دیگر نیز ساخته خواهد شد. به این ترتیب به قدری از آبهای مشروبکننده دریاچه برداشت میشود که آب چندانی بهخود دریاچه نمیرسد. از سوی دیگر، ساخت بزرگراه شهید کلانتری و گذر این بزرگراه از وسط دریاچه اورمیه نیز تبخیر آب را افزایش
داده است.
در سالهای اخیر برخی از مسئولان از انتقال آب دریای خزر به پارک ملی دریاچه اورمیه برای نجات دریاچه سخن گفتهاند، اما بهنظر میرسد این راه حل با اما و اگرهای بسیاری همراه باشد. شوری آب دریای خزر 13 در هزار است که با شوری آب دریاچه اورمیه متفاوت است، این تفاوت میتواند از نظر اکولوژیک مشکلاتی برای دریاچه اورمیه پدید آورد. از سوی دیگر، ما برای کشیدن کانالی که آب دریای خزر را به دریاچه اورمیه برساند، به تاسیسات مهندسی بسیار بزرگی نیاز داریم که هزینه و وقت خیلی زیادی را صرف خواهد کرد.
یک اصل در حفاظت از محیطزیست وجود دارد و آن این است که انسان نباید بیش از حد به طبیعت دست درازی کند. منتقل کردن آب با این حجم در گذشته نیز در ایران اتفاق افتاده و مشکلات زیادی را به بار آورده است. برای نمونه میتوان به تونل کوهرنگ اشاره کرد که آب زایندهرود را به یزد برد و باعث خشک شدن زایندهرود شد.
من تصور میکنم هدف از اعلام این راهحلها، بیش از آنکه کمک به دریاچه اورمیه باشد، انجام حرکتی تبلیغاتی است، تا به شهروندانی که از خشک شدن پارک ملی دریاچه اورمیه ناراضی هستند پاسخی داده شده باشد. اگر واقعا طرح انتقال آب دریای خزر به دریاچه اورمیه شروع شود، بهدلیل حجم بالای کار و کندی امور مهندسی، بهزودی تمام نخواهد شد و دولتهای آینده باید تاوان این تصمیمگیری را بدهند. از سوی دیگر، بهدلیل اینکه تنها ایران نیست که از دریای خزر استفاده میکند، با انتقال آب دریاچه اورمیه، کشورهای همسایه خزر یعنی آزربایجان، قزاقستان، ترکمنستان و روسیه نیز اعلام نارضایتی خواهند کرد و اجازه نخواهند داد که این انتقال صورت بگیرد.
از سوی دیگر هنوز مشخص نیست که نابودی دریاچه اورمیه چه عواقبی خواهد داشت. نتایج خشک شدن رودها و تالابها تا حدی قابل پیشبینی است، اما هیچ کس نمیتواند آینده را کاملا پیشبینی کند. هنگامی که تالاب هامون در استان سیستان و بلوچستان خشک شد، کسی نمیتوانست تصور کند که بادهای هامون به جای اینکه طراوت را به شهر زابل بیاورد، خاک و شن و کف تالاب را روی سر مردم زابل بریزد و آب چاهها ابتدا شور و بعد تلخ شود.
بهترین کاری که میتوان اکنون برای دریاچه اورمیه انجام داد، این است که آب سدهایی را که روی رودخانههای مشروبکننده حوضه دریاچه اورمیه ساخته شده است، به دریاچه روانه کنیم. اگر 20 درصد آب این سدها را که در بهار آبگیری میکنند، به دریاچه بریزیم بسیاری از مشکلات دریاچه حل خواهد شد.
شاید انسان بتواند با استفاده از فناوریهای روز بسیاری از تغییرات را در طبیعت بهوجود بیاورد، اما صرف این توانایی نباید باعث شود به طبیعت صدمه برسد و با تصمیمگیریهای غیرکارشناسی، محیطزیست نابود شود.
http://tinyurl.com/6a5k4yq
۱۳۸۹/۱۱/۱۶
نجات دریاچه اورمیه (اورمو گولو) یک وظیفه ملی است
گردشگری در ایران به لحاظ ارقام و اعداد بودجه ای که بعضا مورد رضایت دست اندر کاران آن نیست متاسفانه مورد بی توجهی واقع شده است و نمی توان به ضرس قاطع اعلام کرد که ما در صنعت گردشگری موفق بوده ایم . مصداق این مثال رشد و توسعه این صنعت دراستان آزربایجان غربی است که هنوز مسئولان این استان نتوانسته اند در مقوله گردشگری آنچنان که شایسته استان است به فعالیت بپردازند . همانطور که می دانید در تمام ایران ظرفیتهای و پتانسیل بسیاری برای توسعه و ارتقاء گردشگری وجود دارد . اما متاسفانه شاهد هستیم که از این ظرفیت ها استفاده نمی شود .
سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان آذربایجان غربی به طور مثال برای ایجاد زیرساختهای مطلوب اعتبار محدودی دارد و اگر بخش گردشگری استان میخواهد برای 20 سال آینده و در راستای سند چشم انداز بیست ساله حرکت کند .
باید به عنوان بخش کاملا متمایز از بخش اقتصادی باشد که بتواند گردشگران داخلی و خارجی را زیر پوشش قرار دهد. ظرفیتهای موجود در بخش میراث فرهنگی و گردشگری استان هنوز به نتیجه مطلوبی که میتوانست در بخش توسعه شهرستانی و استانی مثمر ثمر باشد به کار گرفته نشده است هم اکنون می بینیم که هیچ اقدام مطلوب و قابل توجهی از سوی دستگاههای مرتبط در این رابطه صورت نگرفته است.
اما بخش مهم دیگری که در رشد این صنعت می تواند یاری دهنده باشد . توجه و نگاه تخصصی به مقوله محیط زیست است . مسئولان در این خصوص باید توجه بیشتری به اکوسیستم ایران نشان دهند و این کشور را باهمه جذابیتهای طبیعی اش همانگونه که هست حفظ نمایند . به طور مثال پارک ملی دریاچه اورمیه که طبیعت منحصر به فرد استان آزربایجان غربی به شمار می رود و دست کشیدن از آن کمی بی انصافی است . پارک ملی دریاچه اورمیه یکی از با ارزشترین اکوسیستمهای آبی و خاکی کشور است که در حال از دست رفتن است. دریاچه اورمیه به عنوان بزرگترین دریاچه درون آزربایجان و ایران و دومین دریاچه آب شور دنیا، به دلایل متعددی در حال نابودی و مرگ است و بسیاری از ویژگی های زیستی خود را از دست داده است. این دریاچه یکی از دیدنی ترین دریاچه های جهان است که هر ساله تعداد زیادی گردشگر را به خود جذب می کند .
هم اکنون شاهدیم که افزایش میزان شوری آب دریاچه و رسیدن آن به حد فوق اشباع موجب مرگ و میر پرندگان و اختلال در تردد شناورهای دریایی و پدیدار شدن زمین های شوره زار حداقل به میزان 150 هزار هکتار و چسبیده شدن جزایر 9 گانه پارک ملی که محل زاد و ولد گونه های مهم پرندگان مهاجر محسوب می شود، شده است.
این اتفاق غم انگیز است و باید جلوی این روند را گرفت . با ادامه این روند شاهد کویری شدن منطقه، شور شدن خاک، خشکیدن قناتها و از بین رفتن کشاورزی و دامداری در منطقه و در نهایت از بین رفتن حیات و توسعه در سرزمین آزربایجان غربی و شرقی خواهیم بود. تشکیل لایه های ضخیم نمک در کف و بستر دریاچه از مشکلات جدی آن است و کویری شدن منطقه بیش از پیش خطر خود را به ما یادآوری می کند
این در حالی است که هم جاذبه این دریاچه از بین خواهد رفت و هم تأثیرات منفی بر بخش های دیگر استعدادهای گردشگری استان بر جای خواهد گذاشت. که بخشی از درآمد استان را تامین می کند .
با خشک شدن این دریاچه و محرز شدن هشت میلیارد تن نمک موجود در زیر آن خطر جدی به استان های همجوار و هم چنین مردم این استان وارد می شود و با پراکنده شدن نمک ها 13 میلیون انسان ، طبیعت ، تحصیل ، آموزش ، بهداشت ، کارخانه و صنعت آسیب جدی خواهد دید و از بین خواهد رفت .
خوش بینانهترین حالت ممکن برای این دریاچه با ادامه این روند آن است که در 5 سال آینده دریاچه ارومیه خشک میشود و این موضوع بسیار مهمی است که دولت باید به آن توجه کند.
انتظار مردم از دولت همین است و توجه به محیط زیست یکی از پراهمیت ترین اقداماتی است که دولت باید بدان توجه کند . ضمن آنکه به نظر می رسد کاهش 6 متراز آب دریاچه ارومیه طی 13 سال ، نیازمند آگاهی و عزم ملی برای نجات این اکوسیستم بحران زده ،مهم و تاثیر گذار در کشوراست. مردم آذربایجان و مسلما همه مردم ایران از دولت توقع دارند تا دریاچه ارومیه را از خشکی نجات دهند .این یک وظیفه ملی است .
http://tinyurl.com/69w33ro
اشتراک در:
پستها (Atom)