*زهرا کشوری
آن روز که دکتر روحانی برنامه احیای دریاچه اورمیه را روی میز دولتش گذاشت؛ بسیاری از کارشناسان تنها راه نجات دومین دریاچه شور جهان را یک جراحی بزرگ دانستند. لازمه این جراحی بزرگ، کور کردن بخش زیادی از زمینهای کشاورزی حوضه آبی دریاچه اورمیه بود. کارشناسان اسم این جراحی را "طرح نکاشت" گذاشتند. براساس طرح نکاشت قرار بود که 50 هزار هکتار از اراضی زراعی در بخش جیغاتی(زرینهرود) به اجاره دولت درآید و خسارتی که از نکاشتن محصول متوجه صاحبان اراضی می شود به آنان داده شود تا آب این بخش به دریاچه اورمیه برسد. گفتوگوی آن روز روزنامه ایران با کشاورزان منطقه از جمله قوْشاچایییها(میاندوآبیها) و سۇلدۇزیها(نقدهیها) خبر از مخالفت صددرصدی کشاورزان داشت. کارشناسان موافق اما اعتقاد داشتند که دولت روحانی باید بخشی از اعتراضها را به جان بپذیرد تا بتواند دریاچه اورمیه را نجات دهد. کارشناسان درگیر با ماجرای احیای دریاچه اما شرایط اجتماعی را مناسب ندیدند. این کارشناسان امروز هم "تابآوری اجتماعی" را برای آن جراحی بزرگ مناسب نمی دانند. آنها طرح به "کاشت" را روی میز اجرا گذاشتند. اما تا به امروز، بذر طرح به کاشت هم محصولی که باید می داده، نداده است! به گفته اعضای ستاد احیای بذر این طرح در بسیاری از نقاط حتی کاشته نشد. هرچند، کاشت گیاهان دارویی از جمله زعفران و کلزا در برخی از نقاط حوضه آبی دریاچه در دل زمینهای کشاورزی کاشته شد اما هنوز نتوانسته است به اقبالی که باید از سوی کشاورزان نشان داده شود؛ دست یابد! بنابراین کاشت گیاهان دارویی هرچند امیدوارکننده است اما نقش قابل توجهی در بهبود زخم دریاچه اورمیه ندارد!
دو متهم ردیف اصلی
خشک شدن دریاچه اورمیه حتی کیان جنگلهای هیرکانی را هم تهدید میکند. یعنی زخم آن به استانهای شمالی هم خواهد رسید. آمارها خبر تلخی میدهند. با خشک شدن دریاچه اورمیه، زندگی 5 میلیون انسان به صورت مستقیم تحت تأثیر قرار می گیرد. "کشاورزی و سدسازی" دو متهم اصلی خشک شدن دریاچه اورمیهاند. البته وزارت نیرو همواره خود و سدسازی را مبرا از بلایی میداند که به سر بزر گترین دریاچه شور کشور آمده است. وزیران این وزارتخانه در دولتهای مختلف، همیشه انگشت اتهام را به سمت وزارت جهاد کشاورزی گرفته اند. وزارت نیروییها آدرس درستی میدهند اما این به معنای مبرا شدن نقش آنها در وضعیت امروز دریاچه اورمیه نیست. کارشناسان منتقد این وزارتخانه، همواره پرسیدهاند چطور میتوان نقش بیش از 80 سد را در خشک شدن دریاچه ارومیه بیتأثیر دانست؟ سدهایی که فلسفه ساخت بسیاری از آنها آبیاری زمینهای کشاورزی بود. به گفته کارشناسان محیط زیست آب پشت این سدها خود یکی از مهمترین مشوقها برای رفتن کشاورزان به سمت محصولات پر آببر مثل چغندرقند است.
خشک شدن دریاچه اورمیه زیر سایه صنوبرها
امروز هم کاشت و افزایش زمینهای زیر کشت چغندرقند به یکی از موانع بزرگ احیای دریاچه اورمیه تبدیل شده است، هرچند چغندرقند به تنهایی کام دریاچه اورمیه را تلخ نکرده! بلکه چرخ صنعت چوب و مبل هم در آزربایجان غربی وهم آزربایجان شرقی زیر سایه صنوبرها میچرخد. صنوبر هم درختی پرآببر است. از سوی دیگر زندگی هزاران نفر در این دو استان به صنوبر و چغندر و صنایع مرتبط با آن، وابسته است و تاوان آن را دریاچه میدهد. مسأله اینجاست که دریاچه نمیتواند تا ابدالدهر تاوان معیشت کشاورزان و باغداران و صنایع منطقه را بدهد. از یک نقطهای به بعد مرگ دریاچه اورمیه، مرگ ساکنان آن خواهد بود و دریاچه، شهروندان این دو استان را با خود به کام نابودی خواهد کشاند. در بهترین حالت ما یک سیستان و بلوچستان دیگر را بعد از مرگ دریاچه اورمیه(پس از مرگ هامون و هیرمند) خواهیم داشت. کارشناسان از کاشت زعفران و پسته به عنوان محصول جایگزین سخن میگویند و نسخه درمانی دریاچه را در زراعت گیاهان دارویی می بینند. کاشت زعفران به صورت آزمایشی در شهرهای مرند، شبستر، آذرشهر، ورزقان، هشترود و...شروع شده است و کاشت آن موفق هم ارزیابی می شود. قوْشاچایییها(میاندوآبیها) سال گذشته برای اولین بار زعفران برداشت کردند. مرندیها هم به سمت چیدن طلای سرخ رفتند؛ هرچند در محدودهای بسیار کوچک. کارشناسان ستاد احیا در گفتوگو با ایران این روند کند جایگزینی محصول کمآببر را طبیعی میدانند. کارشناسان، پسته را هم برای حوضه دریاچه اورمیه مناسب میدانند. کرمانیها با توجه به بیآبی که تجربه می کنند، دیگر نمی توانند در برخی نقاط استان پسته برداشت کنند، شاید این مسأله بتواند سرمایهگذاری برای کاشت پسته را در اورمیه جذابتر نشان بدهد. از سوی دیگر کاهش پسته در جنوب شرق کشور را در شمال غرب آن جبران کند.
رضا مکنون دبیر نشست علمی بهرهوری و حکمرانی پایدار منابع آب پیش از این در گفتگو با ایران از کشت پسته در جنوب تهران با فاضلاب تصفیه شده توسط کرمانیها خبر داده است. بنابراین سرمایهگذاری برای کشت پسته در حوضه دریاچه اورمیه بیمشتری نیست اما با وجود این همچنان برد با چغندر است تا کام دریاچه اورمیه تلختر از گذشته شود. چنانچه 3 سال از تصویب مصوبه هیأت وزیران در رابطه با ممنوعیت خروج چغندرقند از استان آزربایجان غربی گذشته است اما آمارها نشان میدهد در این مدت نه تنها این مصوبه اجرا نشده بلکه شرایط بدتر هم شده است. آنطور که عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیط زیست به ایران میگوید حتی کارخانه جدید چغندرقند را هم به استان آوردهاند. او نامی از کارخانه جدید به میان نمیآورد اما کارشناسان ستاد احیای دریاچه اورمیه حرفهای رئیس پیشین این ستاد را رمزگشایی میکنند. آنها به ایران می گویند وقتی صدور چغندرقند به مشهد ممنوع شد، کارخانه قند ساوۇجبۇلاق(مهاباد) را تأسیس کردند. این کارشناسان از کارخانه قند ساوۇجبۇلاق(مهاباد) به عنوان یک دمل بزرگ نام میبرند که باید برای احیای دریاچه اورمیه جراحی شود. این گونه است که آزربایجان غربی همچنان بیش از مازاد نیاز داخلی استان میکارد و برداشت میکند. آمارهای محمدمهدی شهریاری استاندار (غیربومی)آزربایجان غربی میگوید: در سال زراعی جاری قرار است 2 میلیون و 500هزار تن چغندرقند در استان تولید شود که فقط یک 1 و 500 هزار تن آن در کارخانههای قند داخل استان مصرف می شوند.
شهریاری هم چغندر قند را پرآببر میداند و می گوید نباید در حوضه آبریز دریاچه اورمیه کشت شود، اما وقتی این موضوع مطرح می شود تعدادی میگویند که فلان مسئول با کشاورزان مخالف است برنامهریزی ستاد احیای دریاچه اورمیه از لزوم کاهش 8 درصدی مصرف آب در کشاورزی با هدف احیای دریاچه اورمیه سخن میگوید اما استانداری استان خبری خوبی در این زمینه ندارد. با وجود تأکید ستاد احیای دریاچه اورمیه برای کاهش 8 درصدی مصرف آب در این بخش در سالهای گذشته، قدمی در این ارتباط برداشته نمیشود حتی اسماعیل کریمزاده، رئیس سازمان جهاد کشاورزی آزربایجان غربی هم اعتقاد دارد با توجه به اینکه چغندرقند آب زیادی مصرف می کند باید به نحوه کشت این محصول در حوضه آبریز این دریاچه بشدت نظارت شود.
بعد از اصفهان و خراسان نوبت آزربایجانها
تنش آبی در اصفهان و خراسان به اجبار دفتر کشت چغندرقند را بست تا کارخانههای آن چشم به حوضه دریاچه اورمیه بدوزند. آن طور که علی حاجی مرادی مسئول واحد سیاستگذاری ستاد احیای دریاچه اورمیه به رسانه ها میگوید یک حساب و کتاب ساده نشان میدهد که برای کاشت 22 میلیون دلار چغندرقند، حدود 18 میلیون دلار هزینه ترابری میشود همین سود و زیان کردن باعث می شود تا ستاد احیا در 5 دیماه 1394 مصوبهای تصویب کند که در آزربایجان غربی دقیقاً به همان اندازه مورد نیاز 5 کارخانه، چغندرقند تولید شود، این یعنی در انتهای سال آبی 1394-95 میزان چغندرقند تولید شده باید نزدیک به 400 هزار تن کاهش پیدا میکرد و دیگر آزربایجان غربی صادرکننده چغندرقند نباشد، مسئولیت این مصوبه با سازمان جهاد کشاورزی است.
در آن زمان گروهی از کارشناسان این موضوع را اتفاق بسیار مفیدی می دانستند اما مصوبه اجرایی نشد! به گفته حاجی مرادی مسئول واحد سیاستگذاری ستاد احیا اگر این مصوبه اجرایی میشد 70 میلیون مترمکعب در بخش کشاورزی آب صرفهجویی میشد.
او می گوید یعنی امکان داشت بدون ایجاد هیچ تنشی در بخش کشاورزی بتوانیم آب زیادی را به دریاچه اورمیه برگردانیم، این موضوع هم به نفع اقتصاد کشور بود و هم به نفع محیطزیست. ستاد احیا برنامههای دیگری هم داشت. این ستاد به دنبال خروج کاشت چغندر از شهرهایی که شامل حوضه آبریز دریاچه اورمیه می شوند هم بود. برای همین هم در مصوبه دولت عیناً آمده است که خروج(صدور) چغندرقند از استان آزربایجان غربی ممنوع است.
اما مصوبه نه تنها شکل اجرایی به خود نگرفت که وضعیت بدتر هم شد. آمار ستاد احیای دریاچه نشان میدهد که تا پایان سال آبی 1395-96 نه تنها میزان چغندرقند اضافی به صفر نرسید بلکه حالا 890 هزار تن چغندرقند اضافی در استان آزربایجان غربی تولید شده است. از این 890 هزار تن چغندرقند تولید شده، بیش از 400 هزار تن هم به استانهای دیگر صادر شدهاند و 5 کارخانه استان هم از دیگر چغندر مازاد استفاده کردند. یعنی با این میزان چغندرقند اضافی نه تنها آبی به دریاچه اورمیه نرسیده که 222 میلیون مترمکعب آب اضافی هم در حوضه آبریز دریاچه اورمیه مصرف شده و به دریاچه اورمیه بازنگشته است.
علی حاجی مرادی عضو ستاد احیا هم اعتراف می کند که مصوبه دو هدف داشته که ستاد در رسیدن به هر دو هدف هم ناکام مانده است. او می گوید آمار نشان میدهد که این 890 هزار تن چغندرقند تولید شده، در مجموع 13.8 هزار هکتار از اراضی استان آزربایجان غربی را دربر میگیرد، از این میزان 4هزار هکتار داخل حوضه آبریز دریاچه اورمیه است و 9 هزار هکتار هم در خارج از حوضه آبریز قرار دارد. او می گوید یعنی نه تنها نتوانستیم 392 هزار تن را کم کنیم و سهم بیشتر آن 1.5 میلیون تن را به سمت شهرستانهای خارج حوضه ببریم، بلکه هم سطح کشت شهرستانهای خارج از حوضه افزایش پیدا کرد هم سطح کشت شهرستانهای داخل و به هدف دوممان هم نرسیدیم. کارشناسان هم آب پاکی را روی دست همگان می ریزند و هشدار میدهند بعد از سوزاندن دشتهای کرمان، اصفهان، خراسان رضوی و... آن آتش محیطزیست سوز به جان حوضه آبریز خزر و دریاچه اورمیه افتاده است. به گفته آنها اگر این روند ادامه پیدا کند، 20 سال دیگر تنش آبی به آب شرب شهرهای تبریز و اورمیه می رسد. 20 سال دیگر؛ شاید این عدد کمی دور به نظر برسد اما وضعیت امروز اصفهان و کرمان هم خیلی دور از ذهن مینمود! آن روز شاید هیچ داروی گیاهی، نتواند خشک شدن دریاچه اورمیه و بازگشت زندگی به سه استان آزربایجان غربی، آزربایجان شرقی و کردستان را درمان کند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر