چندیست که حضورمان در طبیعت بیشتر شده. اما دیگر طبیعت همان صفای گذشته را ندارد،این روز ها آتش زدن به مراتع رواج یافته.باوری قدیمی اما اشتباه.
چرا ما با طبیعت خویش چنین بیگانه ایم،مگر همه ی این داشته هایمان از این طبیعت نیست.معدن های متروکه در دل کوهستان که بعد از حفاری ها و کاوش همانگونه به حال خود رها شده اند. حفاری که چه عرض کنم، تخریب برازنده تر است. بهار که می شود و سبزی و سبزه همه جا را فرا می گیرد، محل این معدن ها سبز نمی شوند چون ما به نابودی عادت کرده ایم. می گویم نابودی چون اگر شما نیز نظاره گر باشید با من هم کلام می شوید.خبری از رعایت استانداردهای زیست محیطی در ایجاد این معادن نیست.
مسئله ای مهم تر در میان است!بیکاری آن هم ۲۳٪ .یقینا این معادن هیچ سود اقتصادی برای مردم منطقه ندارند اگر هم داشته باشد چشمگیر نیست. نمی دانم این همه مواد استخراج شده از دل زمین به کجا می روند؟ اگر شما می دانید ما را نیز خبر کنید تا ما نیز بدانیم.
راستی بالاخره و به قول معروف«بعد از خرابی بصره» شاهد بارش نزولات جوی شدیم. مثل این که خدا این بندگان ستمکارش رو فراموش نکرده، به دل نگیرید با شما نبودم خودم رو میگم
قدر داشته هایمان را بدانیم.محیط زیست مان نیاز به حمایت دارد،حمایتی وسیع و فراگیر.
عکسی از عقاب قره داغ (ارسباران)که ما محلی ها «قره قوش»می خوانیمش، البته قارتال برایش زیباتر است.
http://tinyurl.com/39ufgsa
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر