بر اساس اخبار سایت دولتی ایسنا امروز پنجشنبه مصادف با 26 اردیبهشت 1392 عملیات اجرائی طرح به اصطلاح ملی شیرین سازی و انتقال آب خلیج عربی که با عنوان طرح ساقی کوثر نام گرفته است با حضور جمعی از مسئولین دولت ایران آغاز شد.
بر اساس منابع خبری منتشر شده هدف از طرح انتقال آب خلیج عرب به کرمان تامین بخشی از آب مورد نیاز برای بخش های صنعت، کشاورزی و شرب کرمان و یزد و ... بیان شده است. طرح فوق در فاز اول روزانه حدود 150 هزار هکتار مترمکعب آب شیرین با استفاده از تکنولوژی اسمز تولید خواهد نمود، طرح فوق به عنوان بزرگترین طرح آب شیرین کن خاورمیانه نام گرفته است.
متاسفانه از بودجه ملی که صرف این طرح شده کوچکترین خبری در مدیای دولتی منتشر نشده است، ولی بدون تردید برای به یدک کشیدن لقب بزگترین طرح آب شیرین کن خاورمیانه بی شک حجم زیادی از بودجه صرف گردیده است.
حال سوال اینجاست، تفاوت میان اورمیه و یزد - کرمان در چیست؟ چرا دولت ایران دو نوع نگرش متضاد و تبعیض آمیز به این شهرها دارد؟ آیا طرح میلیاردی برای انتقال آب از خلیج عرب به کرمان – یزد ارجحیت دارد یا نجات دریاچه اورمیه که 70% به سبب سدسازی های بی حساب و کتاب خشک شده است؟ آیا این نوع نگاه تبعیض آمیز آشکار تفاوت قائل شدن به شهروندان یک کشور تنها به علت تفاوت زبانی / ائتنیکی گروه مغلوب با گروه سلطه گر غالب نیست؟ آیا جرم دریاچه اورمیه تنها قرار گرفتن در آزربایجان جنوبی و منطقه ای ترک نشین هست که می باید خشک شود، یا اینطور بپرسم که دریاچه اورمیه در کرمان و کویر یزد بود دولت نیز رفتار بی تفاوت کنونی را داشت، دولتی که برای بخش صنعت و کشاورزی کویر یزد و کرمان از خلیج عرب طرح انتقاق آب را با نام و بودجه ملی تحقق می بخشد ولی تاکنون حتی نه تنها در راه احیاء دریاچه اورمیه بلکه در مورد علت خشکانیده شدنش از بعد علمی کوچکترین تحرکی ندارد مگر خواست دعا برای بارش باران. چرا احیاء دریاچه اورمیه جزء تعریف ملی قرار نمی گیرد ولی طرح انتقال آب خلیج عرب به کرمان و یزد جزء قالب ملی بودن می شوند؟ آیا جرم جامعه ترک تنها به سبب به یدک کشیدن اجباری هویت و زبان ترکی می باشد که می باید دریاچه اش جزء محدوده تعریف ملی بودن قرار نگیرد ولی کویرهای کرمان و یزد به سبب قرار گیری در جایگاه ملی بودن آباد شوند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر